کلمات هم خانواده درس ستایش کلاس چهارم
معنی لغات جدید درس اول و ستایش
دمی: لحظه ای جوی : پیدا کن بود : باشد،هست صبحگاه: هنگام صبح
نهان : پنهان ،مخفی نشان :نشانه ،علامت جهان افروز: روشن کننده ی جهان غوک : غورباغه
داوری :قضاوت کردن نیلی :آبی تیره کبود رنگ برکه :آبگیر ،گودالی که در آن آب جمع شده باشد
انبوه : زیاد ، فراوان زینت داد : تزیین کرد گلگون : سرخ رنگ تاب نیاوردند : تحمل نکردند
صنوبر : نام درخت جلا دادن : شفاف و پاکیزه ، صاف و براق قشر : لایه دل انگیز: زیبا ، جالب
چیره دست : ماهر،استاد ،زبردست معرفت : شناخت شگفت انگیز: عجیب و غریب،تعجب آور
پذیرفت: قبول کرد آویخت: آویزان کرد ارغوانی :قرمز مایل به بنفش بگشود ص: بازکرد
رمه: گله پهنه ی دشت : سطح دشت نشانید : گذاشت ، قرار داد سراغ: پی چیزی رفتن،دنبال
واژگان هم خانواده
)صبح - صبحگاه - صبحانه ( )جوی - جوینده( )روشن - روشنایی(
)بقیه - باقی( )هنرمند - هنرنما - هنر( )طبیعت - طبع - طبیعی ( )سطح - مسطّح - سطوح(
)اثر - تأثیر - موثر( )معرفت - عرفان - تعریف - معروف( )تصویر - مصوّر - تصاویر - صورت(
)مزارع - مزرعه - زراعت - زرع ( )مهاجر - مهاجرت - هجرت( )نقش - نقاش - نقشه(
)هوش - هوشیار - باهوش - هوشمند( )قشر - اقشار( )زینت - تزیین( )نخست - نخستین(
)پهن - پهنه - پهناور( )منظره - نظر - ناظر - نظارت( )انتظار - منتظر(
واژگان متضاد
هست = نیست متصّل = جدا سوال = جواب دیدم = ندیدم
آهسته = سریع نهان = آشکار نیکی = بدی روشنایی = تاریکی
معنی لغات جدید درس دوم
عهده : مسئولیت دلنشین : جذاب ،زیبا و قشنگ لطیف : ملایم ،نرم پیشین :قبلی ،گذشته
پی در پی: پشت سرهم ،پیوسته شگفتی : تعجب ، حیرت کوچ : مهاجرت،از جایی به جایی رفتن
نهاده است: قرار داده است معتدل:آب و هوایی که نه سرد باشد نه گرم جامه : لباس
پیمودن: طی کردن ، پشت سر گذاشتن لطف : محبّت ،مهربانی جست : جهید ، پرید
جنب و جوش : تلاش و فعالیت بسیار
واژگان هم خانواده
)جمع - جامع - مجموع - جامعه - جمعه - جماعت( )مشغول - شغل - شاغل(
)طولانی - طویل - طول( )اعتدال - معتدل - متعادل(
)معلوم - علوم - علم - عالم - معلم - تعلیم( )سفر- مسافر - مسافرت(
واژگان متضاد
اوایل = اواخر معلوم = مجهول طولانی = کوتاه کمیاب = زیاد
معنی لغات جدید درس سوم
آسیاب : دستگاهی برای خرد کردن و آرد کردن گندم و جو و دانه های دیگر حیات : زندگی
می لنگید : لنگان لنگان راه می رفت،در راه رفتن ناتوان بود اساس : پایه بنیان
حدس زدم : گمان کردم ،پنداشتم ، فکرکردم اثاث : وسایل ، ابزار خوار : حقیر
خار : تیغ معذرت خواهی: عذرخواهی قضا : سرنوشت زاغکی : زاغ کوچکی
زاغ : پرنده ای از خانواده ی کلاغ در اندازه و رنگ های مختلف قالب : قطعه ، تکه ، پاره
حیلت ساز: حیله گر ، مکار خوش آواز: خوش صدا ، خوش نوا خوش خوان : خوش آواز
آواز : صدا ، بانگ ،نغمه ،سرود روبهک : روباه کوچک طعمه: خوردنی ، خوراک
بربود:ربود ،برد ،دزدید
واژگان هم خانواده
)حاکم - حکم - محکوم( )گود - گودی - گودال( )معذرت - عذر - عذرخواهی(
معنی لغات جدید درس چهارم
حکیم : دانشمند،فیلسوف ،طبیب )پزشک( قصد : اراده کردن ،نیت ،میل افزوده می شد: اضافه می شد
بر افراشته : بالا برده،بالا گرفته شده چاره : راه حل ،تدبیر نیک نامی : خوش نامی،معروف به خوبی
تعلیم: یاددادن
واژگان هم خانواده
)قدیم - قدما - قدمت( )قصد - مقصود - مقصد( )فکر - افکار- تفکر - متفکر(
)حال - احوال - حالت( )حاضر - حضور - حضرت( )حرکت - متحرک - تحرک(
)نجات - منجی - ناجی( )علاقه - علاقمند - تعلق(
معنی لغات جدید درس پنجم
غلام : خدمتکار ، نوکر کارمت : که برایت بیاورم ارمغان : هدیه ،سوغات
گریستن : گریه کردن خواجه : بزرگ ،سرور،تاجر قضا : سرنوشت،تقدیر
حبس : زندان ، بازداشت شکّرسخن :شیرین سخن ، شیرین گفتار خطّه: سرزمین
بازرگان: تاجر گران بها: قیمتی ، باارزش کان: که آن مشتاق:دارای شوق ،آرزومند
صحنه: منظره ای واقعی یا خیالی که رویدادی را نشان می دهد. زین: از این خام : بیهوده،ناپخته،نسنجیده
تجارت : بازرگانی،داد و ستد، معامله تپید : جنبید،حرکت کرد ، بی قرار شد راس : واحد شمارش چهارپایان
شادکام: خوشحال کنیزک: خدمتکار،زنی که برده باشد بازگو: بیان کردن،دوباره گفتن
همتا : مانند، مثل زهره اش بدرید : ترسید دلداری دهد: همدردی کند،غم خواری کند
بند : طناب ، ریسمان کول : شانه و دوش قافله : کاروان ، گروه همسفر مرغان : پرندگان
واژگان هم خانواده
)شگفت زده - شگفت انگیز( )مشتاق - اشتیاق - شوق( )پیام - پیام رسان - پیامبر(
)موضوع - وضع - اوضاع( )شرمنده - شرمسار - شرمگین( )شکایت - شاکی(
)سکوت - ساکت( )تجارت - تاجر - تجّار(
معنی لغات جدید درس ششم
افراسیاب : فرمانده ی سپاه توران سرپنجه : نیرومند، توانا سرانجام : عاقبت و پایان کاری
خاور:مشرق)متضاد باختر، مغرب( بی تابی : بی قراری،نا آرامی کمان : ابزار تیراندازی چاره: راه حل
سامان دادن : به ترتیب چیدن ،منظّم کردن تیزبال : سریع ، تیزبال رشید: راست قامت ،دلاور
نقص :عیب ، کمی، کاستی استوار : پابرجا ، پایدار، محکم پولادین: ساخته شده از فولاد،محکم،نیرومند
تناور: تنومند ، درشت پیکر ، دارای ساقه ی بزرگ و قوی زمزمه: آوازی که به آهستگی و زیرلب خوانده شود.
توران : نژادی ایرانی بردباری: صبر ،شکیبایی اندوه :ناراحتی ، غم ،غصّه
اندوهگین : غمگین ، غصّه دار ، سوگوار تحقیر : خوار کردن ، کوچک شمردن سرپنجه : نیرومند،توانا
بی تاب: بی قرار ، ناآرام ماهر: استاد نیم روز : میان روز ، وسط روز
تیغه : لبه ی شمشیر گهر :گوهر ،مروارید برّان: تیز ، برنده برق : صاعقه
گوهرفشانی :پراکندن مروارید دیرین: قدیمی چابک: تند و سریع ، چالاک
چست: چالاک ، چابک غرّان: غرش کنان،درحال غریدن تیره: تاریک ،سیاه
تندر: بانگ رعد، صدایی که هنگام رعدو برق به گوش می رسد پهن: گسترده
وارونه : برعکس بس: بسیار ، خیلی ،فراوان اندر : در
واژگان هم خانواده
)تحقیر - حقیر - حقارت( )ماهر - مهارت( )مشکل - اشکال(
)توانایی - توانا - توان - توانمند( )رشید - رشادت( )نقص - ناقص(
واژگان متضاد
پیروزی = شکست ناامید = امیدوار سختی = آسانی آشتی = قهر
خاور = باختر تنگ= گشاد بی جان = جاندار محکم = شل
معنی لغات جدید درس هفتم
حضور: حاضربودن ،وجود داشتن رخسار: چهره ، روی ،سیما نشاط : شادی ، شوق
خروشان : پرسرو صدا هیجان : شور و شوق انبوه : بسیار ، فراوان ، زیاد
پرتوان : باقدرت ،پرنیرو ،توانا غوغا : سرو صدا اسقبال: به پیشواز کسی رفتن
تپش : تپیدن، جنبش ، حرکت انتظار: چشم به راه بودن ، امید داشتن رخ: صورت ،چهره ، گونه
هین: بدان ، آگاه باش لحظه شماری: انتظار کشیدن ، پیوسته منتظر کسی بودن
لحظه : زمان خیلی کوتاه بالاخره : سرانجام ، عاقبت همهمه : سر و صدا
خیره شدن : توجه عمیق ،نگاه کردن به چیزی بدون چشم برداشتن از آن بی صبرانه:زود ،بی طاقتی ، نا آرام
مشام : بینی برنا : جوان
واژگان هم خانواده
)مشتاق - اشتیاق - شوق( )صبر - صبور - صابر( )اشعار - شعر - شاعر(
)متوجه - توجه( )درس - مدرس - تدریس( )فعالیت - فعال - فاعل - فعل(
معنی لغات جدید درس دهم
رونق داشتن : خوب بودن وضع کسب و کار حرفه : شغل ، پیشه ، کار طبع : ذوق،استعداد
جویا : کنجکاو ، جستجوگر اقامت گزیدم : درجایی ساکن شدم ، ماندم کنج : گوشه
فروزان : تابان ، درخشان ، روشن ذوق : شور و شوق ، علاقه . توانایی قریحه : ذوق و استعداد
عاجز: ناتوان ،درمانده استعداد : آمادگی ، توانایی مقصود : خواسته ، آرزو ، نیت
لبریز : پر،لبالب دایرشدن : تشکیل شدن ،ایجاد شدن سرمشق : الگو، نمونه
فعّال: پرکار ، کوشا فعّالیت: کوشش ، تلاش مکتب : محل درس خواندن، نام مدرسه در قدیم
پرشور : پر حرارت ، با هیجان اجتماع : گروه ، جمعی از دسته های انسانی از پس : از پشت
اطفال : کودکان ویژه : خاص ، مخصوص ابداع : نوآوری ، چیزی را از نو پدید آوردن ،ایجادکردن
بام : بالای ساختمان ، پشت بام پشتکار : تلاش برای انجام کاری ،با علاقه کاری را پیگیری کردن
پند : نصیحت ، اندرز سرگذشت : شرح حال اراده : خواست ، میل ،تصمیم
صبر : شکیبایی ، بردباری خشنود : راضی ، خوشحال ، شادمان آیت : نشانه
هما : پرنده ای افسانه ای که سایه اش باعث سعادتمندی می شود ابوالعجائب :پدر شگفتی ها
ماسوا: موجودات ، مخلوقات ، غیر از خدا رخ : سیما ، صورت مسکین : فقیر ، تهی دست
قسم : سوگند کرم :لطف ، جوانمردی ، بزرگواری نگین : سنگ قیمتی که رویانگشتر می گذارند
مدارا : با نرمی و ملایمت رفتار کردن علم کند : معرفی کند ، برپا کند ، مشهور بسازد
واژگان هم خانواده
)کتاب - مکتوب -کاتب - مکتب( )مقصود - قصد - قاصد( )راضی - رضایت - مرضیه(
)قبول - قابل - مقبول( )صبر - صبور - صابر(
معنی لغات جدید درس یازدهم
اعتقاد : باور، ایمان ، عقیده محتاج : نیازمند سقوط : افتادن دژ:حصار ، حلقه
متجاوز: ستمگر،کسی که به دیگران طلم می کند. گذرگاه : محل عبور،جای گذر
وصف ناپذیر: غیرقابل توصیف، وصف نشدنی سقّا : کسی که به تشنگان آب می دهد.
نظاره می کرد : نگاه می کرد ، تماشا می کرد مانع : جلوگیری کننده ، سد
ترجیح دادن : برگزیدن،کسی یا چیزی را بردیگری برتری دادن
تسخیرناپذیر : مکان یا چیزی که به آسانی نتوان آن را به دست آورد ، مکان یا چیزی که دسترسی به آن دشوار است.
مسئولیت : سرپرستی یک کار مهم عملیّات : فعالیت ها ، کارها دم : لحظه ، زمان کوتاه
مقابله :رویارویی ، مواجهه بی وقفه : بی درنگ ، بدون توقف ، پشت سرهم
حمله : هجوم ، یورش ، تاختن
واژگان هم خانواده
)منع - مانع - ممانعت( )محتاج - احتیاج( )وصف - توصیف(
)نظام - ناظم - نظم - منظم( )مظلوم - ظلم - ظالم ( )تسلیم - اسلام - مسلم - مسلمان(
)شکر- تشکر - شاکر( )اعتقاد - معتقد(
معنی لغات جدید درس دوازدهم
سطر : یک خط از یک نوشته صمیمی : یکدل ، همدل حومه : اطراف
مختصر : کوتاه ، کم ، گزیده حسرت خوردن : آه و افسوس کردن ، حسرت کشیدن
لاشه : جسد اسرار : جمع سر ، رازها
واژگان هم خانواده
) مثل - مثال - امثال( )شوق - اشتیاق - مشوق - تشویق(
معنی لغات جدید درس سیزدهم
ربّ جلیل : خدای بلند مرتبه، خدای بزرگ عدل : انصاف ، عدالت ،رعایت برابری
بنده پروری : رفتار دوستانه داشتن ،مهربانی و لطف کردن طغیان : از حد خود گذشتن ،بالا آمدن آب
حسرت : اندوه ، آه و افسوس خرد : کودک ، کم سن و سال دایه : پرورش دهنده ، پرستارکودک
وحی : آن چه از طرف خدا به پیامبران نازل شود. درفکند : انداخت ، رها کرد ، افکند
شیوه : راه و روش گاهوار : گهواره بسپار: واگذار کن ، بده
شنیدستم : شنیده ام شهباز: باز ، نوعی پرنده شکاری سفید با پنجه و منقار قوی
کهنسال : پیر تاخت : حمله کرد تازان : با سرعت ، پرشتاب
پران : درحال پریدن ، درحال پرواز اجل :پایان زندگی ، زمان مرگ
نگون اقبال : بدبخت ، تیره بخت زه : چلّه ی کمان صیاد : شکارچی
صلاح : شایسته ، مصلحت حیّ داور: خداوند ، پروردگار
واژگان هم خانواده
)جلیل - جلال( )باطل - ابطال( )عدل - عدالت - عادل( )لطف - لطیف - الطاف - لطافت(
معنی لغات جدید درس چهاردهم
مشک : ماده ای روغنی که بسیار معطر و خوش بو است. طبله : صندوقچه عطّار : عطرفروش
اندوخت : جمع کرد ، گردآوری کرد آموخت : یاد داد ، یاد گرفت غازی : جنگجو
قاضی : داور پرهیز کردن : دوری کردن ، خودداری کردن از انجام کاری
طبل غازی : طبلی که در پیشاپیش لشکر به صدا در می آید ، طبل جنگی
واژگان هم خانواده
)رنج - رنجور- رنجیده( )عطّار - عطر - معطّر( )ادب - مودب - ادیب - آداب(
)طلب - طالب - مطلوب( )عالم - علم - علوم - معلوم( )عمل - عملیّات(
واژگان متضاد
نادان = دانا عالم = جاهل بی ادب = با ادب بلند آواز = خاموش
معنی لغات جدید درس پانزدهم
بیشه : جنگل ، جنگل کوچک خفته : خوابیده به خواب رفته متغیّر : خشمگین ، عصبانی
حول و حوش : اطراف ، دورو بر ، گرداگرد صید : شکار هراس : ترس ، احساس نگرانی
یک غازی : بی ارزش ، ناچیز بازیگوش : کسی که بیشتر به فکر بازی و تفریح است.
