متن در مورد آخرین جمعه تابستان 1400

 

پیام تبریک شروع تابستان

ما بلندترین تاریکی (شب یلدا) را به هم تبریک می گوییم

اما از کنار بلند ترین روشنایی (اول تیر) به راحتی می گذریم.

روشنایی روزهای عمرت بلند همچون اول تیر

رفیق چهار فصلم اولین روز تابستون بر وفق دلت…

تابستونه هوای پشت بام شب پر ستاره

به آدم میدهد عـمر دوبار
او زیباتر از هر سرزمین است

بهشت دنیوی گویند همین است

در این تابستان داغ نگاهای سردت کشنده تر از گرماست
و من در آسمان دوستیمان گویی برف و سرما را تا مغز استخوانم درک میکنم

تابستان؛
فصل برگِ توت و پیلهُ پروانه.
فصل نامزد شدن یخ با آب
فصل خوابیدن روی بام
فصل دیدار کسی در آسمان
بی تعارف این دلم خیلی هوایت میکند

تابستان از راه رسیده است.
اما به راستی گرمای تابستان چه لطفی داشت اگر،
سرمای زمستان را حس نکرده بودیم.

تو مانند نسیمی خنک در یک بعد از ظهر کسالت‌ بار تابستانی

حسی خوشایند در من ایجاد می‌کنی.
تابستان من امسال طولانی شده است و نسیمی ندارد.
پیش من برگرد و هیجان و شادی را به من برگردان.

ساحلی شنی،
دریایی آرام که از تابش خورشید برق می‌زند،
درختان نخلی که همه جا دیده می‌شوند،
نسیمی دل انگیز،
دو صندلی راحتی فلزی با روکش گلدار،
چتر بزرگی که صندلی‌ها را زیر سایه خود گرفته است،
در رویاهایم، خودم و تو را در این ساحل تصور می‌کنم.
ای کاش رویایم این تابستان حقیقی شود.

اولین پنجشنبه فصل تابستان است
دل تنگیم،

برای آنهایی که سالهای پیش درکنارمان بودند‌ و امسال شدندخاطره ای زیبادرذهن ما ،

برای شادی روح شان

هدیه با ارزش فاتحه وصلوات راتقدیم میکنیم

باران تابستانی یعنی؛
بهترین روزهای تابستان سپری شده و
تنها چند روزی به تولد پاییزی نو باقی مانده است.

چه با شکوه است،
آن هنگام که دختر تابستان
دامن لباس قرمز پرچینش را جمع می‌کند و مانند یک رویا محو می‌شود.

عجیب است،
گویی نفس کشیدن در هوای تابستان ریه هایت را پر از ذره های عشق می‌کند
و در پاییز مهی غم انگیز دنیایت را می‌پوشاند.

امروز صبح سپیده به آرامی سر زد و آسمان اندک اندک روشن شد و

سوزی که در هوا حس می‌شد خبر از روزهای پایانی تابستان و آغاز پاییز می‌داد.

روزهای گرم تابستانی را بسیار دوست دارم.
تنها چیزی که به من نیرو می‌دهد تا سرمای زمستان را تاب بیاورم، امید به از راه رسیدن تابستان است.

از طوفان گذر کن،
پرتو خورشید تابستان را خواهی دید.

تابستان رگهایش را پر از نور کرده
و قلبش را آفتاب ظهر شستشو داده بود.
اس ام اس خنده دار تابستانی

چند روز دیگه وارد روزهاى یوم القاطى مى شویم. . . . یوم القاطى یعنى :

اگه کولر رو روشن کنى یخ مى زنى و اگه خاموشش کنى مى پزى!!!

تنها تفریح ما تو تابستون شده پیدا کردن یدونه اینترنت مفت

و خالی کردن عقده های چند ماهه روی اون

ببینم کسی تعطیلات تابستونیو دنبال کرده که اینجوری داره فرار میکنه؟

جون من یکی جلو راهشو بگیره،،،

به کجا چنین شتابان آخه؟؟؟؟

وایسا،وایسا نامرد،…

چند وقت پیش یه اتفاق عجیبی برام افتاد ،،،

در کمال ناباوری و بدون هیچ علت خاصی پاشدم کولر و خاموش کردم !!!! ، ، ،

یعنی سرانجام هممون اینه !!؟؟؟؟؟

پاییز زمستون خنکی عشقم قلبم نمیای؟

مردیم از گرما تو رو خدا بیا نمیای ؟نمیخوای ؟!

من به شخصه حاضرم امونیاک خالص تنفس کنم اما بوی ماه مهر به مشامم نرسه….

دیدین تابستون چه زود تموم شد ، از ۳ ماه فقط ۱ ماهش مونده . . .

حالا اگه مهر بودا الان ۱۳ هم بودیم.

هر چی سردتر باهام رفتار کرد،

بیشتر وابستش شدم . . .

کولر مونو میگم

یکی نیست به این تعطیلات بگه . . .

اخه به کجا چنین شتابان؟!!

حیف نون کولرش خراب میشه

به بچه هاش می گه:

مگه نگفتم ۴ نفری جلو کولر نشینید !؟

به پشه میگن چرا زمستونا پیداتون نیست !؟

میگه:نه اینکه تابستونا خیلی برخوردتون خوبه !
شعر در مورد تابستان

بگو ای فصل تابستان
که تا کی می نشینی بر سر بختم
و حاشا میکنی سردی
از آدمهای ظاهر گرم
با قلبی زمستانی
برو ای شرم گرمستان
که دل پاییز میخواهد
هوای تازه از سمت خزانستان
کمی سرما
کمی زردی
و شاید هم برای پای دلخسته
کمی خشکی ز برگ و ساقه میخواهد

بر این دلتنگ دلخسته
کمی باران هم شاید
امید تازه ای باشد
در این خشکی تابستان، بگو شاید

