هم خانواده برای کلمه حاصل
هم خانواده حاصل: تحصیل- محصول- محصل -حصول
معنی حاصل: سازه-فرآورده- ساخته-برداشت- دستاورد- بهره
مترادف حاصل: ماحصل-بازده- عملکرد- برآیند- راندمان- ثمر- ثمره
متضاد حاصل: زیان -ضرر
حاصل در فرهنگ لغت دهخدا به معنی درآمد و همچنین حاصل در فرهنگ فارسی بدست آمده و حاصل در فرهنگ معین به معنی ثمره و همچنین حاصل در فرهنگ عمید به معنی نتیجه است.
نتیجه کلمه ای است با ریشه عربی که معادل فارسی آن برداشت و میوه است نتیجه به معنای حاصل کار است و در زمینه کشاورزی به میوه باغ و زمین حاصل یا خانواده آن محصول می گویند.
می دانیم که واژه نتیجه در زبان و ادبیات فارسی کاربرد فراوانی دارد، مترادف های این واژه نتیجه، کارایی، برآیند، بازده، بهره وری، برآیند، خروجی محصول، میوه، نتیجه، تولد، برداشت، نتیجه است. ، بهره، تحمیل، منفعت، درآمد، سود و منفعت.
همچنین مخالف آسیب، کوتاه، ضرر، ضرر. واژه نتیجه در فرهنگ معین به معنای سود، نتیجه، سود، مالیات، باقیمانده، خراج، میوه و سود است.
این واژه در لغت نامه دخدا به معنای نتیجه، بازده، منفعت، منفعت، منفعت، پایان، پول، نتیجه، وزن، نتیجه، نتیجه است.