مغفرت : بخشش گناهان ،آمرزش وحوش : جانوران وحشی ، جانوران اهلی نشده )جمع وحشی(
موشک : موش کوچک خطاکار : کسی که کار نادرستی انجام داد ، گناهکار
حاصل کرد : به دست آورد ، کسب کرد چار : چهار رحم : مهربانی ، بخشیدن
سحر آمیز : جادویی ، بسیار شگفت انگیز جست : جهید
واژگان هم خانواده
)متغیر - تغییر( )مغفرت - استغفار( )رحم - رحمان - رحیم( )صید - صیّاد(
)عوض - تعویض( )حاصل - محصول - حصول(
معنی لغات جدید درس شانزدهم
معلّق : آویزان واپسین : آخرین ، پایانی فیلسوفان : جمع فیلسوف ، دانشمندان علم فلسفه
گریزان : گریزنده ، شتابان فلان : اشاره به شخص نامعلوم در گذرم :از دنیا بروم ، بمیرم
گویی : مثل اینکه ، مانند اینکه منتظر : چشم به راه ، کسی که انتظار می کشد
دانش اندوزی : علم آموزی ، یادگیری ، فراگیری دانش سپری شد : به پایان رسید ، به اتمام رسید
اتّفاق : رویداد ، پیشامد ، حادثه جاهل : نادان ، بی خبر
واپسین : آخرین ، پایانی برنا : جوان فزای : بیفزای ، اضافه کن
رامش :آرامش ، آسودگی
واژگان هم خانواده
)شبیه - شباهت - تشبیه( )کشف - کاشف - مکشوف( )جهل - جاهل - مجهول(
معنی لغات جدید درس هفدهم و نیایش
دلنشین : جذاب ،زیبا و قشنگ نمایان : آشکار معرفت :شناخت مجازی : غیرواقعی
فنّاوری: استفاده از علم در کارهای مختلف مانند پزشکی ، کشاورزی ، بازرگانی و ...
فضل:بخشش رحمت: مهربانی ،دلسوزی ، بخشایش صواب: راست ، درست
کامران:پیروز ، موفق توفیق : موفقیت ، کامیابی ذات: وجود ،هستی لفظ : زبان
حامی: نگهبان ، پشتیبان ناظر : نظاره گر ،بیننده ثنا: ستایش ، ستودن
احسنت : آفرین علّاف : بیکار صاحب : دارنده ، مالک اثر : نشان ، علامت
عیب : نقص ، کمبود باز : دوباره ، از نو رطب : خرمای تازه
منع کردن: بازداشتن ، دور کردن مستجاب : پذیرفته شده ، برآورده
واژگان هم خانواده
)نفس - تنفس ( )عمیق - عمق - اعماق( )واقعی - واقعیت - واقعا( )منتقل - انتقال(
واژگان متضاد
مجازی = واقعی حاضر = غایب اولین = آخرین
ستایش : خدا
به مادر گفتم آخر این خدا کیست
به مادر گفتم : بالخره این خدا چه کسی است ؟
که هم در خانه ما هست و هم نیست
که همه جای خانه هست ولی دیده نمی شود انگار که وجود ندارد
توگفتی مهربان تر از خدا نیست
تو گفتی که از خدا مهربان تر وجود ندارد
دمی از بندگان خود جدا نیست
و لحظه ای از بندگان خود بی خبر و دور نمی شود
چرا هرگز نمی آید به خوابم
)پرسیدم( : چرا هیچ وقت به خوابم نمی آید
چرا هرگز نمی گوید جوابم ؟
چرا هیچ وقت جوابم را نمی دهد و با من صحبت نمی کند
نماز صبحگاهت را شنیدم
صدای تو را هنگام نماز صبح شنیدم که با خدا صحبت می کند
تو را دیدم خدایت را ندیدم
تو را دیدم ولی خدای تو را ندیدم
به من آهسته مادر گفت فرزند
مادر به آرامی به من گفت ای فرزندم
خدا را در دل خود جوی یک چند
خدا را یک بار در دل خود جستجو کن
خدا در رنگ و بوی گل نهان است
خدا در آفریده ها و رنگ و بوی گل پنهان است و با دقت به این آفریده ها باید
به یاد خدا باشی
بهار و باغ و گل از او نشان است
که این آفریده هاو باغ و بهار و گل همه نشانه های وجود خداست
خدا در پاکی و نیکی است فرزند
فرزندم خداوند در خوبی ها و نیکی هاست و وجود خداوند پاک است )در روشنی
و نیکی و خوبی خداوند را حس می کنیم(
بود در روشنایی ها خداوند
در هرچه نور و خوبی است خدا وجود دارد
پروین دولت آبادی
*********************************************************
درس اول : آفریدگار زیبایی
معنی برخی از جمالت مهم :
نخست دستی به شاخه های درختان هلو ، بادام ، سیب و درختان دیگر برد و بر آن گردنبندهایی از گل صورتی آویخت .
در ابتدای نقاشی شاخه های درختان هلو ، بادام و سیب و درختان دیگر را کشید و برای آن ها شکوفه های صورتی رنگی نقاشی کرد * شاخه ها
تاب نیاورند و به سوی زمین خم شدند .
به خاطر سنگینی بار میوه ها شاخه ها طاقت نیاوردند و به طرف زمین خم شدند.
در زیر نگاه پر مهر او . در زیر نور مهربان خورشید .
نتوانست از او چشم بردارد . نتوانست نگاه خود را از او بردارد و به جای دیگری نگاه کند .
برگ درختان سبز در نظر هوشیار
برای انسان باهوش ، هر برگی از درختان سبز
هر ورقش دفتری ست معرفت کردگار
مانند دفتری است که هر در صفحه اش مطالبی را برای شناخت خداوند
می بیند
واژگان :
ارغوانی : رنگ قرمز مایل به بنفش ، به رنگ ارغوان انبوه : زیاد جال : براق کردن
انتظار : چشم به راه بودن اثر : عالمت آویخت : آویزان کرد
برکه : جایی که آب جمع می شود پوشش : لباس پهن کرد : گسترد
تیره : تاریک دل انگیز : زیبا : جالب دشواری : سختی
دریغ : افسوس جهان افروز : روشن کننده جهان پراکند : پخش کرد
غوک : قورباغه نشانید : گذاشت ، قرار داد از پس : از پشت
چیره دست : ماهر نیلی : رنگ آبی تیره نظاره کنند: نگاه کنند . تماشا کنند
ضخیم : کلفت قشر : الیه ،پوسته خود نمایی : نشان دادن خود
معرفت : شناخت رمه :گله ی گوسفند داوری : قضاوت
گریخت : فرار کرد تپید : حرکت کرد ، بی قرار شد پهنه : میدان ، سطح
کلمات امالیی :
پاییز – صحبت- نقاشی – تصمیم – پذیرفت – شروع – اطراف – حشرات – عسل – غوک – برکه – بگذار – تصویر – منظره ای – خاکستری – طبیعت
– لذت – انبوه – تمشک – خوشه های طال – مزارع – نوبت – سراغ – بعضی – ارغوانی – صنوبرها – قطره های باران – مهاجر – سطح – قشر نازک –
براق – سعدی – هوشیار – معرفت – زینت – چیره دست – دریغ – آهسته – صبحگاه – نهان – مهربانی – کالغ – سار – غنچه – حوصله – رمه - عاقبت
کلمات هم خانواده :
صبح : صبحگاه روشن : روشنایی انتظار : منتظر
اطراف : طرف تصویر : تصاویر پهن : پهنا ، پهناور
طبیعت : طبیعی نقاش :نقش ، نقشه منظره: ناظر ، نظر
معرفت : معروف ،تعریف مهاجر : مهاجرت مزارع : مزرعه ، زراعت
کلمات مخالف :
روشنایی : تاریکی نیکی : بدی شروع : پایان
تیره : روشن ناپدید : پیدا ، آشکار سنگین : سبک
دشوار : آسان ، راحت نخست : آخر زیبا : زشت
بهتر : بدتر گرم : سرد نازک : کلفت ، ضخیم
داغ : سرد خواب : بیدار بی حوصله : با حوصله
واژه آموزی :
بعضی واژه ها زیر مجموعه هایی دارند ، مثال وقتی می گوییم خانواده کلمه هایی مانند پدر ، مادر ، خواهر و برادر زیر مجموعه های این واژه
هستند .
فصل : بهار ، تابستان ، پاییز ، زمستان میوه : پرتقال ، موز ، سیب و ....
ورزش : فوتبال ، کشتی ، شنا و ..... گل : مریم ، الله ، سنبل و .....
لوازم التحریر : مداد ، پاک کن ، تراش حشره : پروانه ، زنبور ، ملخ و ...
*پروین دولت آبادی : شعر ستایش خدا
* خبر داغ : شکوه قاسم نیا
اصول نگارشی :
هنگام تصویر خوانی اصول زیر رعایت می شود :
با دقت به جزییات تصویر ) رنگ ، شکل ، جهت و اندازه و .... ( نگاه کنید
آنچه را دیده اید در نوشته خود بیاورید
نشانه های نگارشی مناسب استفاده کنید
خوش خطر و پاکیزه بنویسید
*************************************
پرسش های درس :
1 -درستی یا نادرستی جمله های زیر را مشخص کنید . درست نادرست
- منظور از )زیر نگاه پر مهر او( نور مهربان و گرم خورشید است
- پاییز به رنگ کاج ها و صنوبرها دست نزد
- بهار کنار جنگل را با بوته های تمشک زینت داد
- کلمات شادمان و درختان هر دو جمع هستند
2 -جاهای خالی را کامل کنید .
- شعر خبر داغ از .................................... می باشد .) شکوه قاسم نیا – پروین دولت آبادی (
- رنگ گلبرگ پرید . برگ ........................... شد ) بی حوصله – بی حوسله (
- باد ..................... می کرد . ابر ....................... می بارید
3 -معنی واژه های زیر را بنویسید .
قشر : غوک : رمه : جال دادن :
دریغ : ضخیم : نظاره : چیره دست :
4 -هم خانواده کلمات زیر را بنویسید :
اطراف : تصویر : انتظار : منظره : نقش :
5 -مخالف کلمات زیر را بنویسید .
دشوار : بسیار : ضخیم : زیبایی : اولین :
6 -در گروه کلمات زیر ، زیر کلمه ای که مربوط به آن مجموعه نیست خط بکشید .
- ماشین – اتوبوس – هواپیما – صندلی
- دکتر – آمپول – شلوار – درمان
- چراغ راهنمایی – پلیس – توقف ممنوع – نقاشی
- دروازه – داور – توپ – کشتی
7 -هر دو واژه را در یک جمله به کار ببرید .
آهو ، دشت :
ارغوانی ، دل انگیز :
8 -در متن زیر غلط های امالیی را پیدا کنید و امالی صحیح آن را بنویسید .
او در یک روز ، تمام ستح زمین را به رنگ سفید در آورد ؛ بر تن کوهها و دشتها ، جامع سفید پوشانید. کنار جنگل را با بوطههای انبوهِ
تمشک ذینت داد و نگاهی به تسویرهای نقّاشی زمستان انداخت.
...................... ..................... ..................... ................... ...................
9 -کلمات را با حرف صحیح کامل کنید .
شاخسار منظره تصویر ارغوانی
10 -مفهوم عبارات و بیت های زیر را بنویسید.
قطره های باران ، برگ های درختان را جال داده است .
به من آهسته مادر گفت فرزند خدا را در دل خود جوی یک چند
11 -با حروف به هم ریخته ، واژه مناسب را بسازید .
ه – ا – ن – ظ – ر غ – ی – ا – و – ر – ا – ن م – ت – ع – ف – ر
12 -با توجه به تصویر زیر موضوعی را انتخاب کنید و درباره آن یک بند بنویسید.
13 -مفرد واژههای زیر را بنویسید.
حشرات : درختان : صنوبرها : کتب :
14 -با توجه به امالی واژه ها کدام گزینه درست است .
الف ( قوک : قورباغه ب( چیره دست : ماهر ج( زخیم : کلفت د( نضاره : تماشا
15 -شعر خبر داغ ازکیست .
الف ( پروین دولت آبادی ب( پروین اعتصامی ج( شکوه قاسم نیا د(نظامی
16 -در کدام گزینه هم خانواده وجود ندارد .
