معنی کلمات درس چهاردهم فارسی چهارم دبستان
مشک : ماده ای روغنی که بسیار معطر و خوش بو است. طبله : صندوقچه عطّار : عطر فروش اندوخت : جمع کرد ، گردآوری کرد آموخت : یاد داد ، یاد گرفت غازی : جنگجو قاضی : داور پرهیز کردن : دوری کردن ، خودداری کردن از انجام کاری طبل غازی : طبلی که در پیشاپیش لشکر به...