تبریک شب یلدا به اسم سعید
زندگی ام را دوست دارم چون تو را به من بخشیده
و تو را دوست دارم چون زندگی ام هستی
شب یلدا مبارک عشقم!
امشب یک دقیقه بیشتر مهمان لبخند زیبایت هستم
امشب یک دقیقه بیشتر در نگاه آسمانی ات غرق می شوم
امشب یک دقیقه بیشتر دوستت خواهم داشت
یلدایت مبارک همسرم!
زندگی ام را دوست دارم چون تو را به من بخشیده
و تو را دوست دارم چون زندگی ام هستی
شب یلدا مبارک عشقم!
شب هایی که کنارم نیستی
کم از شب یلدا ندارد
یلدا مبارک عزیزم!
سعید جان
در طولانی ترین شب سال
آرزو می کنم زندگی ات همیشه بهاری
و دلت رنگ زمستان نبیند
یلدایت مبارک …
سعید جان
شب یلدا پر بود از انتظار و ناگفته ها
اگر تو نبودی …
تو هستی و من بلندترین شب تاریکی را
برای دوست داشتنت
دقیقه ای بیشتر بیدار می مانم
سعید جان
تو گرم تر و پر شورتر از آفتاب تابستان می تابی
حتی در بلندترین شب سال
دوستت دارم
یلدایت مبارک همسرم!
سعید جان
سالی دیگر
زمستانی دیگر
یلدایی دیگر
فالی دیگر
اما برای من هرگز تویی دیگر وجود ندارد
یکی یک دانه من … یلدا مبارک!
سعید جان
یلدا مبارک
بهانه قشنگ من
برای بیدار موندن در
بلندترین شب سال
سعید جان
تو همانی هستی
که در شب های طولانی زمستان
قلبم به یادت گرم می شود
از تو دورم و امسال
یلدایم طولانی تر از هزاران شب سال است
یلدایت مبارک عشقم!
سعید جان
تو کیستی که قد و قامت شب هایم به
وسعت بودن و نبودنت اندازه می شود
قبل از تو
شب های تنهایی بلند و طولانی بود
به بلندای یلدایی ترین شب سال
با آمدنت
شب ها کوتاه شدند
به کوتاهی یک غرق شدن در عمق چشمانت
یلدایت مبارک نازنینم!
سعید جان
اگر میم مشکلات را برداریم زندگی شیرین میشه!
برات هزاران یلدای شکلاتی آرزو دارم
سعید جان
تبریک شب یلدا به معشوق
مهم نیست هندونه ی شب یلدات شیرین نباشه
یا انارات ترش از آب دراد
یا کدو تنبلی که بار میذاری بیمزه بشه
یا چند تا از گردوهایی که می شکونی پوک باشه
مهم اینه که کسی داری که یلدا رو بهت تبریک بگه !
یلدا مبارک همسر عزیزم
***اس ام اس خنده دار شب یلدا***
بابا پارسال شب یلدا میگفت قرمز ترین هندونه شهرو خریدم. شکوندیم دیدیم سفیده!
از اون به بعد تو خونه به رنگ سفید میگیم قرمز، مامان مجبورمون کرد
سعید جان
کاش می شد
برای یک شب هم که شده
هندوانه باشم
همان قسمتش که سهم ِ توست !
یلدات مبارک عشقم
سعید جان
با سلام اگر در صحت و سلامت به سر میرید لطفا به این شماره اس ام اس خالی بفرستید
.
.
.
.
طرح سر شماری جوجه آخر پاییز
سعید جان
پاییز ثانیه ثانیه می گذرد، یادت نرود این جا کسی هست که به اندازه تمام برگ های رقصان پاییز برایت آرزوهای خوب دارد.
عمرت یلدایی، دلت دریایی، روزگارت بهاری
پیشاپیش یلدا مبارک نازنینم
سعید جان
به دلیل اوضاع بحرانی و رکود بازار شوهر، به دختران دم بخت گره زدن هندوانه در شب یلدا توصیه می شود !