الف( نقش ، نقاشی ب( جمع ، مجموع ج( نظر ، منظره د( بسیار ، زیاد
پاسخ پرسش های متن درس 1
1 -درست
درست
نادرست
نادرست
2 -شکوه قاسم نیا
بی حوصله
هوهو – هی
3 -قشر: الیه
غوک : قورباقه
رمه : گله
جال دادن : شفاف و پاکیزه کردن
دریغ : افسوس
ضخیم : کلفت
چیره دست : ماهر
4 -اطراف : طرف
تصویر : تصاویر
انتظار : منتظر
منظره : نظر – نظاره
نقش : نقاش
5 -دشوار: آسان
بسیار : کم
ضخیم : نازک
زیبایی : زشتی
اولین : آخرین
6 -صندلی – شلوار – نقاشی – کشتی
7 -به عهده دانش آموز
8 -سطح – جامه ی سفید – بوته – زینت – تصویر
9 -شاخسار – منظره – تصویر – ارغوانی
10 -قطره های باران برگ درختان را شسته و پاکیزه کرده بود
مادر به آرامی به من گفت : فرزندم خداوند را در دل خود
جستجو کن
11 -نظاره – ارغوانی – معرفت
12 -به عهده ی دانش آموز
13 -حشره – درخت – صنوبر – کتاب
14 -گزینه ب
15 -شکوه قاسم نیا
16 -گزینه د
درس دوم : کوچ پرستوها
واژگان :
جامه : لباس جنب و جوش : تالش و فعالیت بسیار معتدل : آب و هوای نه گرم نه سرد
آسودگی : آرامش منتظر : چشم به راه اوایل : آغاز
عهده : مسئولیت ، وظیفه دلنشین : جذاب ، زیبا و قشنگ لطیف : مالیم ، نرم
کوچ : مهاجرت ، از جایی به جای دیگر رفتن بیایند : پیدا کنند برمی خیزیم : بلند می شویم
پی در پی : پشت سر هم ، پیوسته شگفتی : تعجب پیشین : گذشته
ناچار : مجبور ، ناگزیر باز می یابد : دوباره پیدا می کند نهاده است : قرار داده است
دشواری : سختی نشان : عالمت ، نشانه سپری شدن : گذشتن
پیمودن : طی کردن ، پشت سر گذاشتن کمیاب : آنچه کم است ، چیزی که دسترسی
به آن راحت نیست
نیرومند : قوی ، دارای زور و قدرت
می ربایند : می دزدند ، با سرعت می گیرند راه یابی : پیدا کردن مسیر باعث : علت ، سبب
همتا : مانند ، شبیه بی پروا : نترس ، شجاع ، بی باک هیجان : شور و شوق
جفت : زوج ، دوتا راه و رسم : روش عهده : مسئولیت
التماس کنان : اصرار کنان هیجان : شور وشوق اعتراض کرد : ایراد گرفت
طفل : کودک ، بچه الزم : واجب شگفت زده : متعجب
فرصت : زمان اصال : ابدا ، به هیچ وجه به خاطر : برای
قوی پیکر : نیرومند اوقات : زمان ها ، وقت ها برخاست : بلند شد
م خانواده :
لطیف : لطف ، لطافت تعهد : عهد ، عهده معتدل : اعتدال ، عدل
معلوم : عالم ، علم ، معلم جمع : جامع ، مجموع، جماعت مشغول : شغل ، شاغل
طوالنی : طول : طویل سفر : مسافر ، مسافرت خراب : تخریب ، مخرب ، خرابه
تعجب : عجیب ، عجب ضعیف : ضعف ، مستضعف عشق : عاشق ، معشوق
اعتراض : معترض موقع : موقعیت ، مواقع مهم : اهمیت
غرور : مغرور اوقات : وقت لرز : لرزش
مخالف :
اوایل : اواخر دور : نزدیک دراز : کوتاه
جوان : پیر آغاز : پایان کمیاب : زیاد
طوالنی : کوتاه دانا : نادان دشواری : راحتی ، آسانی
قوی : ضعیف غمگین : خوشحال سوال : پاسخ ، جواب
دوست : دشمن باال : پایین آهسته : سریع ، تند
کلمات دارای ارزش امالیی : اوایل – لطیف – جامه – شکوفه – گذشته – آسیب – عهده – می گذراند – می خوابد – حشرات – راه و
رسم – آغاز – معتدل – جمع – مهم – مشغول – عده ای – بر می خیزیم – معلوم – طوالنی – خطرهایی – تغییرات – حمله – عقاب –
قرقی – بازگشت – پرستوها – اشتباه – نهاده است – بیاموزند – گفت و گوی مهم – طفلکی – به خاطر – البته – فرصت – اعتراض – اصال
– التماس – غرور – خود پسند – خرطوم – برخاست – اوقات تلخی
دانش زبانی :
نکته مهمی که در نوشتن اهمیت دارد ، استفاده از نکات نگارشی مناسب است تا منظور نویسنده بهتر و سریع تر درک شود .
نقظه ).( : در پایان جمله های خبری و دستوری استفاده می شود و جمله را به پایان می رساند .
مریم به دانشگاه رفت . او بسیار به درس خواندن عالقه دارد .
ویرگول )،( : عالمت مکث کوتاه در خواندن است و شیوه خواندن را تغییر می دهد .
به این دو جمله دقت کنید .
پدر علی ، ) مکث ( از مدرسه برگشت . از برگشتن پدر علی از مدرسه صحبت می کنیم
پدر ، ) مکث ( علی از مدرسه برگشت . به پدر می گوییم که علی از مدرسه برگشته است
دو نقطه : هنگامی که سخنی را از کسی بیان می کنیم از نشانه ): ( استفاده می کنیم و سخن آن شخص را داخل گیومه قرار می دهیم.
پدر گفت : » باید به خدا توکل کنید «.
عالمت سوال )؟( در پایان جمالت پرسشی استفاده می شود . از کدام راه آمدی ؟
ضرب المثل :
جمله ها یا شعرهای کوتاه و زیبایی که دارای پندهای اخالقی و نصیحت های خوبی برای زندگی است و از گذشته به ما رسیده است . گاهی به
جای توضیحات طوالنی می توانیم منظور خود را با گفتن یک ضرب المثل زیبا و حاوی نکته و نصیحت بیان کنیم .
گر صبر کنی ز قوره حلوا سازی . جوینده ، یابنده ست.
***************************************
پرسش های متن
1 -درستی یا نادرستی عبارت های زیر را مشخص کنید درست نادرست
- پرستوها چهار تا شش روز روی تخم ها می خوابند
- پرستوها پاییز را به آسودگی به سر می برند
- در کوچ پرستوها هیچ خطری آن ها را تهدید نمی کند
- پرستوها دوازده تخم سفید می گذارند
2 -جاهای خالی را با کلمه مناسب کامل کنید .
- اوقات .......................) فراغت – فراقت ( خود را چگونه سپری می کنید.
- این پرندگان با ............................) بال های – چنگال های ( نیرومند خود ، آن ها را می ربایند.
- پرستوها پس از پیمودن راهی ........................ ) توالنی – طوالنی ( به النه ی خود باز می گردند .
- شیر ....................... ) برخاست – برخواست ( و خودش را تکان داد .
3 -معنی واژه های زیر را بنویسید .
نشان : نیرومند : طی کردن : نهاده است :
اعتراض کرد : شگفتی : بی پروا : جامه :
4 -هم خانواده های زیر را در چهار گروه دسته بندی کنید .
مجموع - تاثیر - لطیف – معلوم - جامعه – عالم – لطف – معلم – لطافت – اثر – جمع -
5 -با حروف در هم ریخته یک کلمه بسازید و آن را در یک جمله به کار ببرید .
ا – ر- ح – ت – ش : :
ن – س – ی – ت – ن – خ : :
6 -مخالف واژه های زیر را بنویسید .
اوایل : طوالنی : دشوار :
پرسش : قوی : کمیاب :
7 -کلمه های زیر را با حروف مناسب کامل کنید .
مشغول منتظر هیجان ضعیف نخستین
8 -کلمات به هم ریخته را مرتب کنید و جمله را بنویسید .
می گیرند – پس – خود – از – به عهده – آن – را – النه – ساختن
9 -نشانه ی نگارشی ویرگول را طوری در جمله به کار ببرید که دو معنی متفاوت داشته باشد .
مادر نرگس از بازار کتاب خرید .
جمله اول : ...........................................................................................................................
جمله دوم : ...........................................................................................................................
10 -در متن زیر چند واژه نادرست است . شکل درست آن ها را بنویسید .
در این صفر طوالنی ، خطرهای بسیارهای وجود دارد . تقییرات آب و هوا ، حمله ی پرندگان شکاری مانند عقاب و قرغی از جمله این
خطرهاست .
11 -جمله های زیر را به ترتیب رویدادها مرتب کنید .
⃝ جوجه ها راه و رسم شکار را از والدین خود می آموزند
⃝ پرستوهای ماده چهار تا شش تخم سفید رنگ می گذارند
⃝ آن ها پس از بازگشت النه های سال گذشته خود را می یابند
⃝ وقتی جوجه ها از تخم بیرون آمدند ، پدر و مادر آن ها را حشراتی که شکار کرده اند پرورش می دهند
⃝ پس از آن ، خود ساختن و پرداختن النه را به عهده می گیرند
⃝ اوایل بهار پرستوها از سفر باز می گردند
12 -در مورد ضرب المثل کوه به کوه نمی رسد ، آدم به آدم نمی رسد هر چه می دانید بنویسید .
13 -هر مصراع را به مصراع بعدی آن وصل کنید.
خبری داشت کالغ گفت در گوش درخت برگ بیحوصله شد، سبزه خمیازه کشید
-14
14 -معنی کدام کلمه غلط است .
الف ( قشر : الیه ب( معرفت : وفاداری ج( شگفت انگیز : تعجب آور د( رمه : گله
15 -کدام کلمه با بقیه در یک مجموعه قرار نمی گیرد .
الف ( آبشار ب( مزرعه ج( باغ د( نقاشی
16 -معنی کدام کلمه غلط است .
الف ( رمه : گله ب( سار : شاخه ج( گریخت: فرار کرد د( خبر داغ : خبر جدید
پاسخ پرسش های متن درس 2
1 -نادرست
نادرست
نادرست
نادرست
2 -فراغت – چنگال های – طوالنی – برخاست
3 -نشان : عالمت
نیروند : قوی
طی کردن : رفتن – پشت سر گذاشتن
نهاده است : قرار داده است
اعتراض کرد : شکایت کرد
شگفتی : تعجب
بی پروا : شجاع
جامه : لباس
4 -مجموع : جامعه – جمع
تاثیر : اثر – موثر
لطیف : لطف – لطافت
معلوم : عالم – معلم
5 -حشرات – نخستین
جمله سازی به عهده ی دانش آموز
6 -اوایل :انتها
طوالنی : کوتاه
دشوار : آسان
پرسش : پاسخ
قوی : ضعیف
کمیاب : فراوان
7 -مشغول – منتظر – هیجان – ضعیف – نخستین
8 -پس از آن ساختن النه را به عهده می گیرند
9 -مادر ، نرگس از بازار کتاب خرید .
مادر نرگس ، از بازار کتاب خرید .
10 -سفر – تغییرات – قرقی
1 – 3 – 5 – 2 – 4 – 6 -11
12 -به عهده ی دانش آموز
13 -خبری داشت کالغ ، گفت در گوش درخت
برگ ها تک تک ریخت از سر و دوش درخت
سار از شاخه پرید بال زد تا ته باغ
گفت با سبزه و گل هر چه را گفت کالغ
دل هر غنچه تپید رنگ گلبرگ پرید
برگ بی حوصله شد ، سبزه خمیازه کشید
14 -گزینه ب
15 -گزینه د
16 -گزینه ب
سار از شاخه پرید بال زد تا ته باغ
دل هر غنچه تپید رنگ گلبرگ پرید
برگها تکتک ریخت از سر و دوش درخت
گفت با سبزه و گل هر چه را گفت کالغ
نام: ........................ آزمون کالس: .........................
نام خانوادگی: ........................ پایانی فصل اوّل تاریخ: ......./ ......../ ......
1 .کلمات زیر را معنی کنید.
آویختن: .......................... زینت دادن: ............................. قشر: .................................
راهیابی: ............................. چیره دست: .............................. بکوشند: ................................
2 .بیت های جا افتاده را بنویسید.
شاپرک خواب نبود، ................................................ ، هر چه را دید و شنید ، ............................................
سار از شاخه پرید ، ............................................... ، گفت با سبزه و گل ، .................................................
3 .نمودار ها را با کلمات داده شده تکمیل کنید. )دو کلمه اضافی است( مورچه، نیلی، پیاز، پروانه، خاکستری، قرمز، مداد، زنبور
4 .عالمت های نگارشی مناسب را قرار دهید.
محمد از مادر پرسید ... ... چگونه می توانم خرید عاقالنه ای انجام دهم ... ... مادرم گفت ... ... برای خرید کردن ... باید جدولی از ویژگی
های محصول مورد نظرت را بنویسی ... .....
5 .جاهای خالی را با واژههای داده شده، پر کنید. پیشین – چنگال – کمیاب - دشوار
الف( داوری میان نقّاشیها ............................. بود.
ب( این پرندگان با .............................های نیرومند خود، آنها را میربایند.
ج( در آن هنگام حشرات .......................... میشوند.
د( پرستوها دوباره به النهی ...................................... خود باز میگردند.
6.جدول زیر را کامل کنید.
حشرات
............. ............. .............
رنگ ها
............. ............. .............
همخانواده معنی
........................................................ معرفت ...................................................
.......................................................... تفکّر ........................................................
.......................................................... معتدل .........................................................
7 .جملهی زیر را به نحوی نشانهگذاری کنید که هربار، معنی متفاوتی داشته باشد.
الف( مادر سارا غذا میپزد ب( مادر سارا غذا میپزد
8.نام هر اثر را به صاحب آن وصل کنید.
9 .با توجه به معنی هر جمله واژه مناسب را از داخل کمانک انتخاب کنید
- موشکا بی بی را خیلی دوست داشت و از ) غصه – قصه ( خوردن او غمگین بود
- شیر ) برخاست – برخواست ( و خودش را تکان داد .
- اوقات ) فراقت – فراغت ( خود را چگونه سپری می کنید .
1 -آویختن : آویزان کردن
زینت دادن : آراستن
قشر : الیه – پوسته
راهیابی : پبدا کردن راه و مسیر
چیره دست : ماهر
بکوشند : تالش کنند
2 -شاپرک خواب نبود پر زد از باغ و گذشت
هر چه را دید و شنید برد تا پهنه ی دشت
سار از شاخه پرید بال زد تا ته باغ
گفت با سبزه و گل هرچه را گفت کالغ
3 -حشرات : مورچه – پروانه – زنبور
رنگ : نیلی – خاکستری – قرمز
4 -دو نقطه – گیومه باز – عالمت سوال –
گیومه بسته – دو نقطه – گیومه باز –
ویرگول – گیومه بسته – نقطه
5 -دشوار – چنگال های – کمیاب – پیشین
6 -هم خانواده : عرفان - معنی : شناخت
هم خانواده : فکر – افکار - معنی :
اندیشیدن
هم خانواده : اعتدال - معنی : آب و
هوایی نه گرم و نه سرد
7 – مادر، سارا غذا می پزد
مادر سارا ، غذا می پزد
8 -خبر داغ : شکوه قاسم نیا
ستایش : پروین دولت آبادی
در جست و جو : ژوبرت
9 – غصه – برخاست – فراغت
خبر داغ ستایش )خدا( در جست و جو
پروین دولت آبادی شکوه قاسم نیا ژوبرت
درس سوم – راز نشانه ها
واژگان :
معذرت خواهی : عذرخواهی
گر : اگر
می لنگید : لنگ لنگان راه می رفت
آسیاب : دستگاهی برای آرد کردن گندم
زاغک : زاغ کوچک ، پرنده ای از خانواده کالغ ها
قالب : قطعه ، تکه
برگرفت : برداشت
روبه : روباه
پر فریب : بیسیار حیله گر
حیلت ساز : حیله گر – مکار
اساس : پایه ، بنیان
گود افتاده بود : فرو رفته بود
خوار : حقیر
خار : تیغ
حدس زدم : گمان کردم
کرد آواز : شروع به آواز خواندن کرد
خوش آواز : خوش صدا
خوش خوان : خوش آواز
نبدی : نیست
مرغان : پرندگان
اندیشیدم : فکر کردم
حیات : زندگی
رد پا : جای پا
اثاث : وسایل ، ابزار
قضا : سرنوشت ، تقدیر
طعمه : خوردنی – خوراکی
بگشود : باز کرد
روبهک : روباه کوچک
جست : پرید ، جهید
بربود : ربود ، دزدید
هم خانواده :
حاکم : حکم ، محکوم
معذرت : عذرخواهی
فریب : فریبنده – فریبکار
حیلت : حیله گر – حیله
فهم : فهمیده – فهیم
مخالف :
کور : بینا
راست : چپ
خوشحال : ناراحت
درست : غلط
خوب : بد
کمتر : بیشتر
روباه و زاغ
زاغکی قالب پنیری دید به دهان برگرفت و زود پرید
زاغ کوچکی قالب پنیری دید آن را با نوکش برداشت و زود پرید
بر درختی نشست در راهی که از آن می گذشت روباهی
در راهش روی شاخه درختی نشست که از آن روباهی عبور می کرد
روبه پر فریب و حیلت ساز رفت پای درخت و کرد آواز
روباه مکار و حیله گر پایین درخت آمد و شروع به خواندن آواز با صدای بلند کرد
گفت : به به تو چقدر زیبایی چه سری ، چه دمی ، عجب پایی
گفت : به به تو چقدر زیبایی عجب سر و دم و پای زیبایی داری
پرو بالت سیاه رنگ و قشنگ نیست باالتر از سیاهی رنگ
پر و بالت سیاه رنگ و قشنگ قشنگ تر و باالتر از این رنگ وجو ندارد
گر خوش آواز بودی و خوش خوان نبودی بهتر از تو در مرغان
ولی اگر خوش صدا و خوش آواز بودی دیگر بهتر از تو بین پرنده ها پیدا نمی شد
زاغ می خواست که غار غار کند تا که آوازش آشکار کند
زاغ خواست که قار قار کند و آواز بخواند تا صدای خوبش را به روباه نشان دهد
طعمه افتاد تا دهان بگشود روبهک جست و طعمه را بربود
تا دهانش را باز کرد خوراکش ) پنیر ( افتاد روباه کوچک پرید و خوراکی را دزدید و فرار کرد
کلمات متشابه :
کلمات هم آوا، کلماتی هستند که مثل هم خوانده می شوند اما مثل هم نوشته نمی شوند و معنی آن ها هم با هم فرق دارد .