فصل تابستان است

سایه ای می جویم

سایه ای پر الفت

کوچه ها گرم کلام

خانه ها گرم سخن

کودکی با شادی

روی خاک نمناک

کلبه ای می سازد

کلبه ای بی سرما

این طرف تر

در خیابان گنجشکی افتاده بی غذا

فصل تابستان است

می نویسم شعری

از زبان سهراب

و خدایی که در این نزدیکی است …

خوشترین ایام من دردوران قدیم

بودفصل تعطیلی تابستانم

سیرروستای پدرمی رفتم

شادوخندان اندرآن باغ بزرگ روستاهمره بادوستان میگشتم

هرطرف سبزه وگل میدیدم

هرطرف گل به چمن میدیدم

گلای خوشبو را میچیدم

میان آنهمه گل .من گل خویش رامی دیدم

مدتی قامت رعنای گلم کاویدم

گل اسیرمن ومن در بغلم گل بوسیدم

لحظه ای نفسم هم نفس گل .عشق بوییدم

گل چومی خندیدمن نیزبه گل خندیدم

کمی هم رقصیدم

بعدآن چندقدمی رفتن گل پاییدم

نرمی وگرمی آن شاخه ی گل همه راوهمه رابرتن خویش مالیدم

هرطرف گل برفت درپی او چرخیدم

این گذشت وبعدایام دگرنشان ازگل خودپرسیدم

گل به بستان ندیدم

ازغم وغصه به خودلرزیدم

همچوبرگی به خزان پرزیدم

تو این گرما بیا دیوونه گردیم

تو حوض آب یخ وارونه گردیم

که این گرمای سوزان کشت ما را

برای هم بیا هندونه گردیم !

آن ماه که گفتی ملک رحمانست

این بار اگرش نگه کنی شیطانست

رویی که چو آتش به زمستان خوش بود

امروز چو پوستین به تابستانست

در بیابان، به فصل تابستان

چون ببارد به تشنه ای باران

گرچه یک لحظه زآن بیاساید

هم به آب اشتیاقش افزاید

می بیفزا ، چو شوقم افزودی

روی پنهان مکن ، چو بنمودی

شب سرشاری بود
رود از پای صنوبرها تا فراتر می رفت
دره مهتاب اندود و چنان روشن کوه که خدا پیدا بود
در بلندی ها ما
دورها گم سطح ها شسته و نگاه از
همه شب نازک تر
دست هایت ساقه سبز پیامی را میداد به من
و سفالینه انس با نفسهایت آهسته ترک می خورد
و تپش هامان می ریخت به سنگ
از شرابی دیرین شن تابستان در رگ ها
و لعاب مهتاب روی رفتارت
تو شگرف تورها و برازنده خاک
فرصت سبز حیات به هوای خنک کوهستان می
پیوست
سایه ها بر می گشت
و هنوز در سر راه نسیم
پونه هایی که تکان می خورد
جنبه هایی که به هم می ریخت

ته بودم سر حوض
تا ببینم شاید عکس تنهایی خود را در آب
آب درحوض نبود
ماهیان می گفتند
هیچ تقصیر
درختان نیست
ظهر دم کرده تابستان بود
پسر روشن آب لب پاشویه نشست
و عقاب خورشید آمد او را به هوا برد که برد

سرتا بپا حرارت و سرمستی
چون روزهای دلکش تابستان

شعر کودکانه در مورد فصل تابستان

پشت سر
آشوب تابستان عشقی ناگهانی
سینه ام
منزلگه اندوه و درد و بدگمانی
کاش چون پاییز بودم … کاش چون پاییز بودم

تنها تر از یک برگ
با بار شادیهای مهجورم
در آبهای سبز تابستان
آرام میرانم
تا سرزمین مرگ
تا ساحل غمهای پاییزی
در سایه ای خود را
رها کردم

این شعر را برای تو میگویم
در یک غروب تشنه تابستان
در نیمه های این ره شوم آغاز
در کهنه گور این غم بی پایان

می خواهم نفس سنگین
اطلسی ها را پرواز گیرم.
در باغچه های تابستان،
خیس و گرم
به نخستین ساعت عصر
نفس اطلسی ها را
پرواز گیرم.

شعر ظهر تابستان سهراب سپهری

دشت هایی چه فراخ
كوه هایی چه بلند
در گلستانه چه بوی علفی می آمد؟
من دراین آبادی پی چیزی می گشتم
پی خوابی شاید
پی نوری ، ریگی ، لبخندی
پشت تبریزی ها
غفلت پاكی بود كه صدایم می زد
پای نی زاری ماندم باد می آمد گوش دادم
چه كسی با من حرف می زد ؟
سوسماری لغزید
راه افتادم
یونجه زاری سر راه
بعد جالیز خیار ، بوته های گل رنگ
و فراموشی خاك
لب آبی
گیوه ها را كندم و نشستم پاها در آب
من چه سبزم امروز
و چه اندازه تنم هوشیار است
نكند اندوهی ، سر رسد از پس كوه
چه كسی پشت درختان است ؟
هیچ می چرد گاوی
ظهر تابستان است
سایه ها می دانند كه چه تابستانی است
سایه هایی بی لك
گوشه ای روشن و پاك
كودكان احساس! جای بازی اینجاست
زندگی خالی نیست
مهربانی هست ،
سیب هست ،
ایمان هست…
شعر در آبهای سبز تابستان فروغ فرخزاد

