امشب یک دقیقه بیشتر مهمان لبخند زیبایت هستم
امشب یک دقیقه بیشتر در نگاه آسمانی ات غرق می شوم
امشب یک دقیقه بیشتر دوستت خواهم داشت
یلدایت مبارک همسرم!

محمد جان

زندگی ام را دوست دارم چون تو را به من بخشیده
و تو را دوست دارم چون زندگی ام هستی
شب یلدا مبارک عشقم!

محمد جان

شب هایی که کنارم نیستی
کم از شب یلدا ندارد
یلدا مبارک عزیزم!

محمد جان

در طولانی ترین شب سال
آرزو می کنم زندگی ات همیشه بهاری
و دلت رنگ زمستان نبیند
یلدایت مبارک …

محمد جان

شب یلدا پر بود از انتظار و ناگفته ها
اگر تو نبودی …
تو هستی و من بلندترین شب تاریکی را
برای دوست داشتنت
دقیقه ای بیشتر بیدار می مانم

محمد جان

تو گرم تر و پر شورتر از آفتاب تابستان می تابی
حتی در بلندترین شب سال
دوستت دارم
یلدایت مبارک همسرم!

محمد جان

سالی دیگر
زمستانی دیگر
یلدایی دیگر
فالی دیگر
اما برای من هرگز تویی دیگر وجود ندارد
یکی یک دانه من … یلدا مبارک!

محمد جان

یلدا مبارک
بهانه قشنگ من
برای بیدار موندن در
بلندترین شب سال

محمد جان

تو همانی هستی
که در شب های طولانی زمستان
قلبم به یادت گرم می شود
از تو دورم و امسال
یلدایم طولانی تر از هزاران شب سال است
یلدایت مبارک عشقم!

محمد جان

تو کیستی که قد و قامت شب هایم به
وسعت بودن و نبودنت اندازه می شود
قبل از تو
شب های تنهایی بلند و طولانی بود
به بلندای یلدایی ترین شب سال
با آمدنت
شب ها کوتاه شدند
به کوتاهی یک غرق شدن در عمق چشمانت

یلدایت مبارک نازنینم!

محمد جان

اگر میم مشکلات را برداریم زندگی شیرین میشه!
برات هزاران یلدای شکلاتی آرزو دارم

محمد جان
تبریک شب یلدا به معشوق

مهم نیست هندونه ی شب یلدات شیرین نباشه
یا انارات ترش از آب دراد
یا کدو تنبلی که بار میذاری بیمزه بشه
یا چند تا از گردوهایی که می شکونی پوک باشه
مهم اینه که کسی داری که یلدا رو بهت تبریک بگه !
یلدا مبارک همسر عزیزم

***اس ام اس خنده دار شب یلدا***

بابا پارسال شب یلدا میگفت قرمز ترین هندونه شهرو خریدم. شکوندیم دیدیم سفیده!
از اون به بعد تو خونه به رنگ سفید میگیم قرمز، مامان مجبورمون کرد

محمد جان

کاش می شد
برای یک شب هم که شده
هندوانه باشم
همان قسمتش که سهم ِ توست !
یلدات مبارک عشقم

محمد جان

با سلام اگر در صحت و سلامت به سر میرید لطفا به این شماره اس ام اس خالی بفرستید
.
.
.
.
طرح سر شماری جوجه آخر پاییز

محمد جان

پاییز ثانیه ثانیه می گذرد، یادت نرود این جا کسی هست که به اندازه تمام برگ های رقصان پاییز برایت آرزوهای خوب دارد.
عمرت یلدایی، دلت دریایی، روزگارت بهاری
پیشاپیش یلدا مبارک نازنینم

محمد جان

به دلیل اوضاع بحرانی و رکود بازار شوهر، به دختران دم بخت گره زدن هندوانه در شب یلدا توصیه می شود !
بالاخره تیری ست در تاریکی دیگه، آدم باید همه شانسارو امتحان کنه

محمد جان

ثانیه ها گاهی
سرنوشت جدیدی را رقم زده اند
به یلدا فکر میکنم
و شصت ثانیه وقت اضافی
شاید در یکی از ثانیه هایش
درب را بکوبند
و تو برگشته باشی …

محمد جان

جیک جیک جیک جیک جیک
یه جیک اضافه کن بفرست برای جوجه بعدی !