این کلمات مانند هم خوانده می شوند اما امال و معنی متفاوتی دارند .
خوار : تیغ خوار : حقیر خان : آقا خوان : سفره
من در حیاط بازی می کنم . ) حیاط خانه ( جانوران بدون هوا قادر به ادامه حیات نیستند .) زندگی (
حتی گاهی دو کلمه مانند هم نوشته و خوانده می شوند اما معنای متفاوتی دارد.
من دیگر سیر شدم . سیر بوی بدی دارد .
متن هایی که اطالعاتی به ما بدهد و دانش ما را زیاد کند متن های علمی نام دارند و متن هایی که داستانی است و ادبیات ما را قوی
تر می کند متن ادبی نامیده می شود
برای نوشتن یک قصه رعایت نکات زیر الزم است .
- با جمله ها و عبارت های مناسب نوشته خود را ٰاز کنید
- نشانه های نگارشی را در نوشته خود به کار گیرید
- در نوشته کلمه ها دقت کنید ) اندازه ، فاصله ، اتصال و شکل حروف (
- نوشته خود را بخوانید و پاک نویس کنید
کلمات دارای ارزش امالیی
آسیاب – قهوه خانه – حاکم – چطور – علف – حدس – معذرت – هوش – قالب – زاغک – حیلت – خوش خوان – مرغان – طعمه – زاغک
– قالب – حیلت ساز – خوش خوان – مرغان – طعمه – االغ –
******************************************************
پرسش های متن درس
1 -جاهای خالی را با کلمه مناسب کامل کنید .
- علی در ................... مدرسه نشسته بود . ) حیات – حیاط (
- ............... گل در دستم فرو رفت . ) خوار – خار (
- مادر ............ خوشمزه ای درست کرده بود ) غذای – قضای (
2 -معنی کلمات زیر را بنویسید .
خار : آسیاب : رد پا : حیلت ساز : قضا :
3 -مخالف کلمه های زیر را بنویسید .
خوشحال : چپ : کور : بیرون :
4 -در هر ردیف کلمه های هم خانواده یک کلمه اضافی است ، دور آن خط بکشید .
- حاکم – حکم – حکاکی – محکوم
- علم – عالم – تعلیم – تعالی
- معذرت – عظیم – تعظیم – عظمت
5 -با توجه به متن درس رویدادها را مرتب کنید
- مرد از پسرک خواست
- حدس زدم چپش کور بوده است
- پسر گفت : من خوب نگاه کردم و اندیشیدم
- علف های سمت راست جاده خورده شده بود
6 -شکل مفرد کلمات زیر را بنویسید .
مرغان : پسران : حکما : کتب:
7 -شکل مخفف ) کوتاه شده ( کلمات زیر را بنویسید .
روباه : بیرون : راه : اکنون :
8 -معنی کلمه های زیر را از میان جدول پیدا کنید و بنویسید .
جمع کرد سرانجام بلند شد غمگین
ابتدا پایه وسایل یاددادن
یاد داد درود آسودگی دزدید
آموختن : بربود : اثاث : سوگوار:
برخاست : باالخره : اساس : اندوخت :
اوایل : آموخت : آفرین : آرام بودن :
9 -نوع متن را در نوشته های زیر مشخص کنید .
- خانه های نواحی بیابانی ویژگی هایی دارند تا خیلی گرم نشوند . دیوارهای این خانه ها ضخیم ساخته می شود تا گرما از بیرون
وارد نشود .
- گنجشک و کبوتری با هم دوست شدند . تابستان بود و هوا گرم ، کبوتر دانه جمع می کرد تا تابستان بی غذا نباشد ولی گنجشک
مشغول بازی بود . زمستان آمد و گنجشک بی غذا ماند و به سراغ کبوتر رفت . کبوتر به او گفت : جیک جیک مستونت بود فکر
زمستونت نبود ؟
10 -در متن زیر نشانه های نگارشی مناسب استفاده کنید .
پسر جواب داد ...... ....... من االغی ندیدم ...... ........
مرد خشگین شد و پسر را پیش حاکم برد ........ حاکم گفت ...... ......... پسر جان ........... اگر تو االغ را ندیده ای .......... چطور نشانی
هایش را دادی ......... ...........
11-در هر قسمت، با استفاده از حروف داده شده، دو واژهی همخانواده بنویسید.
1 -حیاط – خار – غذای
2 -خار: تیغ
آسیاب : دستگاهی برای خرد کردن آرد و جو
رد پا : اثر و جای پا
حیلت ساز : حیله گر
قضا : سرنوشت
3 -خوشحال : ناراحت
چپ : راست
کور : بینا
بیرون : درون
4 -حکاکی – تعالی – معذرت
2 – 1 – 3 – 4 -5
6 -مرغ – پسر – حکیم – کباب
7 -روبه – برون – ره – کنون
8 -آموختن : یاددادن
اثاث : وسایل
برخاست : بلند شد
اساس : پایه
بربود : دزدید
سوگوار : غمگین
باالخره : سرانجام
اندوخت : جمع کرد
اوایل : ابتدا
آموخت : یاد داد
آفرین : درود
آرام بودن : آراستگی
9 -علمی – ادبی
10 -دو نقطه – گیومه باز – گیومه بسته – نقطه – نقطه – دو
نقطه – گیومه باز – عالمت تعجب – ویرگول – عالمت
سوال – گیومه بسته
11 -شکر : شاکر – شکور
قدر : قادر – قدرت
جمع : مجموع – جمعیت
ش ک ر
.......................
..
......................
ق د ر
.......................
...
.....................
ج م ع
.......................
.
.......................
...
درس چهارم – ارزش علم
واژگان
حکیم : دانشمند – فیلسوف
قصد : اراده کردن ، نیت
اندوخت : جمع کرد
قضا : تقدیر ، سرنوشت
تخته پاره : تکه چوب
برافراشته : باال برده
افزوده می شد : اضافه می شد
چاره : راه حل – تدبیر
تعلیم : آموزش دادن
ماندنی : هر چیزی که قابل ماندن باشد
دل بخدا سپرد : به خدا توکل کرد
آموختنی : آنچه قابل یادگرفتن باشد
نیک نامی : معروف بودن به خوبی
سرمایه : اندوخته
چیزی نگذشت : مدت زیادی نگذشت
هم خانواده :
قصد : مقصود
قدیم : قدمت ، قدیمی
فکر : افکار ، متفکر
موج : امواج
تعلیم : علم – معلم
حال : احوال ، حالت
حاضر : حضور ، محضر
حرکت : تحرک ، متحرک
حکیم : حکمت
خالف :
قدیم : جدید
سوار : پیاده
زندگی : مرگ
نیک نامی : بد نامی
افزوده می شد : کم می شد
کلمات دارای ارزش امالیی
حکیم – قصد – حرکت – ادامه – مدت – توفان – مگذشت – تخته پاره – ساعتی – ساحل – چاره ای – ماهیگیر – تعجب – صحبت –
سخنان – حاضری – تعلیم – شهرت – افزوده – سرمایه – غرق
دانش زبانی :
هنگامی که افراد صحبت می کنند در حقیقت مطلبی را به شنونده انتقال می دهند . گوینده برای انتقال گفته هایش از جمله استفاده می کند.
جمله از یک یا چند کلمه ساخته می شود . جز اصلی جمله فعل است . گاهی جمله فقط از یک فعل ساخته می شود . جمله بدون فعل جمله کامل
محسوب نمی شود .
رفتم . فاطمه ساعت 2 آمد .
بعضی از کلمات مانند آفرین ، مرحبا به تنهایی معنی کاملی دارند و یک جمله محسوب می شوند
انواع جمله :
جمله خبری : که در آن خبری می دهیم و در پایان آن نقطه قرار دارد .
علی از سفر آمد .
جمله پرسشی : در این جمله در مورد چیزی یا کسی سوالی پرسیده می شود و در پایان آن عالمت سوال قرار می گیرد .
تو کی به مدرسه رفتی ؟
جمله عاطفی : بیان احساساتی مانند تعجب را در بر می گیرد و در پایان آن عالمت تعجب قرار می گیرد . چه هوای خوبی !
نکته :
برای نوشتن شعر به صورت قصه باید نکات زیر رعایت شود :
با جمله ها و عبارت های مناسب نوشته ی خود را آغاز کنید .
ترتیب رویدادهای قصه را رعایت کنید
نشانه های نگارشی را به کار بگیرید .
یک بار نوشته خود را خوانده و پاک نویس کنید .
**********************************************
سواالت متن درس :
1 -در جمله های زیر کلمه صحیح را از داخل پرانتز انتخاب کنید و در جای خالی بنویسید.
- حکیمی ....................... سفر کرد ) قسد – قصد (
- اگر در دریا کشتی شما .......................... شد سرمایه ای داشته باشید ) قرق – غرق (
2 -درستی یا نادرستی عبارت های زیر را مشخص کنید .
- کشتی بر اثر برخورد به صخره چند تکه شد
- حیکم برای تعلیم جوانان روی ماسه های نرم دریا می نوشت
- امیر شهر ، از حکیم خواست که چیزی هم به او بیاموزد
3 -معنی هر واژه را بنویسید .
نیک نامی : چاره : قصد : برافراشته : حکیم :
4 -غلط های امالیی را در متن زیر پیدا کنید و امالی درست آن ها را بنویسید .
یک روز حکیمی آلم سوار کشتی شد ، از همان ابتدا با ناخدای کشتی شرو به سحبت کرد و گفت تو از علوم و دانش و دسطور
زبان چه می دانی ؟
5 -با کلمه گل سه نوع جمله بسازید که در لحن و بیان منظور متفاوت باشد .
جمله ی خبری : .............................................................................................
جمله ی پرسشی : .........................................................................................
جمله تعجبی : .............................................................................................
6 -هم خانواده کلمات زیرا بنویسید .
تعلیم : حکیم : حاضر : حرکت : قصد :
7 -مرتّب کنید. خود – زنده – برای – چارهای – حکیم – ماندن - اندیشید
8 -هر جمله را کامل کنید .
- آن چه آموختنی است باید ..................
- آن چه شنیدنی است باید ...................
- آن چه پوشیدنی است باید ...............
9 -واژههای زیر را در سه گروه، دسته بندی کنید.
10 -جمله ی زیر را با عالیم نگارشی مناسب کامل کنید .
محمد از مادر پرسید ..... ..... چگونه می توانم این کار را انجام دهم ..... ..... مادر گفت .... ..... برای خرید کردن ..... باید جدولی از وسایل
مورد نیاز تهیه کنی تا چیزی فراموش نشود ..... .....
11 -منظور حکیم از این که گفت به دست آورید آن چه را ماندنی است کدام گزینه است
الف ( پول و ثروت ب( مقام ج( علم و دانش د( شهرت و نیک نامی
12 -کدام یک از کلمه های زیر جمع است
الف ( دهان ب( آشکار ج( مرغان د( اشکان
13 -کدام واژه از نظر امالیی درست نیست .
الف ( احالی ب( حدس ج( حوالی د( آگاهی
1 -قصد – غرق
2 -نادرست – نادرست – درست
3 -نیک نامی : شهرت
چاره : راه حل
قصد : اراده – میل
برافراشته : باال برده
حیکم : دانشمند
4 -عالم – شروع – صحبت – دستور
5 -او تعدادی گل زیبا داشت .
به کدام گل بیشتر عالقه داری ؟
به به چه گل زیبایی !
6 -تعلیم : علم – معلم
حکیم : حکم – حکمت
حاضر : حضور
حرکت : تحرک – متحرک
قصد : قاصد – مقصود
7 -حکیم برای زنده ماندن خود چاره ای اندیشید
8 -باید آموخت
باید شنید
باید پوشید
9 -ستاره – خورشید –ماه
ژاکت – روسری – پیراهن
سرخ – سفید – ارغوانی
10 -دونقطه – گیومه باز – عالمت سوال – گیومه بسته – دو
نقطه – گیومه باز – ویرگول – گیومه بسته – نقطه
11 -گزینه ج
12 -گزینه ج
13 -گزینه الف
ستاره، ژاکت، سرخ، روسری، سفید، خورشید، ارغوانی، ماه، پیراهن
درس پنجم – رهایی از قفس
واژگان
بازرگان : تاجر
حبس : زندان ، بازداشت
دلتنگ : غمگین
شیرین زبان : شیرین گفتار
گران بها : با ارزش
غالم : نوکر ، خدمتکار
ارمغان : هدیه ، سوغات
کارمت : که برای تو بیاورم
خطه : سرزمین
فالن : اشاره به شخص نامعلوم
مشتاق : دارای شوق ، آرزومند
قضا : تقدیر ، سرنوشت
دلداری دهد : همدردی کند ، غم خواری کند
شکر سخن : شیرین سخن ، شیرین گفتار
گنبد کبود : منظور آسمان آبی است
غصه : ناراحتی ، غم
قافله : کاروان
پیغام : پیام
بازگو کردن : سخنی را دوباره گفتن
خواجه : بزرگ ، سرور ، تاجر
همتا : همانند ، مثل
زهره اش بدرید : ترسید
شگفت زده : کسی که تعجب کرده ، متعجب
زین : از این
خام : بیهوده
شادکام : خوشحال
شادکام : خوشحال
کنیزک : خدمتکار ، زنی که برده باشد
نشان : عالمت ، نشانه
دریافت : دانست ، فهمید
گریستن : گریه کردن
بند : طناب
ماجرا : اتفاق
اسیر : زندانی
هم خانواده
لذیذ : لذت
حبس : محبوس
شگفت زده : شگفت انگیز
مشتاق : اشتیاق – شوق
سکوت : ساکت
وقت : اوقات
حال : احوال
تجارت : تاجر
تعجب : متعجب
شاکی : شکایت
حس : احساس
عبور : عابر
اسیر : اسارت
علم : علم – معلم
مخالف
ثروتمند : فقیر
رهایی : اسارت
اسیر : آزاد
پرسش : جواب – پاسخ
کلمات دارای ارزش امالیی
ثروتمند – طوطی – سوغاتی – ارمغان – کارمت – خطه ی – پیغام – صحنه – موضوع – خواجه – زهره – شکر سخن – غار – باغ وحش
– باغچه – یک دفعه – مامور – غصه – اتفاقا – قاطر – حکمت – بازرگان – هندوستان – غالم – قضای روزگار – تجارت – کنیزک –
لحظه ای -
رهایی از قفس
گفت طوطی را چه خواهی ارمغان کارمت از خطه ی هندوستان
به طوطی گفت : سوغاتی چه میخواهی که از سرزمین هندوستان برایت بیاورم
گفت آن طوطی که آن جا طوطیان چون ببینی ، کن زحال ما بیان
طوطی گفت :زمانی که آن جا طوطی های دیگر را دیدی وضعیت من را برای آن ها بگو
کان فالن طوطی که مشتاق شماست از قضای آسمان در حبس ماست
بگو که فالن طوطی که آرزوی دیدار شما را دارد از سرنوشت و تقدیر بد در اسارت ما است
این چرا کردم ، چرا دادم پیام سوختم بیچاره را زین گفت خام
این چه کاری بود کردم ، چرا این پیغام را دادم با این سخن بیهوده و ناپخته باعث مرگ آن بیچاره شدم
کرد بازرگان تجارت را تمام باز آمد سوی منزل شادکام
بازرگان تجارت را به پایان رساند خوشحال به سوی منزل بازگشت
هر غالمی را بیاورد ارمغان هر کنیزک را ببخشید او نشان
به هر خدمتکاری و نوکری یک سوغاتی داد به هر خدمتکاری هدیه ای بخشید
گفت طوطی ارمغان بنده کو آنچه گفتی آنچه دیدی باز گو
طوطی گفت پس سوغاتی من کو هر چی گفتی و دیدی را برایم تعریف کن
گفت گفتم آن شکایت های تو با گروهی طوطیان ، همتای تو
بازرگان گفت درد دل و شکایت های تو را برای چند تا طوطی مثل خودت گفتم
آن یکی طوطی ، ز دردت بوی برد زهره اش بدرید و لرزید و بمرد
یکی از طوطی ها دردت را فهمید ترسید و لرزید و مرد
آیا می دانید :
مولوی شاعر ایرانی قرن هفتم هجری قمری است . در شهر بلخ به دنیا آمد و در شهر قونیه وفات یافت . کتاب های مثنوی معنوی و دیوان شمس
از جمله کتاب های اوست . یکی دیگر از لقب های او موالنا می باشد .