تنها تر از یک برگ
با بار شادیهای مهجورم
در آبهای سبز تابستان
آرام میرانم
تا سرزمین مرگ
تا ساحل غمهای پاییزی
در سایه ای خود را
رها کردم
در سایه بی اعتبار عشق
در سایه فرار خوشبختی
در سایه ناپایداریها
شبها که میچرخد نسیمی گیج
در آسمان کوته دلتنگ
شبها که می پیچد مهی خونین
در کوچه های آبی رگها
شبها که تنهاییم
با رعشه های روحمان تنها
در ضربه های نبض می جوشد
احساس
هستی هستی بیمار
در انتظار دره ها رازیست
این را به روی قله های کوه
بر سنگهای سهمگین کندند
آنها که در خطوط سقوط خویش
یک شب سکوت کوهساران را
از التماسی تلخ آکندند
در اضطراب دستهای پر
آرامش دستان خالی نیست
خاموشی ویرانه ها زیباست
این را
زنی در آبها می خواند
در آبهای سبز تابستان
گویی که در ویرانه ها می زیست
ما یکدیگر را با نفسهامان
آلوده می سازیم
آلوده تقوای خوشبختی
ما از صدای باد می ترسیم
ما از نفوذ سایه های شک
در باغهای بوسه هامان رنگ می بازیم
ما در تمام
میهمانی های قصر نور
از وحشت آواز می لرزیم
اکنون تو اینجایی
گسترده چون عطر اقاقی ها
در کوچه های صبح
بر سینه ام سنگین
در دستهایم داغ
در گیسوانم رفته از خود سوخته مدهوش
اکنون تو اینجایی
چیزی وسیع و تیره و انبوه
چیزی مشوش چون صدای دوردست روز
بر
مردمکهای پریشانم
می چرخد و میگسترد خود را
شاید مرا از چشمه می گیرند
شاید مرا از شاخه میچیندد
شاید مرا مثل دری بر لحظه های بعد می بندند
شاید …
دیگر نمی بینم
ما برزمینی هرزه روییدیم
ما بر زمینی هرزه می باریم
ما هیچ را در راهها دیدیم
بر اسب
زرد بالدار خویش
چون پادشاهی راه می پیمود
افسوس ما خوشبخت و آرامیم
افسوس ما دلتنگ و خاموشیم
خوشبخت زیرا دوست می داریم
دلتاگ زیرا عشق نفرینیست
شعر بدرود مشیری در مورد تابستان

پشت خرمن های گندم لای بازوهای بید
آفتاب زرد کم کم نهفت
بر سر گیسوی گندم زارها
بوسه بدرود تابستان شکفت
از تو بود ای چشمه جوشان تابستان
گرم
گر به هر سو خوشه ها جوشید و خرمن ها رسید
از تو بود از گرمی آغوش تو
هر گلی خندید و هر برگی دمید
این همه شهد و شکر از سینه پر شور تست
در دل ذرات هستی نور تست
مستی ما از طلایی خوشه انگور تست
راستی را بوسه تو بوسه بدرود بود
بسته شد آغوش تابستان ؟ خدایا
زود بود
متن عاشقانه تابستانی

اینکه کنار هم باشیم،

دست هایت را در دست بگیرم،

باهم بر روی شن های ساحل قدم بزنیم

و زیباترین غروب خورشید تابستان را تماشا کنیم،

همیشه رویای من بود.

از تو ممنونم که رویایم را به حقیقت تبدیل کردی.

عشقی که به من می‌بخشی درخشان‌ تر

و گرم‌ تر از آفتاب ظهر تابستان است.

تو عشق بزرگ زندگی من هستی

و این تابستان را برای من تبدیل به بهترین تابستان عمرم کردی.

این تابستان همیشه در خاطر من خواهد ماند،

زیرا در آن معنای واقعی عشق را شناختم.

بابت آن به تو مدیونم.

دوستت دارم و تا ابد دوستت خواهم داشت.

سفر در تابستان آنقدر تجربه ی خوبی برای مسافران به همراه دارد

که گاه آنها را ماه ها منتظر رسیدن تابستان می گذارد تا دل به طبیعت بدهند و راهی جاده ها شوند.

وقتی زمستان از راه می‌رسد،
تابستان است که قلبهای ما را گرم و روشن نگاه می‌دارد.
با تو تابستان بود.
حالا تو رفته ای و من مانند پرنده ای تنها در سرمای زمستان بی سرپناه مانده ام.

شاید قلب‌های پاک
تابستانی گرم در درون خود دارند.

حتی بوی تابستان هم می‌تواند مرا عاشق کند.
این فصل، فصل من و توست.

زندگی بدون عشق،
مانند
سالی بدون تابستان
است.
شهر کودکانه در مورد تابستان

آمده فصل تابستان
با خورشید فروزان

تیر و مرداد،شهریور
می آیند با تابستان

تابستان گرمِ گرم است
آفتابش داغ و سوزان

اما من دوستش دارم
چون تعطیل است دبستان

تابستان فصل کوشش
تابستان فصل کار است

بر شاخه ی درختان
میوه های آبدار است

میوه ی آبدار و شیرین
نعمت پروردگاراست
عکس پروفایل تابستان

مطالب مشابه : متن و عکس پاییزی  – متن زمستانی و جملات و متون بهاری


 roozaneh.net
متن فصل تابستان + جملات خواندنی عاشقانه و احساسی درباره فصل گرم تابستان
10-13 minutes

در این بخش گلچینی از متن و جملات در مورد فصل تابستان را به همراه تعدادی عکس نوشته آماده کرده ایم. امیدواریم این مطلب را بپسندید.
عکس نوشته و متن در مورد تابستان و گرما

    تابستان را دوست دارم و تو تنها کسی هستی که می‌خواهم این فصل زیبا را با او بگذرانم.
    ممنونم که شریک روزهای گرم من خواهی بود.

***

    تابستان فصل دوم سال است که برای بیشتر مردم فصل استراحت و تعطیلی می باشد. مدارس و دانشگاه ها در این فصل تعطیل است و اکثر مردم به تعطیلات تابستانی می روند و برای سفر برنامه ریزی می کنند.

***

    شب سرشاری بود
    رود از پای صنوبرها تا فراتر می رفت
    دره مهتاب اندود و چنان روشن کوه که خدا پیدا بود
    در بلندی ها ما
    دورها گم سطح ها شسته و نگاه از
    همه شب نازک تر
    دست هایت ساقه سبز پیامی را میداد به من
    و سفالینه انس با نفسهایت آهسته ترک می خورد
    و تپش هامان می ریخت به سنگ
    از شرابی دیرین شن تابستان در رگ ها
    و لعاب مهتاب روی رفتارت
    تو شگرف تورها و برازنده خاک
    فرصت سبز حیات به هوای خنک کوهستان می
    پیوست
    سایه ها بر می گشت
    و هنوز در سر راه نسیم
    پونه هایی که تکان می خورد
    جنبه هایی که به هم می ریخت

***

    هیچ کاری در این دنیا لذت بخش تر از مسافرت نیست.
    هیچ فصلی برای مسافرت بهتر از تابستان نیست.
    هرچند که در این مسافرت نمی‌توانم در کنارت باشم ولی از صمیم قلب آرزو می‌کنم از آن لذت ببری.
    دلتنگی من از همین حالا آغاز شده است.

