الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم آخرین مطالب وبسایت:

انشا از زبان 5 تا اعضای بدن

انشا از زبان 5 تا اعضای بدن

انشا از زبان یکی از اعضای بدن (چشم) من چشم هستم، عضوی مهم و حساس در بدن انسان. من مسئول دیدن هستم و دنیا را برای انسان به نمایش می‌گذارم. من می‌توانم رنگ‌ها، اشکال، و حرکات را ببینم. من می‌توانم چهره‌های آشنا را تشخیص دهم و زیبایی طبیعت را تحسین کنم. م...

انشا از زبان آینه

انشا از زبان آینه

انشا از زبان یک آینه من آینه هستم، یک شیء ساده و بی‌جان. اما من می‌توانم دنیا را به شما نشان دهم. من می‌توانم شما را ببینم، همانطور که هستید. من می‌توانم زیبایی شما را ببینم، و همچنین زشتی‌تان را. من می‌توانم شادی شما را ببینم، و همچنین غم‌تان را. من م...

انشا از زبان اسب

انشا از زبان اسب

انشا دانش آموزی از زبان اسب صبح از خواب بیدار می شوم و صدای پرندگان را می شنوم. خورشید آرام آرام از پشت تپه ها بیرون می آید و من چشمانم را می بندم و از گرمای ملایم اش لذت می برم. نفس عمیقی می کشم و بوی علف تازه را در ریه هایم احساس می کنم. من یک اسب هس...

انشا از زبان ابر پایه ششم

انشا از زبان ابر پایه ششم

انشا از زبان ابر  از زبان ابر من یک ابر هستم. یک ابر سفید و پنبه‌ای. از بخار آب ساخته شده‌ام و در آسمان شناورم. من از اقیانوس‌ها و دریاها می‌آیم. بخار آب از سطح آب بالا می‌رود و در جو سرد می‌شود و به ذرات کوچک آب تبدیل می‌شود. این ذرات آب به هم می‌چسبن...

انشا در مورد توصیف خودم از زبان والدین

انشا در مورد توصیف خودم از زبان والدین

انشا دانش آموزی در مورد توصیف خودم از زبان والدین توصیف فرزند از زبان والدین فرزند عزیزم، همیشه از اینکه تو را به دنیا آوردیم، خوشحال بوده‌ایم. تو نور زندگی ما هستی و همه‌ی زندگی‌مان را برای تو می‌گذاریم. از همان روزی که به دنیا آمدی، با عشق و محبت بزر...

انشا از زبان طبیعت و حیوانات جنگل در آتش سوزی

انشا از زبان طبیعت و حیوانات جنگل در آتش سوزی

انشا دانش آموزی از زبان طبیعت و حیوانات جنگل در آتش سوزی صدای باد باد در جنگل می‌وزید و صدایی گوش‌نواز ایجاد می‌کرد. درختان با عظمت و غرور ایستاده بودند و از باد استقبال می‌کردند. پرندگان در بالای درختان آواز می‌خواندند و حیوانات در میان شاخ و برگ‌ها م...

انشا از زبان یک پرنده صحبت کنید کلاس چهارم

انشا از زبان یک پرنده صحبت کنید کلاس چهارم

انشا از زبان یک پرنده صحبت کنید کلاس هفتم من یک پرنده هستم، با بال‌های بزرگ و پرهای نرم و زیبا. من می‌توانم در آسمان پرواز کنم و از زیبایی‌های دنیا لذت ببرم. من می‌توانم به هر کجا که بخواهم بروم و از محدودیت‌ها آزاد باشم. من صبح زود از خواب بیدار می‌شو...

انشا از زبان کتاب برای کودکان

انشا از زبان کتاب برای کودکان

انشا از زبان کتاب  متن: سلام بچه‌های گل! من کتابم، دوست مهربان شما. خیلی خوشحالم که می‌تونم با شما حرف بزنم. من همیشه دوست دارم با شما باشم و از دنیای شما باخبر بشم. من در دنیای بزرگ و پر از رمز و راز زندگی می‌کنم. دنیای من پر از داستان‌های زیبا، شعرها...