دانش زبانی :
گاهی بعضی از کلمه ها از دو کلمه با معنی ساخته می شوند و وقتی با هم ترکیب می شوند یک کلمه ی مرکب با معنی جدید تشکیل می دهند
کتاب + نامه : نوشته ای که مشخصات کتاب در آن می آید .
کار+ نامه : نوشته ای که نتیجه کار هر فرد در آن می آید .
شناسنامه : نوشته ای که در آن اطالعات شخصی هر فردی نوشته می شود
روزنامه : نوشته ای که در آن اخبار یک روز نوشته می شود
تشویق نامه : نوشته ای که در آن کسی تشویق می شود
تقدیر نامه : نوشته ای که از آن از کسی تقدیر و تشکر می شود
گاهی اوقات شاعر برای زیبایی شعر از کلمات مخفف ) کوتاه شده ( استفاده می کند
کارمت : که برای تو بیاورم
برای مقایسه دو تصویر باید به نکات زیر توجه کنید
- با دقت به جزییات تصویرها نگاه کنید
- شباهت ها و تفاوت ها را دسته بندی کنید
- پس از مقایسه ی شباهت ها و تفاوت های تصویرها ، نوشته را جمع بندی کنید
- خوش خط و پاکیزه بنویسید
**************************************
پرسش های متن درس
1 -متن زیر را عالیم نگارشی مناسب کامل کنید
بازرگان سکوت کرد ..... نمی دانست چگونه موضوع مردن آن طوطی را به او بگوید ..... طوطی که او را ساکت دید ........ پرسید .........
ای خواجه ..... چه شده ..... به من بگو ........ ........
2 -معنی هر واژه را بنویسید .
ارمغان : قضا : زهره اش بدرید : خطه :
بازگو : گفت خام : حبس : همتا :
3 -درستی یا نادرستی عبارت های زیر را مشخص کنید
- سال نامه نوشته ای است که اخبار و اطالعات هر روز در آن نوشته می شود
- بازرگان از هندوستان چند طوطی به عنوان سوغات آورد .
- گفت خام به معنی کم سخن گفتن است
- شناسنامه نوشته ای است که اطالعات شخصی هر کس در آن نوشته می شود
4 -هم خانواده هر کلمه را بنویسید .
تصمیم : حبس : تعجب : شاکی :
5 -مفهوم بیت زیر را بنویسید .
گفت طوطی ارمغان بنده کو آن چه گفتی آن چه دیدی باز گو
6 -مخالف کلمات زیر را بنویسید :
شروع : خام : آزاد : گران بها : رهایی :
7 -در متن زیر غلط های امالیی را پیدا کنید و درست آن را بنویسید .
بازرگان می خاست برای توطی زیبای خود سوقاتی گران بهایی بیاورد .
ای خاجه ، پیقام مرا به دوستانم در هندوستان برسان و از حال من آن ها را با خبر کن .
8 -با حروف در هم ریخته کلمات صحیح را بنویسید.
ت – م – ق – ش – ا ح – ظ – ه – ل ت – ک – و – س
9 -مفهوم ضرب المثل دسته گل به آب دادن را بنویسید .
10 -هر کلمه را به معنی آن وصل کنید
سالنامه نوشته ای که در آن مشخصات شخصی نوشته می شود
کتاب نامه نوشته ای که هنگام خرید خانه بین خریدار و فروشنده نوشته می شود
قولنامه نوشته ای که در آن مشخصات کتاب ها نوشته می شود
شناسنامه نوشته یا دفتری که در آن وقایع و مناسبت های یک سال نوشته می شود
11 -از روی سرمشق با خط زیبا بنویسید .
مشک آنست که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید.
نادان چو طبل غازی، بلند آواز و میان تهی.
12 -جملههایی بسازید که هر دو واژه در آنها باشد.
الف( حیران، قضا: ...........................................................................................................................................................................
ب( گرانبها، تجارت: ...................................................................................................................................................................
13 -به سؤالهای زیر پاسخ کوتاه دهید.
الف( بزرگترین آرزوی طوطی چه بود؟ ....................................................................................................................................
ب( وقتی بازرگان طوطی را از قفس بیرون آورد، چه اتّفاقی افتاد؟ ....................................................................................
ج( ارمغان بازرگان برای طوطی چه بود؟ .................................................................................................................................
14 -مترادف واژههای مشخّص شده را بنویسید.
الف( در زمانهای قدیم، حکیمی قصد سفر کرد. )...............................................(
ب( کشتی با بادبانهای برافراشته، حرکت کرد. ).................................................(
ج( لحظاتی بعد، بازرگان شروع به گریستن کرد. )...............................................(
د( خبر آمدن آن مرد، به گوش امیر رسید. ).......................................................(
15 -معنای کدام کلمه غلط است .
الف ( قضا : سرنوشت ب ( ارمغان : هدیه
ج( همتا : مانند د( شگفت زده : خوشحال
16 -نوشته ای که در آن اخبار یک ماه می آید چه نام دارد .
الف ( روزنامه ب( هفته نامه ج( ماهنامه د( کتاب نامه
1 -نقطه – نقطه – ویرگول – دونقطه – گیومه باز –
ویرگول – عالمت سوال – گیومه باز – عالمت سوال –
گیومه بسته – نقطه
2 -ارمغان : هدیه – سوغات
قضا: سرنوشت – تقدیر
زهره اش بدرید: ترسید
خطه : سرزمین
بازگو: بیان کن
گفت خام : سخن بیهوده
حبس : اسارت
همتا: مثل – مانند
3 -نادرست
نادرست
نادرست
درست
4 -تصمیم : مصمم
حبس : محبوس
تعجب : متعجب – عجیب
شاکی : شکایت
5 -طوطی گفت سوغاتی من کو
آن چه گفتی و آن چیزی که دیدی برایم تعریف کن
6 -شروع : پایان
خام : پخته
آزاد : اسیر
گران بها : ارزان
رهایی : اسارت
7 -می خواست – طوطی – سوغاتی – خواجه – پیغام –
8 -مشتاق – لحظه – سکوت
9 -کار اشتباهی انجام دادن و باآن اشتباه باعث گرفتاری
دیگران شدن
10 -سالنامه : نوشته ای که در آن وقایع و مناسب های یک
سال نوشته می شود
کتاب نامه : نوشته ای که در آن مشخصات کتاب نوشته
می شود
قولنامه : نوشته ای که هنگام خرید خانه بین خریدار و
فروشنده نوشته می شود
شناسنامه : نوشته ای که مشخصات شخص هر فرد
نوشته می شود
11 -به عهده ی دانش آموز
12 -به عهده ی دانش آموز
13 -آزادی – پرواز کرد و رفت – رهایی از قفس
14 -دانشمند – باال رفته – تاجر- حاکم
15 -گزینه د
16 -گزینه ج
1 -واژه ی جا افتاده در کدام گزینه آمده است؟
گر خوش آواز بودی و خوش خوان .......... بهتر از تو در مرغان
ا( نبود 2 )چه کسی 3 )نباشد 4 )نَبُدی
2 -کدام واژه از نظر امالیی درست است؟
ا( بیندیشد 2)ساهل 3)حاظر 4 )شحرت
3 -منظور از مثل»دسته گل به آب دادن« چیست؟
ا( انداختن یک دسته گل در جوی آب 2)اشتباه کردن در انجام کاری
3)درست انجام دادن یک کار 4 )هدیه فرستادن برای کسی
4 -کتاب مثنوی معنوی از کیست .
الف ( سعدی ب( حافظ ج( مولوی د( رودکی
5 -کدام گزینه هم خانواده بقیه نیست .
الف ( موثر ب( اثر ج( تاثیر د( ثریا
6 -داستان قدم یازدهم از کیست .
الف ( محمد میر کیانی ب ( سوسن طاقدیس
ج( سمیه جاللی د( حبیب یغمایی
7 -جاهای خالی را با واژه های مناسب کامل کنید:
روبه ............. و حیلت ساز / .............. پای .......... و کرد آواز/ طعمه ....... چون دهان........../ ............ جست و ............. را ............
8 -با متضاد واژههای زیر جمله بسازید.
الف( خوشحالی =/ ......................... : ...................................................................................................................................
ب( آزاد =/ .................................... : ...................................................................................................................................
ج( دوست =/ ............................... : ....................................................................................................................................
9 -معنی واژه هایی که زیر آن ها خط کشیده شده است را بنویسید.
- حاکم به هوش و فهم پسر آفرین گفت و مرد از او معذرت خواست.
نام: ........................ آزمون کالس: .........................
نام خانوادگی: ........................ پایانی فصل دوم تاریخ: ......./ ......../ ......
- روزی حکیمی قصد سفر کرد و کشتی او گرفتار توفان شد.
- گفت طوطی را»چه خواهی ارمغان کارمت از خطّه ی هندوستان«.
10 -در جمله های زیر واژه های»خار « و » خوار« هریک به چه معنایی هستند؟
الف( خارگل سرخ در دست محمد فرو رفت. ب( انسان دورو در نزد دوستانش خوار می شود.
11 -منظور از ضرب المثل» هیچ ارزانی بی علت نیست و هیچ گرانی بی حکمت« چیست؟
12 -منظور حکیم از این که گفت: » به دست آورید آن چه را ماندنی است«چیست؟
13 -شعر روباه و زاغ را به صورت قصه بنویسید.
4 گزینه- 1
1 گزینه- 2
2 گزینه- 3
4 -گزینه ج
5 -گزینه د
6 -گزینه ب
7 -پرفریب – رفت – درخت
افتاد – بگشود – بگشود – روبهک – طعمه –
بربود
8 -ناراحتی – اسیر- دوست
جمله سازی به عهده ی دانش آموز
9 -عذرخواهی
دانشمند – اراده – بادهای شدید
سوغاتی – سرزمین
10 -تیغ – کوچک و حقیر
11 -ارزانی و گرانی هر چیزی حتما دلیل درستی دارد
12 -به دنبال کسب چیزی باشید که از بین نمی رود و
همیشه می ماند مانند علم و دانش
13 -به عهده ی دانش آموز
درس ششم – آرش کمانگیر
واژگان
نقص : عیب – کمی و کاستی
نبر : جنگ
آشتی : دوستی – صلح
گهر : مخفف گوهر – مروارید
استوار : پابرجا – پایدار
فرود آید : پایین بیاید
چاره : راه حل – تدبیر
سرپنجه : نیرومند – توانا
خاور : مشرق
پایداری : ایستادگی – مقاومت
قامت : قد و باال – اندازه
بامداد : صبح زود – اول صبح
رشید : راست قامت – دالور
تناور : تنومند – قوی
زمزمه : آوازی زیر لب و آهسته
خرم : شاد – خوشحال
چابک : تند و سریع
وارونه : برعکس
منتظر : چشم به راه
بازوان : بازوها
گام : قدم
تیزبال : سریع – تیز پرواز
تحقیر : کوچک شمردن
پیشنهاد : نظر – رای
بی تابی : بی قراری
اندوهگین : غمگین – غصه دار
بردباری : صبر – شکیبایی
ماهر : زبر دست
افراسیاب : فرمانده ی سپاه توران
کمان : ابزار تیراندازی
سامان دادن : منظم کردن
پوالدین : ساخته شده از فوالد
دیرین : قدیمی
چست : چاالک و چابک
بران : برنده – تیز
پهن : گسترده – پهناور
گوارا : خوب و لذت بخش
جاودانی : همیشگی
گریزان : شتابان
تندر : صدای رعد
زیر گوشی حرف زدن : پچ پچ کردن
نیم روز : میان روز
هم خانواده :
تحقیر : حقارت – حقیر
ماهر : مهارت
مشکل : اشکال
منتظر : انتظار
توانا : توانایی – توان
نقص : ناقص
مخالف
پیروزی : شکست
ناامید : امیدوار
سختی : آسانی
آشتی : قهر
خاور : باختر
محکم : سست
نهانی : آشکار
نازک : ضخیم
دیوانه : عاقل
شیرین : تلخ
تیره : روشن
توانا: ناتوان
کلمات امالیی
طوالنی – سپاه توران – افراسیاب – جیحون – بی تابی – قامتی رشید – استوار – نقص و عیب – تناور – تیغه ی شمشیر – گهر – چست
و چابک – وزنده – غران – گریزان – گوهر فشانی -
مرز را پرواز تیری می دهد سامان پرواز یک تیر مرز را مشخص می کند
گر به نزدیکی فرود آید خانه هامان تنگ آرزومان کور اگر آن تیر در نزدیکی فرود آید خانه هایمان تنگ می شود و آرزوهایمان
از بین خواهد رفت
ور بپرد دور تا کجا تا چند اگر تا دور دست پرواز کند تا کجا ؟ چه مقدار ؟
کو بازوی پوالدین و کو سرپنجه ی ایمان آن بازوی نیرومند کجاست و آن ایمان قوی
جان خود را در تیر کرد آرش تمام توان خود را به تیر منتقل کرد
دانش زبانی
جمله از یک یا چند کلمه تشکیل می شود و پیام کامل را به شنونده انتقال می دهد
به کار بردن کلمه در انواع جمله : رادیو
- امروز رادیو خریدم . ) جمله خبری (
- چه رادیوی زیبایی ! ) جمله تعجبی (
- رادیو را خاموش کن .) امری(
- رادیو را کجا گذاشتی ؟ ) پرسشی (
گاهی اوقات دو جمله با یک حرف به هم وصل می شوند و معنی دو جمله را به هم ارتباط می دهند . به این حرف نشانه ی ربط یا
پیوند می گویند .