***

شعر برای تابستان

    در بیابان، به فصل تابستان

    چون ببارد به تشنه ای باران

    گرچه یک لحظه زآن بیاساید

    هم به آب اشتیاقش افزاید

    می بیفزا ، چو شوقم افزودی

    روی پنهان مکن ، چو بنمودی

***

    آن ماه که گفتی ملک رحمانست

    این بار اگرش نگه کنی شیطانست

    رویی که چو آتش به زمستان خوش بود

    امروز چو پوستین به تابستانست

***

    همیشه سبزی و سبزگی را در ماه های فروردین، اردیبهشت، خرداد می بینیم و پس از پشت سر گذاشتن این ماه ها ، کم کم خودمان را برای فصل گرما و آغاز تیرماه آماده کنیم.

***

جملات کوتاه فصل تابستان

    تو این گرما بیا دیوونه گردیم

    تو حوض آب یخ وارونه گردیم

    که این گرمای سوزان کشت ما را

    برای هم بیا هندونه گردیم !

***

    خوشترین ایام من دردوران قدیم

    بودفصل تعطیلی تابستانم

    سیرروستای پدرمی رفتم

    شادوخندان اندرآن باغ بزرگ روستاهمره بادوستان میگشتم

    هرطرف سبزه وگل میدیدم

    هرطرف گل به چمن میدیدم

    گلای خوشبو را میچیدم

    میان آنهمه گل .من گل خویش رامی دیدم

    مدتی قامت رعنای گلم کاویدم

    گل اسیرمن ومن در بغلم گل بوسیدم

    لحظه ای نفسم هم نفس گل .عشق بوییدم

    گل چومی خندیدمن نیزبه گل خندیدم

    کمی هم رقصیدم

    بعدآن چندقدمی رفتن گل پاییدم

    نرمی وگرمی آن شاخه ی گل همه راوهمه رابرتن خویش مالیدم

    هرطرف گل برفت درپی او چرخیدم

    این گذشت وبعدایام دگرنشان ازگل خودپرسیدم

    گل به بستان ندیدم

    ازغم وغصه به خودلرزیدم

    همچوبرگی به خزان پرزیدم

***

    حتی بوی تابستان هم می‌تواند مرا عاشق کند.
    این فصل، فصل من و توست.

***

    فصل تابستان است

    سایه ای می جویم

    سایه ای پر الفت

    کوچه ها گرم کلام

    خانه ها گرم سخن

    کودکی با شادی

    روی خاک نمناک

    کلبه ای می سازد

    کلبه ای بی سرما

    این طرف تر

    در خیابان گنجشکی افتاده بی غذا

    فصل تابستان است

    می نویسم شعری

    از زبان سهراب

    و خدایی که در این نزدیکی است …

***

    سفر در تابستان آنقدر تجربه ی خوبی برای مسافران به همراه دارد که گاه آنها را ماه ها منتظر رسیدن تابستان می گذارد تا دل به طبیعت بدهند و راهی جاده ها شوند.

***

    بگو ای فصل تابستان
    که تا کی می نشینی بر سر بختم
    و حاشا میکنی سردی
    از آدمهای ظاهر گرم
    با قلبی زمستانی
    برو ای شرم گرمستان
    که دل پاییز میخواهد
    هوای تازه از سمت خزانستان
    کمی سرما
    کمی زردی
    و شاید هم برای پای دلخسته
    کمی خشکی ز برگ و ساقه میخواهد

    بر این دلتنگ دلخسته
    کمی باران هم شاید
    امید تازه ای باشد
    در این خشکی تابستان، بگو شاید

***

    به پشه میگن چرا زمستونا پیداتون نیست !؟

    میگه:نه اینکه تابستونا خیلی برخوردتون خوبه !

***
متن کوتاه در مورد فصل گرما

    این تابستان همیشه در خاطر من خواهد ماند، زیرا در آن معنای واقعی عشق را شناختم.
    بابت آن به تو مدیونم.
    دوستت دارم و تا ابد دوستت خواهم داشت.

***

    حیف نون کولرش خراب میشه

    به بچه هاش می گه:

    مگه نگفتم ۴ نفری جلو کولر نشینید !؟

***

    عشقی که به من می‌بخشی درخشان‌تر و گرم‌تر از آفتاب ظهر تابستان است.
    تو عشق بزرگ زندگی من هستی و این تابستان را برای من تبدیل به بهترین تابستان عمرم کردی.

***

    یکی نیست به این تعطیلات بگه . . .

    اخه به کجا چنین شتابان؟!!

***
متن عاشقانه تابستان

    اینکه کنار هم باشیم، دست هایت را در دست بگیرم، باهم بر روی شن های ساحل قدم بزنیم و زیباترین غروب خورشید تابستان را تماشا کنیم، همیشه رویای من بود.
    از تو ممنونم که رویایم را به حقیقت تبدیل کردی.

***

    دیدین تابستون چه زود تموم شد ، از ۳ ماه فقط ۱ ماهش مونده . . .

    حالا اگه مهر بودا الان ۱۳ هم بودیم.

***

    پاییز زمستون خنکی عشقم قلبم نمیای؟

    مردیم از گرما تو رو خدا بیا نمیای ؟نمیخوای ؟!

***

    ببینم کسی تعطیلات تابستونیو دنبال کرده که اینجوری داره فرار میکنه؟

    جون من یکی جلو راهشو بگیره،،،

    به کجا چنین شتابان آخه؟؟؟؟

    وایسا،وایسا نامرد،…

***

    تابستان رگهایش را پر از نور کرده
    و قلبش را آفتاب ظهر شستشو داده بود.

***

    روزهای گرم تابستانی را بسیار دوست دارم.
    تنها چیزی که به من نیرو می‌دهد تا سرمای زمستان را تاب بیاورم، امید به از راه رسیدن تابستان است.

***

    عجیب است،
    گویی نفس کشیدن در هوای تابستان ریه هایت را پر از ذره های عشق می‌کند
    و در پاییز مهی غم انگیز دنیایت را می‌پوشاند.

