معنی شعر گل و گل فارسی هفتم صفحه ی 96
معنی شعر گل و گل فارسی هفتم بیت به بیت شبی در محفلی با آه و سوزی شنیدستم که مرد پاره دوزی چنین میگفت با پیر عجوزی «گِلی خوشبوی در حمام روزی رسید از دست محبوبی به دستم» یک شب در مجلسی شنیدم که پیرمرد پینهدوز(کَفّاش)، با یک پیر زن حرف میزد و میگفت: ...