الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم آخرین مطالب وبسایت:

 7 هم خانواده برای انتظار

7 هم خانواده برای انتظار

هم خانواده انتظار  :نظارت نظر  منظره ناظر _انتظار _منظور منتظر چشم داشتن -آرزو- چشم براه بودن- امید- چشمداشت- توقع- نگرش شکیب- صبر- ش...

5 هم خانواده برای کلمه رشید

5 هم خانواده برای کلمه رشید

هم خانواده رشید:رشدی-راشد- مرشد ارشد- رشد یل -دلیر- دلاور- گرد- بالغ- شجاع- عاقل- رشیق- کبیر- قدوقامت- بلندبالا- خوش- بل...

باز آفرینی ضرب المثل کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد راه رفتن خودش را هم فراموش کرد

باز آفرینی ضرب المثل کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد راه رفتن خودش را هم فراموش کرد

روزی روزگاری کلاغی در حال پرواز در آسمان آبی بود. همین طور که پرواز می‌کرد و از مناظر اطراف خود لذت می‌برد، در دامنه کوهی سرسبز و باصفا، کبکی را دید که با ناز و عشوه، خرامان خرامان قدم برمی‌داشت. کلاغ به قدری از دیدن زیبایی راه رفتن کبک مجذوب شد که تصم...

انشا در مورد عید فطر با مقدمه بدنه نتیجه

انشا در مورد عید فطر با مقدمه بدنه نتیجه

شانه به شانه صف می کشند. دست های نیاز که به سمت آسمان بلند می شود، زمزمه «اللهم اهل الكبرياء و العظمة و اهل الجود و الجبروت» اوج می گیرد. احساس مي كني پاهایت از زمین خاکی جدا شده است و در فضاي ديگري سير ميكني فضاي خلوص، تسليم و تقوا. این حش، پاداش یک م...

انشا در مورد ماه مبارک رمضان با مقدمه بدنه نتیجه

انشا در مورد ماه مبارک رمضان با مقدمه بدنه نتیجه

ماه مبارک رمضان ماهی است که خودش بر روی دعای عبد اثر می گذارد و در این ماه هم، شب های قدر وجود دارد که در آنها به طور خاص و ویژه این تاثیرگذاری تشدید می شود. به این معنا که اثر گذاری آن ها بر روی دعا خیلی زیاد است؛ به نحوی که هیچ یک از زمان های سال، ای...

مقدمه و نتیجه گیری در مورد باران

مقدمه و نتیجه گیری در مورد باران

به نام خدا باران رحمت الهی است و همه ی بدی ها را میشوید. قطره ای هستم که] با سرعت زیادی به سمت زمین در حرکت بودم به جز من قطره های دیگری .هم بودند که همگی روزها منتظر مانده بودند تا فرود آیند گاهی باید مسیرمان را جابجا می کرد کم کم به زمین نزدیک می شدم...

انشا در مورد امام رضا کوتاه

انشا در مورد امام رضا کوتاه

به نام خدا آقای دم درود .درود مولای من، درود ای ستاره، درود ای مهربان، درود.. نمی دانم با چه زبانی انشا را آغاز کنم، خورشید با آن گرمای خوشایندش سرم را نوازش میکند.دلم شکسته است نمی دانم چرا؟ اما خوب می دانم خدا هر قلب شکسته اي را دوا میکند. آقا در جزء...

انشا در مورد زمستان با مقدمه و نتیجه

انشا در مورد زمستان با مقدمه و نتیجه

به نام خدا ساده پوش فصلها زمستان، ساده پوش فصل ها، در این حوالی قدم می زند؛ نقش پای گذارش، بر خیابان های مغموم می ماند، و توجه رهگذران بی حواس را به خود جلب می کند. موج نفس های سردش، قطره اشک های ابران گریان را نوازش میکند و با آرامش جذاب و لبخند سپیدش...

انشا در مورد درخت با مقدمه و نتیجه

انشا در مورد درخت با مقدمه و نتیجه

به نام خدا من یک درخت بودم با آرزوهای بی جواب، با رویاهایی دود خورده . من یک درخت بودم، در گوشه ای از یک کوچه ی شلوغ و پر سر و صدا ، با مردمانی که حتی به خود هم رحم نمی کردند. من تنها بودم در حالی که دود ماشین می خوردم و دفتر نقاشی بچه های سرکش در حال ...