در آنجا دست به دعا برداشت .
با خدای خود زمزمه کرد .
در آنجا دست به دعا برداشت و با خدای خود زمزمه کرد .
در این مثال دو جمله باال با حرف ربط )و( به هم ربط داده شده اند .
نکات نگارشی :
در هنگام تصویر خوانی و نوشتن متن با توجه به تصویر به نکات زیر دقت کنید
- سعی کنید آنچه دیده اید را در نوشته ی خود بیاورید .
- به درست نویسی شکل کلمات و امال توجه داشته باشید .
- نشانه های نگارشی را رعایت کنید .
شعر باز باران : گلچین گیالنی
باز باران با ترانه با گهرهای فراوان می خورد بر بام خانه
باز باران با صدایی آهنگین ، با دانه های مثل مروارید بر سقف خانه می خورد
می شنیدم از پرنده از لب باد وزنده داستان های نهانی رازهای زندگانی
صدای زیبای پرنده را می شنیدم ، صدای باد که در حال وزیدن بود می شنیدم و از این صداها رازهای زیبایی درباره آفرینش و زندگی
به گوشم می رسید
برق چون شمشیر بران پاره می کرد ابرها را تندر دیوانه غران چنگ میزد ابرها را
رعد و برق مثل یک شمشیر تیز ابرها را پاره می کرد . رعد و برق مثل یک دیوانه ی در حال فریاد انگار به ابرها مشت می زد
جنگل از باد گریزان چرخ ها می زد چودریا دانه های گرد باران پهن می گشتند هر جا
جنگل در اثر این باد شدید مثل امواج دریا به این طرف و آن طرف می رفت . دانه های باران هم به زمین می خوردند و می ترکیدند
سبزه در زیر درختان رفته رفته گشت دریا توی این دریای جوشان جنگل وارونه پیدا
سبزه های زیر درختان در اثر جمع شدن آب دریا به زیر آب رفتند . و توی این آب جمع شده که مثل دریا شده بود عکس جنگل
برعکس افتاده بود
می شنیدم اندر این گوهر فشانی رازهای جاودانی پندهای آسمانی
در این باریدن قطره های مثل گوهر و مروارید من اسرار مهم و ماندنی و حرف های زیبای آسمانی و خدایی می شنیدم
پیش چشم مرد فردا زندگانی خواه تیره خواه روشن هست زیبا
در نظر کسی که به آینده امیدوار است زندگی چه راحت و زیبا و چه سخت بسیار زیباست
*************************************
پرسش های متن درس
1 -جمله های در هم ریخته را مرتب کنید .
ماهر – ایرانی – آرش – فداکار – کمانگیر – است – تیر انداز
کار – بازرگان – این – تعجب – طوطی – کرد – از
2 -جاهای خالی را با واژه های درست کامل کنید .
می شنیدم اندر این ................................. رازهای .......................... ................... آسمانی
بشنو از من ............................ کودک ...................... پیش چشم ...........................
3 -معنی کلمات زیر را بنویسید .
تناور : تیغه : چاره : قامت :
خاور : ماهر : سرپنجه : رشید :
4 -جمله های زیر با حرف ربط )و( را به هم ربط دهید .
- تیر از کوه و دشت و دره گذشت .
- در کنار رود جیحون بر تنه ی درخت تناوری نشست .
5 -در متن زیر غلط های امالیی را پیدا کنید و صحیح آن را بنویسید.
توران به فرماندهی افراسیاب از رود جیهون گزشته بود .
روزگار به سختی می گذشت و چارای جز بردباری نبود .
آرش کمانگیر تیر انداز ماحر ایرانی خود را برای پرطاب نیزه آماده کرد.
6 -برای کلمه های زیر هم خانواده بنویسید.
ماهر : منتظر : نقص : تحقیر : مشکل :
7 -مخالف کلمه های زیر را بنویسید.
قهر : اندوهگین : طوالنی : دشوار:
پیروزی : برهنه : بلند : توانا :
8 -مفهوم عبارت )مرز را پرواز تیری می دهد سامان( چیست .
9 -به جای کلمات مشخص شده کلمه ای بنویسید که معنی جمله تغییر نکند
الف ( پهلوان ایرانی تیری به سوی خاور ).......................................( پرتاب کرد.
ب ( آرش بازوانی پوالدین )......................................( داشت.
10 -مفرد کلمات زیر را بنویسید .
جوانان .................. ایرانیان .................. بازوان ..................... خطرات ................
11 -کلمه های مخالف را در جمله های زیر پیدا کن و زیر آنها خط بکش.
از صبح تا شب کار می کنم.
پایان شب سیه، سپید است.
وقتی از باالی برج میالد به پایین نگاه می کنم، چیزهای بزرگ را کوچک می بینم.
12 -تصویر زیر بیانگر کدام ضرب المثل است؟
................................................................................
13 -کدام یک از گزینه های زیر جمله نیست .
الف ( به تو گفتم از من دور شو . ب( شنیدم
ج( ساعت چهار و نیم د( آفرین
14 -کدام واژه با بقیه هماهنگی ندارد .
الف ( کشتی ب ( ناخدا ج( بادبان د( حکیم
15 -بیت زیر از چند جمله تشکیل شده است .
توانا بود هر که دانا بود ز دانش دل پیر برنا بود
الف ( سه ب( دو ج( چهار د( پنج
16 -کدام واژه جمع است .
الف ( بیابان ب ( پهلوان ج( ایران د ( جانوران
1 -آرش کمانگیر تیرانداز ماهر خودکار ایرانی است
بازرگان از این کار طوطی تعجب کرد
2 -گوهرفشانی – زندگانی – پندهای آسمانی – کودک من
– مرد فردا
3 -تناور: تنومند تیغه : لبه ی برنده شمشیر
چاره : راه حل قامت : قد و باال
خاور : مشرق ماهر : زبردست
سرپنجه : نیرومند رشید : دالور
4 -تیر از کوه و دشت و دره گذشت و در کنار رود
جیحون بر تنه ی درخت تناوری نشست
5 -گذشته – چاره ای – ماهر – پرتاب
6 -ماهر : مهارت منتظر : انتظار
نقص : ناقص تحقیر : حقارت – حقیر
مشکل : اشکال
7 -قهر: آشتی اندوهگین : خوشحال
طوالنی : کوتاه دشوار : آسان
پیروزی : شکست برهنه : پوشیده
بلند : کوتاه توانا: ناتوان
8 -تیر وضعیت مرز را مشخص می کند
9 -مشرق- بسیار محکم مانند فوالد
10 -جوان – ایرانی – خطر – بازو
11 -صبح – شب
سیه – سپید
باال – پایین
بزرگ – کوچک
12 -با یک گل بهار نمی شود
13 -گزینه ج 14 -گزینه د
15-گزینه الف 16 -گزینه د
درس هفتم – مهمان شهر ما
واژگان
حضور : حاضر بودن ، وجود
تپش : تپیدن ، جنبش
هین : بدان
نشاط : شادی ، شوق
هیجان : شور و شوق
پر توان : با قدرت ، توانا
باالخره : سرانجام ، عاقبت
مشتاق : آرزومند
فعالیت : کوشش ، تالش
لحظه شماری : انتظار کشیدن
خیره شدن : نگاه به چیزی بدون چشم برداشتن
تحسین آمیز : همراه با تعریف و تمجید
جنبش :حرکت – تکان
استقبال : پیشواز
بی صبرانه : بی طاقت ، نا آرام
رخسار : چهره
خروشان : پر سر و صدا
همهمه : سر و صدا
انبوه : بسیار زیاد
غوغا : سر و صدا
مشام : بینی
دلهره : نگرانی
اندوه : غم و ناراحتی
لطیف : مالیم – نرم
انبوه : زیاد – بسیار
پوشش : لباس
هم خانواده
مشتاق : شوق ، اشتیاق
متوجه : توجه
صبر : صبور ، صابر
مرخص : ترخیص
انتظار : منتظر
حرکت : متحرک – تحرک
اشعار : شعر – شاعر
درس : مدرس ، تدریس
اشعار : شعر ، شاعر
ضخامت : ضخیم
لطیف : لطف – لطافت
جمعیت : مجموع – جمع
نظر : منظور – ناظر
فعالیت : فعال
مخالف
تند : کند
پاکیزه : کثیف
طلوع : غروب
آرام آرام : تند تند
خواب : بیدار
پیر : جوان
شب : روز
پر : خالی
تشنه : سیراب
جدا : متصل
خوش بو : بد بو
استقبال : پیشواز
همهمه : سکوت
شادی : غم
کلمه های امالیی
حضور – استقبال – نشاط – خالصه – رخسار – نشاط انگیز – لحظه شماری – باالخره – انبوه – غوغا – مرتب – مسئوالن – صف های
منظم – باغچه – خالصه – منظور – لطیف – اشعه – نفوذ – می لغزد – مرخصی – طعنه – اعتنا – ضخامت – واقعاً – تپش – انتظار –
فقط – حیاط – ذخیره – مشتاق – هماهنگ – اقیانوس – معنا – ذهن – زمینه -
دانش زبانی :
یاد گرفتیم که حروف ربط دو جمله را به هم ربط می دهند . در درس قبل با حرف ربط )و ( آشنا شدیم .
به جمله های زیر دقت کنید .
خیلی دنبال کتابم گشتم .
آن را پیدا نکردم .
خیلی دنبال کتابم گشتم ، اما آن را پیدا نکردم .
با کلماتی مانند ) اما – ولی ( نیز دو جمله به هم ربط داده می شوند و مفهوم دو جمله در مقابل هم است . یعنی جمله دوم مفهوم بر خالف
جمله اول دارد.
واژه آموزی :
خود+ باور : به کسی می گویند که به توانایی های خودش آگاهی و باور دارد.
خود + بین : کسی که فقط خودش را می بیند و به دیگران و توانایی های آن ها توجهی ندارد.
خود + دار : کسی که مراقب رفتار خودش است و از کارهای بد دوری می کند .
آیین نگارش :
هر داستان دارای عناصری است :
- شخصیت های داستان : کسانی که در آن داستان از آن ها نام می بریم .
- زمان : منظور زمانی است که داستان در آن اتفاق افتاده است
- مکان : منظور مکانی است که داستان در آن اتفاق افتاده است
- اتفاق های داستان : ماجراهایی که باعث شکل گیری داستان شده است
- نتیجه : ما از هر داستان به یک نتیجه می رسیم آنچه از داستان آموخته ایم نتیجه داستان است .
نکته :
برای بازنویسی شعر به صورت داستان :
- سعی کنید خودتان را به جای شخصیت داستان قرار دهید .
- در بیان توصیف از احساس و عاطفه ی خود استفاده کنید.
- انتخاب کلمه ی مناسب نوشته ی شما را دلنشین تر می کند .
*********************************************
پرسش های متن درس
1 -معنی هر واژه را بنویسید.
رخسار : خروشان : همهمه : لحظه شماری : محور:
2 -درستی یا نادرستی جمله های زیر را مشخص کنید.
- دانش آموزان قرار گذاشتند برای استقبال به محل سخنرانی بروند .
- با پوشش هماهنگ و در صف های منظم به سمت مدرسه رفتیم .
- گذشت زمان به درک معنی بعضی از مطالب کمک می کند .
3 -هم خانواده کلمات زیر را بنویسید.
حضور : انتظار : استقبال : شوق: حرکت : جمعیت :
4 -در جمله های زیر از حروف ربط ) و – ولی ( استفاده کنید .
- امروز به مدرسه رفتم ........... دوستم را دیدم .
- ایرانیان در برابر تورانیان پایداری می کردند ........... پیروزی بر آنان مشکل بود.
- آن ها همه جای شهر را دنبال شیر کوچولو گشتند ........... او را پیدا نکردند.
5 -مخالف کلمات زیر را بنویسید .
خواب : طلوع : استقبال : شادی : شب: گرم :
6 -با واژه ) خود( واژه ای معنا دارد بسازید و معنی آن را بنویسید.
.......... + خواه :
.......... + بین :
........ +کار :
7 -برای کلمات زیر مانند نمونه کلمه ای بنویسید که توضیح وصفی در مورد اسم بدهد . اسب + زیبا
شهر + ............... کتاب + ................ عروسک + ..............
8 -جاهای خالی را با کلمات مناسب کامل کنید . ) مشتاقانه – استقبال – هجوم (
- هر یک از ما لحظه شماری کردیم که روز ........................ کی می رسد ؟
- برخی از شوق می گریستند و جمعی ................... گوش می دادند.
9 -کلمه مورد نظر را بسازید .
حرف اول : امواج
حرف دوم : منظور
حرف سوم : منتقل ...........................
حرف چهارم : منتظر
حرف پنجم : خوشحال
حرف ششم : خودکار
10 -با ترکیب واژههای زیر، واژگان جدید بسازید.
11 -با توجّه به امالی درست هر واژه، یکی از حروف را انتخاب کنید.
آ.......ـوش مـ.....ـالعه رخـ.....ـار حض.....ور نشا..... انگیز
حروف را به ترتیب کنار هم قرار دهید
سحر راه
آفتاب
خوش
خود
حال
گردان
خیز
باور
نما
12 -با توجّه به شکل زیر، داستان کوتاهی بنویسید و نقشهی عناصر داستان را مشخّص کنید.
13 -مفهوم بیت زیر را بنویسید.
آب زنید راه را هین که نگار می رسد مژده دهید باغ را بوی بهار می رسد
14 -با هر یک از واژههای زیر یک جمله بسازید.
خواستم :
برخاستم :
15 -در هر ردیف، واژهی ناهماهنگ را بنویسید.
الف( آرش – رستم – سپاه – افراسیاب ب( آرزو – پوالدین – امید – ایمان ج( خشم – تندر – باران – برق
16 -متضاد کلمه استقبال کدام گزینه است .
الف ( پیشواز ب( بدرقه ج( پیشتاز د( اقبال
17 -مثل جوینده یابنده است چه مفهومی دارد.
الف ( دقت ب ( نظم ج( پاکیزگی د( پشتکار
18 -کدام یک از عناصر یک داستان نمی باشد .
الف ( شخصیت داستان ب( نتیجه ج( مکان د( نام داستان
1 -رخسار : روی – چهره
خروشان : پر سر و صدا
همهمه : سر و صدا
لحظه شماری : انتظار کشیدن
محور : اساس
2 -نادرست – نادرست – درست
3 -حاضر : حضور منتظر : انتظار
حرکت : متحرک جمعیت : مجموع
4 -و – ولی – ولی
5 -خواب : بیداری طلوع : غروب
استقبال : بدرقه شادی : ناراحتی- غم
شب : روز گرم : سرد
6 -خودخواه : کسی که همه چیز را برای خودش می خواهد
خودکار : کسی که خود به خود کارهایش را انجام می دهد
7 -اسب زیبا – شهر بزرگ – کتاب قشنگ – عروسک
کوچک
8 -استقبال – مشتاقانه
9 -انتظار
10 -سحرخیز – راهنما – آفتاب گردان – خوش حال – خود
باور
11 -آغوش – مطالعه – رخسار – حضور – نشاط انگیز
12 -به عهده ی دانش آموز
13 -برای مهمان عزیزی که می آید مسیر را آب و جارو کنید
به باغ مژده دهید که بهار از راه می رسد
14 -به عهده ی دانش آموز
15 -سپاه – پوالدین – خشم
16 -گزینه ب
17 -گزینه د
18 -گزینه د
نام و نام خانوادگی : آزمون فصل سوم
1 -معنی کدام کلمه درست نوشته شده است .
