بازنویسی حکایت پایه دهم صفحه ۷۱

یکی از حکما شنیدم که می گفت:هرگز کسی را به جهل خویش اقرار نکرده است، مگر آن کسی که چون دیگری در سخن باشد همچنان ناتمام گفته، سخن آغاز کند.

سخن را سر است ای خردمند و بن

میاور سخن در میان سخن

خداوند تدبیر و فرهنگ و هوش

نگوید سخن تا نبیند خموش

از زبان یکی از حکما (دانشمندان شنیده ام که می گفت:هرگز کسی را ندیده ام که با زبان خودش جهل و نادانی خود را اقرار کرده باشد مگر اینکه زمانی که دیگری در حال سخن گفتن باشد . و هنوز سخنش به اتمام نرسیده باشد کسی به میان سخن آن بیاید و سخن آن را قطع کند.

از زمان های قدیم چه در مکتب و چه در مدرسه و چه در خانه همیشه به ما گفته اند که در میان حرف و کلام کسی حرف نزنید و سخن آن را قطع نکنید زیرا این یک نوع بی ادبی است و توهینی برای طرف مقابل به حساب می آید.

معنی و مفهوم شعر: سخن کسی که در حال بیان است مهم آی آدم خردمند و با ریشه (حالت طعنه) و نباید در میان سخن کسی سخن بگوید خداوند با تدبیر و فرهنگ و هوش هرگز سخن نمی گوید مگر اینکه طرف مقابل را خاموش . (بدون حرف) ببیند .یعنی آی آدم نادان سخن کسی را قطع نکن زیرا که خداوند با آن همه بزرگی و هوش و تدبیر که از همه چیز و همه کس بالاتر است نیز حتی زمانی که سخن می گوید که طرف مقابل حرف نمی زند و کلام کسی را قطع نکنیم زیرا که چنین کسی تنها جاهلیت خود را نشان می دهد و علاوه براین بهتر است که پرحرف و زیاده گو نباشیم و اگر خواستیم حرفی بزنیم قبل از گفتن به حرف خود فکر کنیم و عاقبت حرف خود بیندایشیم

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...