انشا از زبان یک مداد با مقدمه و نتیجه گیری

انشا از زبان یک مداد با مقدمه و نتیجه گیری

انشا از زبان یک مداد سیاه من مداد سیاه هستم، یک ابزار ساده و بی‌آلایش. شاید در ظاهر چیزی به‌جز یک تکه چوب سیاه با یک سر نوک‌تیز نباشم، اما کاربردهای من بسیار زیاد است. من می‌توانم برای نوشتن استفاده شوم. از من برای نوشتن انواع مطالب، از جمله یادداشت‌ها...

انشا حال یک گل زیبای چیده شده از زبان خودش

انشا حال یک گل زیبای چیده شده از زبان خودش

انشا از زبان یک گل به صورت ذهنی انشا از زبان یک گل من یک گل هستم. یک گل کوچک و سفید. در یک باغ بزرگ و سرسبز زندگی می‌کنم. کنار درختان بلند و سروهای سر به فلک کشیده. نور خورشید از لابه‌لای برگ‌های درختان بر من می‌تابد و من را گرم می‌کند. باد ملایم باغ، ...

انشا دانش آموزی از زبان خودکار

انشا دانش آموزی از زبان خودکار

انشا از زبان خودکار کلاس ششم سلام. من یک خودکار آبی هستم. اسمم را صاحبم «سینا» گذاشته است. من هنوز خیلی جوان هستم و تازه وارد دنیای دانش آموزان شده‌ام. سینا یک پسر مهربان و درسخوان است. او همیشه از من با احترام مراقبت می‌کند. من را در جامدادی‌اش نگه می...

انشا ذهنی درباره سنگ از زبان خودش با مقدمه و نتیجه گیری

انشا ذهنی درباره سنگ از زبان خودش با مقدمه و نتیجه گیری

داستان کوتاه از زبان سنگ من یک سنگم. یک سنگ بزرگ و سیاه. سال هاست که در این بیابان خشک و بی آب ایستاده ام. باد و باران مرا فرسوده کرده اند، اما هنوز محکم و استوار ایستاده ام. من شاهد بسیاری از چیزها بوده ام. شاهد آمدن و رفتن انسان ها، حیوانات و گیاهان....

انشا دانش آموزش از زبان شکلات

انشا دانش آموزش از زبان شکلات

انشا از زبان شکلات از زبان شکلات من شکلات هستم، یک خوراکی لذیذ و محبوب که از دانه‌های کاکائو تهیه می‌شود. من در کشورهای مختلف دنیا طرفداران زیادی دارم و در انواع و اقسام مختلف وجود دارم، از شکلات تلخ و شیری گرفته تا شکلات‌های میوه‌ای و طعم‌دار. من در آ...

انشای زیبا و جالب از زبان برگهای پاییزی

انشای زیبا و جالب از زبان برگهای پاییزی

انشای دانش آموزی از زبان برگهای پاییزی من یک برگ پاییزی هستم. سبز بودم و روی شاخه‌ای بلند در درختی تنومند زندگی می‌کردم. باران‌های بهاری مرا سیراب کردند و نور خورشید مرا گرم کرد. باد ملایم بهاری مرا تکان می‌داد و من با لذت به اطرافم نگاه می‌کردم. با آم...

3 انشا درباره گردش یک روز بارانی

3 انشا درباره گردش یک روز بارانی

انشا در مورد خاطره یک روز بارانی عنوان: گردش یک روز بارانی مقدمه: روزی از روزها، صبح زود از خواب بیدار شدم و با دیدن پنجره‌ی خیس و بارانی، متوجه شدم که هوا برای گردش مناسب نیست. اما من از این فرصت استفاده کردم تا یک گردش متفاوت و به یاد ماندنی را تجربه...