الف ( تحسین : تمجید ب( اعتنا : طعنه ج( می لغزد: می لرزد د(دلهره : اندوه
2 -در کدام گزینه مخالف وجود ندارد .
الف ( دلگیر ، دل باز ب( سریع ، تند ج( غم ، شادی د( تشته ، سیراب
3 -معنی جمله های زیر را بنویسید.
- آه! کو بازوی پوالدین و کو سر پنجهی ایمان؟
- تیر، همچون پرندهای تیزبال، از بامداد تا نیمروز در پرواز بود
4 -کلمه ها را به یکدیگر وصل کنید و کلمه جدید بسازید .
5 -کلمهی »خود« با کدام یک از کلمات دیگر میتواند یک کلمهی مرکب بسازد؟ )مانند نمونه(
6 -جاهای خالی را با استفاده از دانش خود کامل کنید.
الف( ............................. نشانهی درنگ کوتاه است.
ب( ............................ از یک یا چند کلمه تشکیل میشود و پیام کاملی را میرساند.
7 -برای هریک از واژههای زیر، یک همخانواده بنویسید.
اندوه كمان جنگ خسته تيز نيرو
بال كننده گير مند گين جويان
خود
آموز سنگ آموز خود آموز
رنگ
صفا
بین
پسند
ارزش
باور كار
=
8 -مرتّب کنید.
..........................................................................................................................................................................................................
9 -جاهای خالی شعر زیر را کامل کنید.
جنگل از باد .................................. چرخها میزد چو دریا ................................................................
سبزه در ................................................... ....................................................................
10 -واژههای مترادف را به یکدیگر وصل کنید.
1 -گزینه الف
2 -گزینه ب
3 -کجاست آن بازوی نیرومند و کجاست آن ایمان قوی
تیر مانند پرنده ای سریع و تند پرواز ، از صبح تا وسط روز
در حال پرواز بود
4 -اندوه گین – کمان گیر – جنگ جویان – خسته کننده
تیزبال – نیرومند
5 -خود آموز – خود باور – خودکار – خودپسند – خودبین
6 -ویرگول – جمله
7 -حس : احساس افکار : فکر – تفکر
معلم : علم – تعلیم منظم : نظم – ناظم
8 -برادرم برای رزمندگان در جبهه سنگر می سازد
9 -جنگل از باد گریزان چرخ ها می زد چو دریا
سبزه در زیر درختان رفته رفته گشت دریا
10 -استقبال : پیشواز
گفتار : سخن
رخسار : چهره
جنبش : حرکت
حس
افکار
.....................
...
.....................
منظّم
....................
.....................
..
معلّم
برای جبهه برادرم میسازد در سنگر رزمندگان میسازد
استقبال
گفتار پیشواز
چهره
رخسار سخن
جنبش حرکت
درس دهم – باغچه ی اطفال
واژگان
خشنود : راضی ، خوشحال
طاق : سقف
مکتب: محل درس خواندن – مدرسه در گذشته
رونق داشتن : خوب بودن وضع کسب و کار
برگزیده شدن : انتخاب شدن
جویا : کنجکاو
اقامت گزیدم : در جایی ساکن شدم – ماندم
ذوق : شور و شوق – عالقه و توانایی
کنج : گوشه
استعداد : آمادگی ، توانایی
مقصود : خواسته ، آرزو ، نیت
اراده ، خواسته ، میل ، تصمیم
پشتکار : تالش برای انجام کاری
دایر شدن : تشکیل شدن – ایجاد شدن
حرفه : شغل – پیشه – کار
طبع : ذوق ، استعداد
بهره رساندن : فایده داشتن ، مفید بودن
فروزان : تابان – درخشان – روشن
قریحه : ذوق – استعداد
عاجر : ناتوان – درمانده
ابداع : نوآوری – ایجاد کردن – چیزی از نو پدید آوردن
لبریز : پر ، لبالب
سرمش: الگو – نمونه
بام : پشت بام
دل سوز : مهربان – غمخوار
بردباری : شکیبایی – صبر
هما : پرنده ای افسانه ای که اگر سایه اش بر سر کسی بیفتد آن
شخص خوشبخت می شود
رحمت :مهربانی ،دلسوزی
ماسوا : موجودات – مخلوقات
رخ : چهره – صورت
نگین : سنگ قیمتی
متحیر : شگفت زده – حیرت زده
مدارا : با نرمی و مالیمت رفتار کردن
ابوالعجائب : پدر شگفتی ها یعنی بسیار شگفت انگیز
علم کند : معرفی کند ، مشهور سازد
مسکین : فقیر – تهیدست
کرم :لطف – جوانمردی
آیت : نشانه – دلیل
مدارا : با نرمی و مالیمت رفتار کردن
هم خانواده
صبر : صابر –صبور
فعال : فعالیت
رحمت : رحیم – رحم
مقصود : قصد – قاصد
قبول : قابل – مقبول
کتاب : کاتب – مکتوب
مکتب : کتاب – کاتب - مکتوب
کرم : کریم – کرامت
اسیر : اسارت
شهدا : شهادت – شهید
قاتل : قتل – مقتول
اطفال : طفل – طفولیت
اختراع : مخترع
جویا : جوینده
مخالف
باسواد : بی سواد
جدید : قدیم
قبول : رد – مردود
ابتدا : انتها
توانا : ناتوان
اسیر: آزاد
گدا : ثروتمند
مسکین : ثروتمند
لبریز : خالی
طاق : کف
طوالنی : کوتاه
خالی : پر
ناشنوا : شنوا
کلمات امالیی
عشق – قطعه زغال – منقل – کرسی – حرفه ی – گچ بری – طبع پرشور – ذهن جویا – راضی – برگزیده – اقامت گزیدم – شعله ی
فروزان – ذوق – قریحه – باغچه اطفال – نمی پذیرند – عاجز بودند – استعداد – ابداع – شرح حال – باغچه بان – اعتماد – فعل –
نقاشی – شعر – طاق مسجد – قنادی – رونق – راضی – اختراع – مقصود – تحصیلی - همای رحمت – آیت – ماسوا –گدای مسکین
– ابوالعجائب – علم کند
همای رحمت :
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ما سوا فکندی همه سایه ی هما را
علی ای نشانه ی رحمت و مهربانی تو چه نشانه ای از طرف خدا هستی که سایه رحمت و مهربانی را شامل حال همه موجودات کردی
دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم من به خدا قسمت خدا را
ای دل اگر دنیال خداشناسی هستی به صورت علی نگاه کن به خدا سوگند من با علی توانستم خدا را بشناسم
برو ای گدای مسکین در خانه ی علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
ای فقیر بیچاره برو در خانه ی علی را بزن که از روی بخشندگی به گدا بهترین چیزها و نگین پادشاهی می دهد
به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا
به جز حضرت علی چه کسی به پسرش می گوید با قاتل من که اکنون در دست شما اسیر است با مهربانی رفتار کنید
به جز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که علم کند به عالم شهدای کربال را
به جز حضرت هلی چه کسی می تواند پسری داشته باشد که واقعه کربال و شهدای کربال را به دنیا معرفی کند و نشان دهد
دانش زبانی :
فعل : کار انجام شده در جمله را فعل می گوییم
فعل اصلی ترین بخش جمله است و جمله بدون آن معنای کاملی ندارد .
آن ها در اتاق خوابیدند .
اصلی ترین بخش فعل آن است یعنی خوابیدند که کار انجام شده را بیان می کند
جمله بدون داشتن فعل جمله محسوب نمی شود .
یک فعل به تنهایی نیز یک جمله محسوب می شود . خندید.
در جمله ها فعل اصلی ترین بخش جمله است و بقیه واژه ها برای کامل کردن معنای جمله می آیند
به مثال زیر دقت کنید .
بچه ها آمدند .
قسمت اصلی جمله )آمدند ( و بقیه برای کامل کردن معنای جمله آمده است .
نکته :
در ادامه فراگیری حروف ربط کلمه هایی مانند چون و زیرا نیز دو جمله را به هم ربط می دهد .
آن ها سریع به خانه رسیدند.
خیابان ها خلوت بود .
آن ها سریع به خانه رسیدند ، چون خیابان ها خلوت بود .
دقت کنید که جمله اول مفهومی را توضیح می دهد و جمله دوم دلیلی برای جمله اول بیان می کند .
محمد حسین بهجت تبریزی ) شهریار (
شاعر معاصر ایرانی – در شهر تبریز به دنیا آمد و در مقبره الشعرای تبریز دفن شده است و اشعار زیادی به زبان ترکی دارد .
نکته
در نوشتن خاطره :
- نوشته خود را با کلمه ها و جمله های مناسب به پایان ببرید
- مکان ، زمان و جزئیات رویدادها ) خاطرات ( را بنویسید
- طوری بنویسید که خواننده بتواند نوشته ی شما را به خوبی درک و احساس کند
*******************************************
پرسش های متن درس
1 -با کلمات به هم ریخته یک جمله بنویسید.
باور نمی کردند – نوشتن – اولیای – خواندن – بیاموزند – کودکان – این – هرگز – که – و – فرزندانشان
2 -در هر جمله فعل را مشخص کنید .
محمد دفتر خود را پیدا کرد . بچه ها با عجله به مدرسه رفتند .
3 -مخالف کلمه های زیر را بنویسید.
ابتدا : طوالنی : جدید : شب :
روشن : بیدار : سختی : اسیر:
4 -معنی کلمات زیر را بنویسید.
کنج : قریحه : شرح حال : عاجز :
آیت : طبع : متحیر : ماسوا:
5 -هم خانواده کلمات زیر را بنویسید.
شعر : اطفال : اختراع : صبر :
رحمت : مقصود : قبول : تجارت:
6 -با کلمات زیر جمله بسازید.
میهن :
ذوق :
7 -در متن زیر چند غلط امالیی وجود دارد آن ها را پیدا کنید و امالی صحیح آن را بنویسید.
آن چه خاندید ، شرح هال معلمی دل صوز و مهربان ، جبار باقچه بان است . سرگزشت این انسان نو آور سرمشق کسانی است که با
دست خالی و سبر و بردباری به مردم میحن خود خدمت می کنند .
8 -در جمله های زیر از حروف ربط ) و – اما – زیرا ( استفاده کنید .
- مادرهمه جای آشپزخانه را گشت ......... ظرف غذا را پیدا نکرد .
- روی ماسه های کنار دریا می نوشت .......... کاغذی برای نوشتن نداشت .
- روزگار به سختی می گذشت ........... چاره ای جز بردباری نبود
9 -ادامه مصراع های زیر را کامل کنید .
برو ای ..................................... ............................. دهد از کرم گدا را
............................ همه در رخ علی بین به علی شناختم من .........................
10 -مفهوم بیت زیر را بنویسید . به جز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که علم کند به عالم شهدای کربال را
11 -واژه های زیر در سه گروه تقسیم کنید.
قارچ – تمرین – مینویسد – فلفل – کوشش – دید – لوبیا – موفّقیت – میخریم
12 -معنی کدام کلمه با بقیه تفاوت دارد .
الف ( خشنود ب( راضی ج( خوشحال د( بهره
13 -کرم به کدام معنا نیست .
الف ( لطف ب ( شجاعت ج( بزرگواری د( جوانمردی
14 -در کدام گزینه غلط امالیی وجود دارد
الف ( اقامت گزیدم ب( عاجز بودند ج( فروذان د( لبریز
15 -کدام کلمه جمع نیست .
الف ( اولیا ب( مدارس ج( تصاویر د( فروزان
16 -عبارت زیر چند فعل دارد .
به حیاط رفتم ، دستی به صورتم کشیدم و هوای خنک صبح را حس کردم .
الف ( دو ب( سه ج( یک د( چهار
17 -هم خانواده ی کلمه مقصود کدام است .
الف ( مقدس ب( صادق ج( مقصر د( قصد
18 -بیت زیر چند فعل دارد .
برو ای گدای مسکین در خانه ی علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
الف ( دو ب( چهار ج( یک د( سه
1 -اولیای این کودکان هرگز باور نمی کردند که
فرزندانشان خواندن و نوشتن بیاموزند
2 -پیدا کرد – رفتند
3 -ابتدا : انتها طوالنی : کوتاه
جدید : کهنه شب : روز
بیدار : خواب سختی : آسانی
اسیر : ازاد
4 -کنج : گوشه قریحه : ذوق
شرح حال : زندگی نامه عاجز : ناتوان
آیت : نشانه طبع : ذوق و استعداد
متحیر : حیرت زده – متعحب
ماسوا : موجودات
5 -شعر : شاعر اطفال : طفل
اختراع : مخترع صبر : صبور
رحمت : مرحمت مقصود : قصد
قبول : قابل – مقبول تجارت : تاجر
6 -به عهده دانش آموز
7 -خواندید – شرح حال – دل سوز – باغچه بان –
سرگذشت – صبر – میهن
8 -اما – زیرا – و
9 -برو ای گدای مسکین درخانه ی علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
10 -به جز حضرت علی چه کسی می تواند پسری داشته
باشد که واقعه کربال را به عالم معرفی کند
11 -قارچ – لوبیا – فلفل
می نویسید – می خریم – دید
کوشش – تمرین – موفقیت
12 -گزینه د
13 -گزینه ب
14 -گزینه ج
15 -گزینه د
16 -گزینه ب
17 -گزینه د
18 -گزینه د
درس یازدهم – فرمانده دل ها
واژگان
دلتنگ : غمگین
مانع : سد – جلوگیری
محور : اساس ، مبنا
مقابله : رویارویی ، مواجهه
مسئولیت : سرپرستی یک کار مهم ، بر عهده داشتن وظیفه ای
اعتقاد : باور
به شدت : زیاده از حد – بسیار زیاد
محتاج : نیازمند
عملیات : فعالیت ها – کارها
متجاوز : کسی که به دیگران ظلم کند – ستمگر
خیره شدن : توجه عمیق – نگاه کردن بدون برداشتن چشم
نظاره کردن : نگاه کردن – تماشا کردن
دژ : حصار – قلعه
سقوط : افتادن
تسخیر ناپذیر : مکان یا چیزی که به آسانی نتوان آن را به دست آورد
دم : لحظه ، زمان کوتاه
شوق : میل ، عالقه فراوان به چیزی
وصف ناپذیر : غیر قابل توصیف ، وصف نشدنی
نفوذناپذیر : غیر قابل نفوذ
مقابله : رویایی ، مواجهه
بی وقفه : بی درنگ – بدون توقف
گذرگاه : محل عبور – جای گذر
سقا : کسی که به تشنگان آب می دهد
ترجیح دادن : برگزیدن ، برتری دادن چیزی یا کسی بر دیگران
هم خانواده
منتظر : انتظار
مانع : منع
محتاج : احتیاج
وصف : توصیف
اعتقاد : معتقد
نظام : نظم – ناظم
مظلوم : ظلم – ظالم
شکر : تشکر – شاکر
مخالف
کوچک : بزرگ
مظلوم : ظالم
خاموش : روشن
نیازمند : بی نیاز
پاک : ناپاک – کثیف
شکست : پیروزی
اولین : آخرین
پیروزی :شکست
آزادی : اسارت
سبک : سنگین
فرار : قرار
کلمات امالیی
مرخصی – قصه ها – منتظر – عروسک – حتی – مسئولیت – مانع – اعتقاد – محتاج – اشغال – تیپ – ضربه – محور – شلمچه –
تسخیر ناپذیر – خُرد – وصف ناپذیر – بی وقفه – گذرگاه – سقا – مؤمن – مطمئن – سقوط – ترجیح – نظاره – عملیات – ضربه ی
نهایی – نفوذ – جامع
دانش زبانی :
با ترکیب واژه ها با یکدیگر کلماتی با معنی ساخته می شود . از ترکیب اسم های مختلف با پذیر یا ناپذیر می توان صفت های جدید ساخت .