***

    چه با شکوه است،
    آن هنگام که دختر تابستان
    دامن لباس قرمز پرچینش را جمع می‌کند و مانند یک رویا محو می‌شود.

***
جملات جالب در مورد تابستان

    باران تابستانی یعنی؛
    بهترین روزهای تابستان سپری شده و
    تنها چند روزی به تولد پاییزی نو باقی مانده است.

***

    اولین پنجشنبه فصل تابستان است
    دل تنگیم،

    برای آنهایی که سالهای پیش درکنارمان بودند‌ و امسال شدندخاطره ای زیبادرذهن ما ،

    برای شادی روح شان

    هدیه با ارزش فاتحه وصلوات راتقدیم میکنیم

***

    ساحلی شنی،
    دریایی آرام که از تابش خورشید برق می‌زند،
    درختان نخلی که همه جا دیده می‌شوند،
    نسیمی دل انگیز،
    دو صندلی راحتی فلزی با روکش گلدار،
    چتر بزرگی که صندلی‌ها را زیر سایه خود گرفته است،
    در رویاهایم، خودم و تو را در این ساحل تصور می‌کنم.
    ای کاش رویایم این تابستان حقیقی شود.

***

    تو مانند نسیمی خنک در یک بعد از ظهر کسالت‌ بار تابستانی

    حسی خوشایند در من ایجاد می‌کنی.
    تابستان من امسال طولانی شده است و نسیمی ندارد.
    پیش من برگرد و هیجان و شادی را به من برگردان.

***

    تابستان از راه رسیده است.
    اما به راستی گرمای تابستان چه لطفی داشت اگر،
    سرمای زمستان را حس نکرده بودیم.

***

    تابستان؛
    فصل برگِ توت و پیلهُ پروانه.
    فصل نامزد شدن یخ با آب
    فصل خوابیدن روی بام
    فصل دیدار کسی در آسمان
    بی تعارف این دلم خیلی هوایت میکند

***

    در این تابستان داغ نگاهای سردت کشنده تر از گرماست
    و من در آسمان دوستیمان گویی برف و سرما را تا مغز استخوانم درک میکنم

***
متن کوتاه خاص تابستان

    تابستونه هوای پشت بام شب پر ستاره

    به آدم میدهد عـمر دوبار
    او زیباتر از هر سرزمین است

    بهشت دنیوی گویند همین است

***

    گاهی آرزو میکنم که ای کاش،
    پروانه بودیم
    و تنها سه روز در تابستان زندگی می‌کردیم.
    لذت این سه روز زندگی در کنار تو،
    می‌توانست بیشتر از پنجاه سال زندگی معمولی باشد.

***

    تابستان به من یادآوری میکند که هنوز جوان هستم و
    وقت آن است تا از کنج تنهایی خود بیرون بزنم و به عشق فرصتی دوباره بدهم.

***

    تصمیم دارم در این تعطیلات تابستانی بیشترین اندازه شادی را تجربه کنم.
    پس به تو نیاز دارم تا در کنارم باشی و عشقم را با تو بیان کنم.

***

    گذراندن تابستان در کنار تو توان شنا کردن در اقیانوس را در من بوجود آورده است.
    عشق تو سبب میشود احساس کنم قدرت دست یابی به هر غیر ممکنی را دارم.

***

    من فکر میکنم قلبی از یخ داشتم که هیچ تابستانی نمی‌توانست آنطور که تو با یک نگاه شیرینت همه یخهایش را ذوب کردی، بر آن اثر گذارد.
    حالا من دیوانه وار و با همه قلبم عاشقت هستم.

***

    روزهای گرم تابستانی را بسیار دوست دارم.
    تنها چیزی که به من نیرو می‌دهد تا سرمای زمستان را تاب بیاورم، امید به از راه رسیدن تابستان است.

***
متن کوتاه برای فصل گرم تابستان

    تابش آفتاب
    و رشد سریع برگهای تازه روی شاخه‌های درخت، گویی که فیلمی را روی دور تند گذاشته باشند؛
    همه باعث می‌شود تا اعتقاد قوی پیدا کنم،
    با آمدن تابستان، زندگی بار دیگر از نو آغاز می‌شود.

***

    زمانی که گرما را در بدن حس کنیم، درمیابیم که تابستان فرا رسیده و گاه کوله باری را اماده می کنیم تا مثل پرندگان به جای سرسبز و زیبا کوچ کنیم. تابستان آمده تا با همه ی زیبای هایش را به ما نشان دهد. قدم زدن کنار دریا و زیر نور آفتاب نسبتا سوزان آنقدر لذت بخش است که نمی توان آن را توصیف کرد.

***

    تابستان ، وقتی به این کلمه میرسیم ناخودآگاه به یاد خاطرات کودکی مان میافتیم، یاد روزگاری که فارغ از همه هیاهوهای زندگی با دردست داشتن کارنامه های قبولی خرداد ، درکوچه باغهای روستا یا خیابانها وکوچه های باریک شهر با کفشهای پینه دارمان میدویدیم وفریاد وهورا سر میدادیم.

***

    امروز صبح سپیده به آرامی سر زد و آسمان اندک اندک روشن شد و سوزی که در هوا حس می‌شد خبر از روزهای پایانی تابستان و آغاز پاییز می‌داد.

***

    عجیب است،
    گویی نفس کشیدن در هوای تابستان ریه هایت را پر از ذره های عشق می‌کند
    و در پاییز مهی غم انگیز دنیایت را می‌پوشاند.

***

    تابستان پر از میوه های خوشمزه است و این میوه ها بسیار متنوع می باشد. اگر چه ممکن است گرمای تابستان برخی از مردم را آزار بدهد اما این فصل طرفداران خودش را دارد، آن هایی که عاشق سفر و تعطیلات هستند و برای هر روز تابستان برنامه ریزی کرده اند.

***

    چه با شکوه است،
    آن هنگام که دختر تابستان
    دامن لباس قرمز پرچینش را جمع می‌کند و مانند یک رویا محو می‌شود.