محمد جان

شب یلداست
دلم در خواب پروانه شدن بود
ولی افسوس
دلم در اوج رفتن روبه شمعی سوخت و من نالان
کنار سفره ای از عشق خالی
شبی مایوس و سرگردان دارم امشب

محمد جان

شب یلدای من آغاز شد
نه سرخی انار نه لبخند پسته نه شیرینی هندوانه
بی تو یلدا زجر آور ترین شب دنیاست
بی من یلدایت مبارک

محمد جان

شب یلداست
دلم در خواب پروانه شدن بود
ولی افسوس
دلم در اوج رفتن روبه شمعی سوخت و من نالان
کنار سفره ای از عشق خالی
شبی مایوس و سرگردان دارم امشب . . .

محمد جان

امشب شب یلداست ؟
پ نه پ امشب شب مهتابه حبیبم رو میخوام ! حبیبم اگر خوابه طبیبم رو میخوام !
یلدا مبارک !

محمد جان

سال پشت سال گذشته است
و هنوز، کسی نمی داند
بی تو
هر شب
شب یلدای من است . . .

محمد جان

توصیه ‌هایی برای شب یلدا

امسال با ورودِ هر مهمان به خونه
با استفاده از کلمات
چقد چاق شدی
هیکلت به هم ریخته
حیف اون هیکلت
چیکار کردی با خودت
و از قبیل اینا…. صرفه جویی کنید

ستاد حفاظت از آجیل و هندوانه و انار شب یلدا…

محمد جان

من بلندای شب یلدا را
تا خود صبح شکیبا بودم

شب شوریده ی بی فردا را
با خیال تو به فردا کردم

چه شبی بود؟ عجب زجری بود؟
غم آن شب که شب یلدا بود

محمد جان

از غم عشقت دل شیدا شکست
شیشه ی می در شب یلدا شکست
از بس که زدم ریگ بیابان به کف
خار مغیلان همه در پا شکست

محمد جان

فرا رسیدن شب یلدا را
.
.
.
.
.
.
بعدا تبریک میگم الان زوده

محمد جان

شما را گر شب یلدا بلنده
مرا لیست طلب کارا بلنده
ولی هندونه ام در شام یلدا
سفیدیش بود چون شیر گاوا
انارم ترش و گردوهام پوچه
و چشمان زنم افسوس لوچه
بود آجیل تلخ و سیب ها کال
و قطعا می شود وارونه ام فال

محمد جان

روی شما مثل هندونه
خنده هاتون مثل قاچ هندونه
روزگارتون مثل پوست هندونه
جیبتونم پر تخم هندونه
یلداتون مبارک

محمد جان

ای کاش می‌دانستم
چگونه به صبح رسانم
تمامی شب‌هایی را که با رفتنت
یلدا شدند

محمد جان

شب یلدا شد و رفتی و از غم خوانده ام
از این هجرت به آن شب گیسوان افشانده ام
گذشت اما هزاران شب از آن هجران و من
اسیر آن شب یلدای جانسوز مانده ام

محمد جان

نوروز مبارک. از الان من گفتم تا خزش نکردین مث شب یلدا خخخخ

محمد جان

شب یلدا شب بزم و سرور است
شبی طولانی و غم ها بدور است
شبا هنگام تا وقت سحرگاه
بساط خنده و شادی چه جور است
یلدا مبارک

