هم خانواده برای طبیعت
هم خانواده طبیعت
طبیعت، یکی از مهم ترین مفاهیم در زبان فارسی است. این واژه از ریشه ط ب ع تشکیل شده است و به معنای آفرینش، اصل، حالت، خاصه، جهان، خلق، نهاد، خلقت، منش، خمیره است.
هم خانواده های طبیعت عبارتند از:
- طباع (اسم): خوی، طبع، سرشت، منش، نهاد
- طبع (اسم): خوی، سرشت، منش، نهاد، ذات، طبیعت
- طبیعی (صفت): فطری، سرشتی، ذاتی، طبیعی، عادی
مثال های کاربرد هم خانواده های طبیعت
- او طباع مهربانی دارد.
- طبع او بسیار تند است.
- طبیعی است که همه انسان ها دوست دارند زندگی کنند.
مترادف های طبیعت عبارتند از:
- دهر (اسم): زمان، روزگار، آفرینش، طبیعت
- آفرینش (اسم): خلقت، نیاد، طبیعت، سرشت
- روزگار (اسم): دهر، آفرینش، طبیعت، زمان
- اصل (اسم): سرشت، بنیاد، آفرینش، طبیعت
- دنیا (اسم): جهان، طبیعت، آفرینش
- حالت (اسم): وضعیت، آفرینش، طبیعت، سرشت
- عالم (اسم): جهان، طبیعت، آفرینش
- خاصه (اسم): خصوصیت، آفرینش، طبیعت، سرشت
- جهان (اسم): طبیعت، آفرینش، سرشت
- خلق (اسم): آفرینش، طبیعت، سرشت
- نهاد (اسم): سرشت، آفرینش، طبیعت
- خلقت (اسم): آفرینش، طبیعت، سرشت
- منش (اسم): خوی، سرشت، آفرینش، طبیعت
- خمیره (اسم): سرشت، آفرینش، طبیعت
**واژه طبیعت در فرهنگ لغت دهخدا به **معنی سلیقه و همچنین طبیعت در فرهنگ فارسی سرشت و طبیعت در فرهنگ معین به **معنی خوی و همچنین طبیعت در فرهنگ عمید به **معنی **جهان هستی است