***
جملات احساسی فصل تابستان

    بگو ای فصل تابستان
    که تا کی می نشینی بر سر بختم
    و حاشا میکنی سردی
    از آدمهای ظاهر گرم
    با قلبی زمستانی
    برو ای شرم گرمستان
    که دل پاییز میخواهد
    هوای تازه از سمت خزانستان
    کمی سرما
    کمی زردی
    و شاید هم برای پای دلخسته
    کمی خشکی ز برگ و ساقه میخواهد

    بر این دلتنگ دلخسته
    کمی باران هم شاید
    امید تازه ای باشد
    در این خشکی تابستان، بگو شاید

***

    اگر می‌خواهید در فصل تابستان سرما نخورید،
    باید در زمستان بخورید.

***

    آخرین ساعات فصل تابستان را نیز پشت سر گذاشتیم و
    با این فصل گرم وداع کردیم.
    امروز اما به مناظر رنگارنگ پائیزی سلام کرده و
    باز هم مهمان یکی از زیباترین فصول سال خواهیم بود.
    اما جا دارد در این آخرین لحظات،
    با خداحافظی گرم این فصل را نیز بدرقه کرده و
    دفتر خاطرات آن را ببندیم.

***

    مو کوتاه میشه.
    پوست تیره میشه.
    آب دریا گرم میشه.
    نوشیدنی ها خنک میشه.
    صدای آهنگ بلند میشه.
    تابستون میشه.

***

    امیدوارم کنار خانوداه از سفر تابستونی لذت ببری.
    عکس گرفتن یادت نره تا من هم از دیدن مناظر زیبا بی نصیب نمونم.
    خوش بگذره!
    ولی هنوز مطمئنی که نمی‌شه منو حتی اگه شده، میون چمدونا جا بدی و با خودت ببری؟

***

    تابستون که تموم بشه،

    همه چیز مثل برنزه شدن رنگ پوست بدن از بین میره
    و فقط خاطره هاست که باقی می‌مونه.

***

    تابستان فصل بسیار زیبا و قشنگ است مخصوصا برای دانش آموزان که از تعطیلات تابستانی لذت می برند. برای اینکه شور و شوف مضاعف برای دوستان تان با شروع فصل تابستان ایجاد کنید در این بخش متن ادبی زیبا در مورد تابستان تهیه و گردآوری شده است. فصل تابستان، فصلی برای استراحت و رفع خستگی زیر باد خنک و نمور کولر و تفریح و بازیابی انرژی از دست رفته در طول سال تحصیلی یکسال گذشته است. خوب است با ارسال یک متن در مورد فصل تابستان برای دوست صمیمی تان این موارد را به آنها هم یادآور شویم تا مبادا از لمس این همه حس خوب تابستانی غافل شوند. متن ادبی زیبا در مورد فصل تابستان برای پروفایل تلگرام مناسب بوده و تابستان فصل سرسبز با گرمایی دلپذیر می‌تواند یک فصل خاطره‌انگیز در سال برای شما و خانواده تان باشد.

***

    ساحلی شنی،
    دریایی آرام که از تابش خورشید برق می‌زند،
    درختان نخلی که همه جا دیده می‌شوند،
    نسیمی دل انگیز،
    دو صندلی راحتی فلزی با روکش گلدار،
    چتر بزرگی که صندلی‌ها را زیر سایه خود گرفته است،
    در رویاهایم، خودم و تو را در این ساحل تصور می‌کنم.
    ای کاش رویایم این تابستان حقیقی شود.

***

    تو مانند نسیمی خنک در یک بعد از ظهر کسالت‌بار تابستانی حسی خوشایند در من ایجاد می‌کنی.
    تابستان من امسال طولانی شده است و نسیمی ندارد.
    پیش من برگرد و هیجان و شادی را به من برگردان.

 www.samatak.com
متن در مورد فصل تابستان ؛ متن ادبی زیبا در مورد تابستان
9-11 minutes

متن در مورد فصل تابستان

فصل تابستان فصل گرمای هوا است که به دلیل فرارسیدن ایام تابستان در این بخش سماتک مجموعه متن در مورد فصل تابستان را برایتان تهیه و گردآوری کرده است. متن ادبی زیبا در مورد تابستان، فصل زیبا برای زندگی، فصل رسیدن میوه های خوشمزه و خوش طعم مخصوص شما مخاطب خاص است. متن ادبی در مورد فصل تابستان که دومین قصل سال و 3 ماه تعطیلی برای دانش آموزان است را در این بخش خواهید خواند. اگر می خواهید فرارسیدن فصل زیبای تابستان را به دوست صمیمی یا همکاران تان نوید دهید با این مقاله سماتک همراه ما باشید.

تابستان از راه رسیده است.
اما به راستی گرمای تابستان چه لطفی داشت اگر،
سرمای زمستان را حس نکرده بودیم.

♣ ♣ ♣

تو مانند نسیمی خنک در یک بعد از ظهر کسالت‌بار تابستانی حسی خوشایند در من ایجاد می‌کنی.
تابستان من امسال طولانی شده است و نسیمی ندارد.
پیش من برگرد و هیجان و شادی را به من برگردان.

♣ ♣ ♣

ساحلی شنی،
دریایی آرام که از تابش خورشید برق می‌زند،
درختان نخلی که همه جا دیده می‌شوند،
نسیمی دل انگیز،
دو صندلی راحتی فلزی با روکش گلدار،
چتر بزرگی که صندلی‌ها را زیر سایه خود گرفته است،
در رویاهایم، خودم و تو را در این ساحل تصور می‌کنم.
ای کاش رویایم این تابستان حقیقی شود.

متن ادبی زیبا در مورد تابستان

تابستان فصل بسیار زیبا و قشنگ است مخصوصا برای دانش آموزان که از تعطیلات تابستانی لذت می برند. برای اینکه شور و شوف مضاعف برای دوستان تان با شروع فصل تابستان ایجاد کنید در این بخش متن ادبی زیبا در مورد تابستان تهیه و گردآوری شده است. فصل تابستان، فصلی برای استراحت و رفع خستگی زیر باد خنک و نمور کولر و تفریح و بازیابی انرژی از دست رفته در طول سال تحصیلی یکسال گذشته است. خوب است با ارسال یک متن در مورد فصل تابستان برای دوست صمیمی تان این موارد را به آنها هم یادآور شویم تا مبادا از لمس این همه حس خوب تابستانی غافل شوند. متن ادبی زیبا در مورد فصل تابستان برای پروفایل تلگرام مناسب بوده و تابستان فصل سرسبز با گرمایی دلپذیر می‌تواند یک فصل خاطره‌انگیز در سال برای شما و خانواده تان باشد.