بالاخره تیری ست در تاریکی دیگه، آدم باید همه شانسارو امتحان کنه
سعید جان
ثانیه ها گاهی
سرنوشت جدیدی را رقم زده اند
به یلدا فکر میکنم
و شصت ثانیه وقت اضافی
شاید در یکی از ثانیه هایش
درب را بکوبند
و تو برگشته باشی …
سعید جان
جیک جیک جیک جیک جیک
یه جیک اضافه کن بفرست برای جوجه بعدی !
سعید جان
شب یلداست
دلم در خواب پروانه شدن بود
ولی افسوس
دلم در اوج رفتن روبه شمعی سوخت و من نالان
کنار سفره ای از عشق خالی
شبی مایوس و سرگردان دارم امشب
سعید جان
شب یلدای من آغاز شد
نه سرخی انار نه لبخند پسته نه شیرینی هندوانه
بی تو یلدا زجر آور ترین شب دنیاست
بی من یلدایت مبارک
سعید جان
شب یلداست
دلم در خواب پروانه شدن بود
ولی افسوس
دلم در اوج رفتن روبه شمعی سوخت و من نالان
کنار سفره ای از عشق خالی
شبی مایوس و سرگردان دارم امشب . . .
سعید جان
امشب شب یلداست ؟
پ نه پ امشب شب مهتابه حبیبم رو میخوام ! حبیبم اگر خوابه طبیبم رو میخوام !
یلدا مبارک !
سعید جان
سال پشت سال گذشته است
و هنوز، کسی نمی داند
بی تو
هر شب
شب یلدای من است . . .
سعید جان
توصیه هایی برای شب یلدا
امسال با ورودِ هر مهمان به خونه
با استفاده از کلمات
چقد چاق شدی
هیکلت به هم ریخته
حیف اون هیکلت
چیکار کردی با خودت
و از قبیل اینا…. صرفه جویی کنید
ستاد حفاظت از آجیل و هندوانه و انار شب یلدا…
سعید جان
من بلندای شب یلدا را
تا خود صبح شکیبا بودم
شب شوریده ی بی فردا را
با خیال تو به فردا کردم
چه شبی بود؟ عجب زجری بود؟
غم آن شب که شب یلدا بود
سعید جان
از غم عشقت دل شیدا شکست
شیشه ی می در شب یلدا شکست
از بس که زدم ریگ بیابان به کف
خار مغیلان همه در پا شکست
سعید جان
فرا رسیدن شب یلدا را
.
.
.
.
.
.
بعدا تبریک میگم الان زوده
سعید جان
شما را گر شب یلدا بلنده
مرا لیست طلب کارا بلنده
ولی هندونه ام در شام یلدا
سفیدیش بود چون شیر گاوا
انارم ترش و گردوهام پوچه
و چشمان زنم افسوس لوچه
بود آجیل تلخ و سیب ها کال
و قطعا می شود وارونه ام فال
سعید جان
روی شما مثل هندونه
خنده هاتون مثل قاچ هندونه
روزگارتون مثل پوست هندونه
جیبتونم پر تخم هندونه
یلداتون مبارک
سعید جان
ای کاش میدانستم
چگونه به صبح رسانم
تمامی شبهایی را که با رفتنت
یلدا شدند
سعید جان
شب یلدا شد و رفتی و از غم خوانده ام
از این هجرت به آن شب گیسوان افشانده ام
گذشت اما هزاران شب از آن هجران و من
اسیر آن شب یلدای جانسوز مانده ام
سعید جان
نوروز مبارک. از الان من گفتم تا خزش نکردین مث شب یلدا خخخخ
سعید جان
شب یلدا شب بزم و سرور است
شبی طولانی و غم ها بدور است
شبا هنگام تا وقت سحرگاه
بساط خنده و شادی چه جور است
یلدا مبارک
سعید جان
شب یلدا و وصف بی مثالش
خداوندا مخواه هرگز زوالش
شب یلدا فراتر از همه شب
نبینم هیچ کس افتاده در تب
شب یلدا زحزن و غم مبراست
شب یلدا مبارک
سعید جان
شب یلدا همیشه جاودانی است
زمستان را بهارزندگانی است
شب یلدا شب فر و کیان است
نشان ازسنت ایرانیان است
یلدا مبارک
سعید جان
یلداست بگذاریم هر چه تاریکی هست
هرچه سرما و خستگی هست تا سحر از وجودمان رخت بربندد
امشب بیداری را پاس داریم تا فردایی روشن
راهی دراز باقیست شب یلدا مبارک!