محمد جان

شب یلدا و وصف بی مثالش
خداوندا مخواه هرگز زوالش
شب یلدا فراتر از همه شب
نبینم هیچ کس افتاده در تب
شب یلدا زحزن و غم مبراست
شب یلدا مبارک

محمد جان

شب یلدا همیشه جاودانی است
زمستان را بهارزندگانی است
شب یلدا شب فر و کیان است
نشان ازسنت ایرانیان است
یلدا مبارک

محمد جان

یلداست بگذاریم هر چه تاریکی هست
هرچه سرما و خستگی هست تا سحر از وجودمان رخت بربندد
امشب بیداری را پاس داریم تا فردایی روشن
راهی دراز باقیست شب یلدا مبارک!

محمد جان

شب یلدا شد و میلاد خوش ایزد مهر
زایش نور از این ظلمت تاریک سپهر
شب یلدا شد و بر سفره دل باده عشق
رخ معشوقه و مدهوشی دلداه عشق
شب یلدایتان پرستاره و پرخاطره باد

محمد جان

چون تیر رها گشتـه ز چلـه شده ایم
مهمان شمــا در شب چلـه شده ایم
از برکت ایـن سفــره ی الــوان شما
تا خرخره خورده چاق و چلّـه شده ایم

***تبریک عاشقانه شب یلدا***

دستانت را دور گردنم حلقه کن
این دوست داشتنی ترین شال گردن سال های سرد من است
یلدات مبارک عشقم

محمد جان

شادیتون 100 شب یلدا
دلتون قد یه دریا
توی این شبای سرما
یادتون همیشه با ما
شب یلدا مبارک

محمد جان

یادمه همین یلدا بود
که ترشی انار با بوسه تو شیرین می شد

محمد جان

دو قدم مانده به رقصیدن برف
یک نفس مانده به سرما و به یخ
چشم در چشم زمستانی دگر
تحفه ای یافت نکردم که کنم هدیه به تو
یک سبد عاطفه دارم همه تقدیم به تو
شب یلدا مبارک همسر مهربانم

محمد جان

تو دلداری چو من دیوونه داری
تو مجنونی چو من بی خونه داری
شب یلدا مرا دعوت کن ای دوست
اگه تو یخچالت هندونه داری

محمد جان

آماده باش
فردا روز بزرگیه روزی که منتظرش بودی
چشم همه به تو
خیلی روت حساب کردم فردا شمرده میشی !

محمد جان

بوی یلدا را می شنوی؟ انتهای خیابان آذر…
بازهم قرار عاشقانه ی پاییز و زمستان…قراری طولانی به بلندای یک شب…
شب عشق بازی برگ و برف…پاییز، چمدان به دست ایستاده است…عزم رفتن دارد…
آسمان بغض می کند…می بارد…
خدا دقیقه ای بیشتر مهلت می دهد…و پاییز آخرین نگاه بارانی اش را به درختان عریان می دهد..‌
قدمی برمی دارد ، سنگین و سرد…
کاسه ای آب می ریزم پشت پای پاییز…و تمام می شود…
رفتنت بخیر…سفرت بی خطر…!

محمد جان

بو کردن هندونه
پرت کردن و گرفتنش از رو هوا
وزن کردن با دست
شمردن خطهای هندونه
زدن روی هندونه و شنیدن صدای مورد نظر
نگاهِ عالمانه به اطرافیان در میوه فروشی ( که آره آقا من این کارم)
خریدن هندونه
آوردن به منزل
همه رو چنگال به دست جمع کردن
دست و سوت و جیغ و هورای حضار
پاره کردن هندونه
پذیرایی از اهل منزل با هندونه سفید و با طعم خیار :|

محمد جان

از من می شنوید
هیچ وقت جلو جمع فال حافظ نگیرید
ینی دیشب همچین اسرار مگوی من و بازگو می کرد که آبرو نموند واسم
سوژه فامیلم الان بنده
حافظم سر شوخی و باز کرد با ما