♣ ♣ ♣

تابستون که تموم بشه،

همه چیز مثل برنزه شدن رنگ پوست بدن از بین میره
و فقط خاطره هاست که باقی می‌مونه.

♣ ♣ ♣

امیدوارم کنار خانوداه از سفر تابستونی لذت ببری.
عکس گرفتن یادت نره تا من هم از دیدن مناظر زیبا بی نصیب نمونم.
خوش بگذره!
ولی هنوز مطمئنی که نمی‌شه منو حتی اگه شده، میون چمدونا جا بدی و با خودت ببری؟

♣ ♣ ♣

مو کوتاه میشه.
پوست تیره میشه.
آب دریا گرم میشه.
نوشیدنی ها خنک میشه.
صدای آهنگ بلند میشه.
تابستون میشه.

♣ ♣ ♣
متن ادبی در مورد پایان تابستان

آخرین ساعات فصل تابستان را نیز پشت سر گذاشتیم و
با این فصل گرم وداع کردیم.
امروز اما به مناظر رنگارنگ پائیزی سلام کرده و
باز هم مهمان یکی از زیباترین فصول سال خواهیم بود.
اما جا دارد در این آخرین لحظات،
با خداحافظی گرم این فصل را نیز بدرقه کرده و
دفتر خاطرات آن را ببندیم.

♣ ♣ ♣

این تابستون اینقدر هوا گرمه که باید به مرغ ها به جای غذا، یخ بدیم تا به جای تخم مرغ خام، نیمرو تحویل ندن.

♣ ♣ ♣

پرتوهای نور آفتاب، طناب‌های مخصوصی هستند که برای نگه داشتن خورشید در وسط آسمان استفاده می‌شوند.

♣ ♣ ♣

اگر می‌خواهید در فصل تابستان سرما نخورید،
باید در زمستان بخورید.

♣ ♣ ♣

خوب است انسان قطعه ای هرچند کوچک از تابستان را در وجود خود حفظ کند،
حتی در میان سردترین روزهای زمستان.

شعر ادبی در مورد تابستان

بگو ای فصل تابستان
که تا کی می نشینی بر سر بختم
و حاشا میکنی سردی
از آدمهای ظاهر گرم
با قلبی زمستانی
برو ای شرم گرمستان
که دل پاییز میخواهد
هوای تازه از سمت خزانستان
کمی سرما
کمی زردی
و شاید هم برای پای دلخسته
کمی خشکی ز برگ و ساقه میخواهد

بر این دلتنگ دلخسته
کمی باران هم شاید
امید تازه ای باشد
در این خشکی تابستان، بگو شاید

♣ ♣ ♣

اولین پنجشنبه فصل تابستان است
دل تنگیم،برای آنهایی که سالهای پیش درکنارمان بودند‌وامسال شدندخاطره ای زیبادرذهن ما ،برای شادی روح شان
هدیه باارزش فاتحه وصلوات راتقدیم میکنیم

♣ ♣ ♣

باران تابستانی یعنی؛
بهترین روزهای تابستان سپری شده و
تنها چند روزی به تولد پاییزی نو باقی مانده است.

♣ ♣ ♣

چه با شکوه است،
آن هنگام که دختر تابستان
دامن لباس قرمز پرچینش را جمع می‌کند و مانند یک رویا محو می‌شود.

♣ ♣ ♣
متن ادبی زیبا در مورد فصل تابستان

فصل‌ها نیز دارای مزاج هستند
فصل بهار —‌> گرم و تر
فصل تابستان —‌> گرم و خشک
فصل پاییز —-> سرد و خشک
فصل زمستان —‌> سرد و تر

♣ ♣ ♣

تابستان پر از میوه های خوشمزه است و این میوه ها بسیار متنوع می باشد. اگر چه ممکن است گرمای تابستان برخی از مردم را آزار بدهد اما این فصل طرفداران خودش را دارد، آن هایی که عاشق سفر و تعطیلات هستند و برای هر روز تابستان برنامه ریزی کرده اند.

♣ ♣ ♣

عجیب است،
گویی نفس کشیدن در هوای تابستان ریه هایت را پر از ذره های عشق می‌کند
و در پاییز مهی غم انگیز دنیایت را می‌پوشاند.

♣ ♣ ♣

امروز صبح سپیده به آرامی سر زد و آسمان اندک اندک روشن شد و سوزی که در هوا حس می‌شد خبر از روزهای پایانی تابستان و آغاز پاییز می‌داد.

♣ ♣ ♣
متن ادبی کوتاه در مورد تابستان

برای اینکه روزی زیبا باشد نیاز به دلیل ندارد.
درست مانند روز پایان تابستان که دقیقا با آغاز پاییز همزمان است.

♣ ♣ ♣

تابستان ، وقتی به این کلمه میرسیم ناخودآگاه به یاد خاطرات کودکی مان میافتیم، یاد روزگاری که فارغ از همه هیاهوهای زندگی با دردست داشتن کارنامه های قبولی خرداد ، درکوچه باغهای روستا یا خیابانها وکوچه های باریک شهر با کفشهای پینه دارمان میدویدیم وفریاد وهورا سر میدادیم.

♣ ♣ ♣

زمانی که گرما را در بدن حس کنیم، درمیابیم که تابستان فرا رسیده و گاه کوله باری را اماده می کنیم تا مثل پرندگان به جای سرسبز و زیبا کوچ کنیم. تابستان آمده تا با همه ی زیبای هایش را به ما نشان دهد. قدم زدن کنار دریا و زیر نور آفتاب نسبتا سوزان آنقدر لذت بخش است که نمی توان آن را توصیف کرد.

♣ ♣ ♣

تابش آفتاب
و رشد سریع برگهای تازه روی شاخه‌های درخت، گویی که فیلمی را روی دور تند گذاشته باشند؛
همه باعث می‌شود تا اعتقاد قوی پیدا کنم،
با آمدن تابستان، زندگی بار دیگر از نو آغاز می‌شود.