سعید جان
شب یلدا شد و میلاد خوش ایزد مهر
زایش نور از این ظلمت تاریک سپهر
شب یلدا شد و بر سفره دل باده عشق
رخ معشوقه و مدهوشی دلداه عشق
شب یلدایتان پرستاره و پرخاطره باد
سعید جان
چون تیر رها گشتـه ز چلـه شده ایم
مهمان شمــا در شب چلـه شده ایم
از برکت ایـن سفــره ی الــوان شما
تا خرخره خورده چاق و چلّـه شده ایم
***تبریک عاشقانه شب یلدا***
دستانت را دور گردنم حلقه کن
این دوست داشتنی ترین شال گردن سال های سرد من است
یلدات مبارک عشقم
سعید جان
شادیتون 100 شب یلدا
دلتون قد یه دریا
توی این شبای سرما
یادتون همیشه با ما
شب یلدا مبارک
سعید جان
یادمه همین یلدا بود
که ترشی انار با بوسه تو شیرین می شد
سعید جان
دو قدم مانده به رقصیدن برف
یک نفس مانده به سرما و به یخ
چشم در چشم زمستانی دگر
تحفه ای یافت نکردم که کنم هدیه به تو
یک سبد عاطفه دارم همه تقدیم به تو
شب یلدا مبارک همسر مهربانم
سعید جان
تو دلداری چو من دیوونه داری
تو مجنونی چو من بی خونه داری
شب یلدا مرا دعوت کن ای دوست
اگه تو یخچالت هندونه داری
سعید جان
آماده باش
فردا روز بزرگیه روزی که منتظرش بودی
چشم همه به تو
خیلی روت حساب کردم فردا شمرده میشی !
سعید جان
بوی یلدا را می شنوی؟ انتهای خیابان آذر…
بازهم قرار عاشقانه ی پاییز و زمستان…قراری طولانی به بلندای یک شب…
شب عشق بازی برگ و برف…پاییز، چمدان به دست ایستاده است…عزم رفتن دارد…
آسمان بغض می کند…می بارد…
خدا دقیقه ای بیشتر مهلت می دهد…و پاییز آخرین نگاه بارانی اش را به درختان عریان می دهد..
قدمی برمی دارد ، سنگین و سرد…
کاسه ای آب می ریزم پشت پای پاییز…و تمام می شود…
رفتنت بخیر…سفرت بی خطر…!
سعید جان
بو کردن هندونه
پرت کردن و گرفتنش از رو هوا
وزن کردن با دست
شمردن خطهای هندونه
زدن روی هندونه و شنیدن صدای مورد نظر
نگاهِ عالمانه به اطرافیان در میوه فروشی ( که آره آقا من این کارم)
خریدن هندونه
آوردن به منزل
همه رو چنگال به دست جمع کردن
دست و سوت و جیغ و هورای حضار
پاره کردن هندونه
پذیرایی از اهل منزل با هندونه سفید و با طعم خیار :|
سعید جان
از من می شنوید
هیچ وقت جلو جمع فال حافظ نگیرید
ینی دیشب همچین اسرار مگوی من و بازگو می کرد که آبرو نموند واسم
سوژه فامیلم الان بنده
حافظم سر شوخی و باز کرد با ما