متن زیبا در مورد فصل تابستان

روزهای گرم تابستانی را بسیار دوست دارم.
تنها چیزی که به من نیرو می‌دهد تا سرمای زمستان را تاب بیاورم، امید به از راه رسیدن تابستان است.

♣ ♣ ♣

از طوفان گذر کن،
پرتو خورشید تابستان را خواهی دید.

♣ ♣ ♣

تابستان رگهایش را پر از نور کرده
و قلبش را آفتاب ظهر شستشو داده بود.

♣ ♣ ♣
متن ادبی عاشقانه تابستانی

من فکر میکنم قلبی از یخ داشتم که هیچ تابستانی نمی‌توانست آنطور که تو با یک نگاه شیرینت همه یخهایش را ذوب کردی، بر آن اثر گذارد.
حالا من دیوانه وار و با همه قلبم عاشقت هستم.

♣ ♣ ♣

گذراندن تابستان در کنار تو توان شنا کردن در اقیانوس را در من بوجود آورده است.
عشق تو سبب میشود احساس کنم قدرت دست یابی به هر غیر ممکنی را دارم.

♣ ♣ ♣

تصمیم دارم در این تعطیلات تابستانی بیشترین اندازه شادی را تجربه کنم.
پس به تو نیاز دارم تا در کنارم باشی و عشقم را با تو بیان کنم.

♣ ♣ ♣

تابستان به من یادآوری میکند که هنوز جوان هستم و
وقت آن است تا از کنج تنهایی خود بیرون بزنم و به عشق فرصتی دوباره بدهم.

♣ ♣ ♣
متن های ادبی در مورد تابستان

اینکه کنار هم باشیم، دست هایت را در دست بگیرم، باهم بر روی شن های ساحل قدم بزنیم و زیباترین غروب خورشید تابستان را تماشا کنیم، همیشه رویای من بود.
از تو ممنونم که رویایم را به حقیقت تبدیل کردی.

♣ ♣ ♣

عشقی که به من می‌بخشی درخشان‌تر و گرم‌تر از آفتاب ظهر تابستان است.
تو عشق بزرگ زندگی من هستی و این تابستان را برای من تبدیل به بهترین تابستان عمرم کردی.

♣ ♣ ♣

این تابستان همیشه در خاطر من خواهد ماند، زیرا در آن معنای واقعی عشق را شناختم.
بابت آن به تو مدیونم.
دوستت دارم و تا ابد دوستت خواهم داشت.

♣ ♣ ♣

سفر در تابستان آنقدر تجربه ی خوبی برای مسافران به همراه دارد که گاه آنها را ماه ها منتظر رسیدن تابستان می گذارد تا دل به طبیعت بدهند و راهی جاده ها شوند.

♣ ♣ ♣

وقتی زمستان از راه می‌رسد،
تابستان است که قلبهای ما را گرم و روشن نگاه می‌دارد.

حتما بخوانید: ویژگی های متولدین فصل تابستان

جملات ادبی در مورد تابستان

با تو تابستان بود.
حالا تو رفته ای و من مانند پرنده ای تنها در سرمای زمستان بی سرپناه مانده ام.

♣ ♣ ♣

شاید قلب‌های پاک
تابستانی گرم در درون خود دارند.

♣ ♣ ♣

حتی بوی تابستان هم می‌تواند مرا عاشق کند.
این فصل، فصل من و توست.

♣ ♣ ♣

همیشه سبزی و سبزگی را در ماه های فروردین، اردیبهشت، خرداد می بینیم و پس از پشت سر گذاشتن این ماه ها ، کم کم خودمان را برای فصل گرما و آغاز تیرماه آماده کنیم.

♣ ♣ ♣

هیچ کاری در این دنیا لذت بخش تر از مسافرت نیست.
هیچ فصلی برای مسافرت بهتر از تابستان نیست.
هرچند که در این مسافرت نمی‌توانم در کنارت باشم ولی از صمیم قلب آرزو می‌کنم از آن لذت ببری.
دلتنگی من از همین حالا آغاز شده است.

♣ ♣ ♣

تابستان فصل دوم سال است که برای بیشتر مردم فصل استراحت و تعطیلی می باشد. مدارس و دانشگاه ها در این فصل تعطیل است و اکثر مردم به تعطیلات تابستانی می روند و برای سفر برنامه ریزی می کنند.

♣ ♣ ♣
متن ادبی در مورد شروع فصل تابستان

این پیام را می‌فرستم تا پیش از آغاز دوره کارآموزی تابستانی برایت آرزوی موفقیت کنم.
می‌دانم که مدت زیادی انتظار شروع این دوره را می‌کشیدی،
پس از زمان خود لذت ببر و مطالب زیادی به دانسته‌هایت اضافه کن.
مطمئن هستم که این روزها برایت خاطراتی به یاد ماندنی خواهند ساخت.

♣ ♣ ♣

تابستان را دوست دارم و تو تنها کسی هستی که می‌خواهم این فصل زیبا را با او بگذرانم.
ممنونم که شریک روزهای گرم من خواهی بود.

♣ ♣ ♣

گاهی آرزو میکنم که ای کاش،
پروانه بودیم
و تنها سه روز در تابستان زندگی می‌کردیم.
لذت این سه روز زندگی در کنار تو،
می‌توانست بیشتر از پنجاه سال زندگی معمولی باشد.

♣ ♣ ♣

زندگی بدون عشق،
مانند
سالی بدون تابستان
است.

متن ادبی در مورد فصل تابستان

وقتی کنارم هستی فصل تابستان و زمستان برای من تفاوتی ندارند.
قلب من با تو در هر فصلی گرم است.

متن در مورد فصل تابستان همراه با بهترین پیام های زیبا و قشنگ تابستانی و همچنین متن ادبی زیبا در مورد تابستان در این نوشتار از سایت تفریحی سماتک برایتان آورده شد. توصیه می کنیم برای افزایش میزان دلخوشی در سایر کسانی که می شناسید یک متن ادبی در مورد فصل تابستان برایشان بنویسید و با آنها وعده برای مسافرت، تفریح و گردش بگذارید.

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...