در ترکیب با ناپذیر بیان می کنیم که روی کلمه قبل از خودش نمی توان عملی انجام داد .
شوق وصف ناپذیر : شوقی که نمی توان آن را توصیف کرد .
دژ تسخیر ناپذیر : دژی که نمی توان آن را تسخیر کرد .
خستگی ناپذیر : کسی که نمی توان آن را خسته کرد یعنی به این آسانی خسته نمی شود .
شکست ناپذیر : کسی که نمی توان آن را به آسانی شکست داد.
باور ناپذیر : چیزی که نمی توان آن را به آسانی باور کرد .
در ترکیب با پذیر بیان می کنیم که می توان آن عمل را انجام داد.
نفوذ پذیر : جایی که می توان به آسانی در آن نفوذ کرد .
نکته نگارشی :
هنگام نوشتن داستان با توجه به تصاویر مرتبط به هم :
- ارتباط بین تصاویر را درک کنید
- نوشته شروع مناسبی داشته باشد
- ترتیب رویدادها رعایت شود .
- پاکیزه و خوش خط بنویسید.
- نشانه های نگارشی را در جاهای مناسب به کار بگیرید .
**************************
پرسش های متن درس
1 -معنی کلمات زیر را بنویسید .
وصف ناپذیر : دژ : سقا : اعتقاد :
بی وقفه : شوق : مقابله : دم :
2 -کدام کلمه می تواند با ناپذیر ترکیب شود و کلمه معنا داری بسازد .
اعتقاد – اصالح – پایان – دیدار – شکست – تعطیل
جاهای خالی را با کلمه صحیح کامل کنید
- نگران نباش ...................... مطمئن باش خدا اراده کرده خرمشهر آزاد شود . ) معمن – مؤمن (
- حسین ............... دشمن را زیر رگبار گلوله گرفته بود . ) بی وقفه – بی وغفه (
3 -هم خانواده کلمات زیر را بنویسید .
منتظر : مانع : محتاج : وصف :
اعتقاد : نظام : مظلوم : شکر :
4 -معنی هریک از جمله های زیر را بنویسید .
- آتش بارهای عراقی یک دم خاموش نمی شدند.
- تیپ امام حسین )ع( در میان بارانی از گلوله وارد خط شد.
5 -درستی یا نادرستی عبارت های زیر را مشخص کنید .
- جهان آرا بی وقفه دشمن را زیر رگبار گلوله گرفته بود
- در مسجد جامع جمکران رزمندگان نماز شکر می خواندند .
6 -جمله های زیر از کدام نوع جمالت ) امری – خبری – پرسشی – تعجبی ( هستند
- آزادی خرمشهر آرزوی مردم بود .
- نگران نباش مرد مؤمن !
- فرمانده به بچه ها چه می گوید ؟
- بشین سر جایت .
7 -مخالف کلمه های زیر را بنویسید .
کوچک : مظلوم : خاموش : شکست :
اولین : نیازمند : پاک : آزادی :
8 -هر واژه را در یک جمله بکار ببرید .
فرماندهان :
تسخیر ناپذیر :
9 -با کلمات به هم ریخته جمله بسازید .
ایرانی – دشمن – تکبیر – وحشت – به – نیروهای – فریاد – را – انداخت
به – می رفتند – خستگی ناپذیر – نیروها – شجاعت – و – با – جلو
10 -در متن زیر جاهای خالی را با حروف ربط ) و – چون– ولی ( کامل کنید .
خورشید گفت : فکر نمی کنم بتوانی ............ من می توانم .
اسب سوار به رودخانه رسید ، لباس را از تنش درآورد ............ به شنا مشغول شد .............. خیلی گرمش شده بود ............ می خواست
خنک شود . حرفه ی بنایی و قنادی را یاد گرفتم ............. هیج یک از کارها مرا راضی نمی کرد .
11 -در متن زیر چند غلط امالیی وجود دارد آن ها را پیدا کنید و صحیح آن را بنویسید.
دشمن برای نیروهایش دژی تصخیر ناپذیر ساخته بود . شور و شوقی وصف ناپزیر وجود حسین را در بر گرفته بود . آن چند روز را
هم مرخسی نمی رفت .
12 -در کدام گزینه مخالف صحیح می باشد .
الف ( پیروزی : سربلندی ب( اولین : دومین ج( مومن : کافر د( کوچک : زیاد
13 -کدام ترکیب صحیح نمی باشد .
الف ( جدایی ناپذیر ب( اراده ناپذیر ج( شکست ناپذیر د( نفوذناپذیر
14 -خستگی ناپذیر یعنی :
الف ( کسی که زود خسته می شود ب( کسی که به آسانی خسته نمی شود
ج( کسی که دیگران را خسته می کند د( کسی که نمی تواند کسی را خسته کند
1 -وصف ناپذیر : غیر قابل توصیف
دژ: قلعه – حصار
سقا : کسی که به تشنگان آب می دهد
اعتقاد : باور – ایمان
بی وقفه : بدون درنگ
شوق : اشتیاق – عالقه
مقابله : رویارویی
دم : لحظه
2 -اصالح ناپذیر
پایان ناپذیر
شکست ناپذیر
3 -مؤمن – بی وقفه
4 -منتظر : انتظار مانع : منع
محتاج : احتیاج وصف : توصیف
اعتقاد : معتقد نظام : نظم
مظلوم : ظالم شکر : شاکر
5 -آتش بارهای عراقی یک لحظه خاموش نمی شدند و مدام
شلیک می کردند .
دسته ی نظامی امام حسین در بین گلوله های بسیار زیاد
دشمن وارد خط جبهه شد
6 -نادرست – درست
7 -خبری – عاطفی – پرسشی – امری
8 -کوچک : بزرگ مظلوم : ظالم
خاموش : روشن شکست : پیروزی
اولین : آخرین نیازمند : بی نیاز
پاک : آلوده آزادی : اسارت
9 -به عهده ی دانش آموز
10 -فریاد تکبیر نیروهای ایرانی دشمن را به وحشت انداخت .
نیروها خستگی ناپذیر و با شجاعت به جلو می رفتند .
11 -ولی – و – چون – و – ولی
12 -تسخیر ناپذیر – وصف ناپذیر – مرخصی
13 -گزینه ج
14 -گزینه ب
15 -گزینه ب
درس دوازدهم – اتفاق ساده
قیصر امین پور ، شاعر و نویسنده ی معاصر استاد دانشگاه بود . اشعار و ترانه های زیبایی از او بر جای مانده است .
مهدی آذر خرمشاهی معروف به آذر یزدی نویسنده ی معاصر و از پایه گذاران ادبیات کودک و نوجوان ایران است . مهم ترین آثار او
عبارتند از قصه های خوب برای بچه های خوب ، قصه های مثنوی مولوی و ....
عبدالرحمان جامی شاعر قرن نهم هجری قمری است . یکی از مهم ترین اثر او کتاب بهارستان می باشد
واژگان :
سطر : یک خط از نوشته
حسرت خوردن : افسوس داشتن
حسرت: اندوه
شوق : خوش حالی – شادی
الشه : جسد
سرایت کند : منتقل شود
غلتید : غلت خورد
بی صدا : ساکت
حومه : اطراف
مختصر : کم – کوتاه
پاسبانی : نگهبانی – پاسداری – مراقبت
مثل : مانند
گمان : خیال
صمیمی : یکدل – همدل
از گوشه چشم نگاه کردن : پنهانی نگاه کردن
اسرار : جمع سر – رازها
اکنون : حاال
هم خانواده :
مثل: مثال – امثال
شوق : شوق – اشتیاق
تولد : متولد
حفظ : حافظ – محفوظ
توصیف : وصف
ظلم : ظالم – مظلوم
انتخاب: منتخب
مخالف
جنوب : شمال
خندید : گریه کرد
مختصر : طوالنی
راضی : ناراضی
ناپسند : پسندیده
زنده : مرده
آخر : اول
ساده : سخت
پنهان : آشکار
کلمات امالیی
محله – خرمشاه –محل تولد – حومه ی شهر – مختصر – وضع خوب – عادت – متولد – حضرت – پهلوی – متوجه – پنهان –
ناپسند – اسرار – شخص-
یک اتفاق ساده
آن روز شیشه ها را باران و برف می شست من مشق می نوشتم ، پروانه ظرف می شست
آن روز که باران و برف می آمد و انگار شیشه ها را می شست مشق هایم را می نوشتم و پروانه ظرف می شست
وقتی که نامه ات را مادر برای ما خواند باران پشت شیشه آرام و بی صدا ماند
وقتی مادر نامه ات را برای ما خواند انگار همه بی صدا شدند و حتی باران می خواست نامه ات را گوش کند
در آن نوشته بودی حال تو خوب خوب است گفتی که سنگر ما در جبهه جنوب است
در نامه نوشته بودی که حالت خوب است و سنگر شما در جبهه جنوب کشور است
گفتی که ما همیشه در سایه خداییم گفتی که ما قرار است این روزها بیاییم
گفتی که زیر سایه حمایت و لطف خدا هستیم و قرار است به زودی برگردیم
از شوق سطر آخر مادر بلند خندید چشمان مهربانش برقی زد و درخشید
از این خطر آخر مادر خیلی خوشحال شد و بلند خندید چشمانش از خوشحالی برق زد
یک قطره شبنم از گوش بر روی برگ غلتید یک قطره روی شیشه مثل تگرگ غلتید
یک قطره شبنم از روی گلبرگ گل روی برگ افتاد یک قطره باران مانند تگرگ به شیشه خورد و غل خورد
یک قطره از دل من بر روی دفتر افتاد یک اتفاق ساده در چشم مادر افتاد
یک قطره اشک از اعماق دلم از چشمم روی دفتر افتاد مادر خیلی راحت اشک در چشمانش جمع شد
بارا پشت شیشه آمد به خانه ی ما آرام دست خود را می زد به شانه ی ما
انگار باران پشت شیشه به خانه ی ما آمده بود دست خود رابه روی شانه ما می زد و او هم خوشحال بود
دانش زبانی :
بعضی جمالت کلمه هایی دارند که توضیحی درباره اسم قبل از خود می دهد .
پدر به من یک کتاب زیبا داد . در این جمله کلمه زیبا توضیحی درباره کتاب داده است . به این واژه ها صفت گفته می شود .
صفت کلمه ای است که درباره اسم قبل از خودش توضیحی می دهد .
به نمودار زیر دقت کنید .
معلم مهربان رفت .
کلمه مهربان درباره کلمه ی قبل از خود توضیحی می دهد .
با اضافه کردن است به دو کلمه و در صورت معنی دادن آن می توانید صفت را شناسایی کنید.
معلمِ مهربان معلمْ مهربان است . مهربان صفت است .
معلمِ من معلمْ من است . من صفت نیست .
نکات نگارشی :
تصور کنید می خواهید با توجه به یک تصویر از زبان یک پرنده متنی بنویسید .
- به جزئیات تصویر ) رنگ ، نور ، جهت و حرکت و .... ( خوب نگاه کنید
- با انتخاب کلمات مناسب ، احساس و عاطفه ی خود را آشکار کنید .
- نشانه های نگارشی را به کار گیرید .
- پاکیزه و خوش خط بنویسید .
*************************************
سواالت متن درس
1 -معنی واژه های زیر را بنویسید.
سطر: الشه : حسرت : سرایت کند :
غلتید : بی صدا : شوق : معالجه :
2 -جمع واژه های زیر را بنویسید .
ظرف چشم درخت دوست
3 -مفهوم بیت های زیر را بنویسید .
گفتی که ما همیشه در سایه خداییم
یک قطره شبنم از گل بر روی برگ غلتید
4 -مخالف هر واژه را بنویسید .
آخر : خندید : ساده : جنوب : روز :
5 -هم خانواده هر واژه را بنویسید.
شوق : توصیف : حفظ : منصور :
6 -دو جمله بنویسید که با کلمه زیرا به هم مرتبط شده باشند .
7 -کلمه های به هم ریخته را مرتب کنید .
متولد – شد – کتاب فروشی – خواندن – در – شدم – کتاب – و – آغاز – من – دوباره
8 -برای هریک از کلمات زیر چند صفت مناسب بنویسید
معلم : ................... ...................... کتابخانه : .................... .....................
9 -در متن زیر عالیم نگارشی مناسب استفاده کنید .
سی و پنج ساله بودم که به فکر نوشتن قصه برای کودکان افتادم .......... کتاب های زیادی خوانده بودم که داستان های خوبی داشت
............ اما زبان آن ها کودکانه نبود ...............
من آن داستان ها را به زبان ساده نوشتم و به این ترتیب کتاب .............. قصه های خوب برای بچه های خوب ............ متولد شد
.........
10 -کلمه های زیر را دسته بندی کنید .
بهار – رسید – دشت – روستا – شکوفه – قشنگ – خندان – آمد – پیچید
اسم : فعل : صفت :
11 -در کدام گزینه تمام واژه ها هم خانواده نیستند .
الف( شهدا – شاهد – مشهور ب( مظلوم – ظالم – ظلم
ج( شعر – شاعر – شعرا ج( قصد – مقصود – قاصد
12 -امالی کدام کلمه نادرست است .
الف ( حسرت ب( زغال ج( می غلطید د( مطمئن
13 -در جمله معلم مهربانم امروز به مدرسه آمد صفت را مشخص کنید .
الف ( امروز ب ( مدرسه ج( مهربان د( آمد
14 -کدام گزینه جمع است .
الف( ظرف ب( اتفاق ج( اخبار د( ناالن
1 -سطر : خط الشه : جسد
حسرت : افسوس سرایت کند : منتقل شود
غلتید : غلت خورد بی صدا : ساکت
شوق : اشتیاق معالجه : درمان
2 -ظروف – چشمان – درختان – دوستان
3 -توگفتی که ما در پناه خدا هستیم
یک قطره شبنم از روی گل روی برگ غلت زد و سر
خورد
4 -آخر : اول خندید : گریه کرد
ساده : سخت جنوب : شمال
روز : شب
5 -شوق : اشتیاق توصیف : وصف
حفظ : حافظ منصور : ناصر
6 -او همیشه به کتابخانه می رفت زیرا به مطالعه عالقه ی
زیادی داشت .
7 -در کتاب فروشی متولد شدم و کتاب خواندن آغاز من شد.
8 -معلم مهربان – معلم خوش اخالق
کتابخانه بزرگ – کتابخانه زیبا
9 -نقطه – ویرگول – نقطه – گیومه باز – گیومه بسته –
نقطه
10 -اسم : بهار – دشت – روستا – شکوفه
فعل : رسید – آمد – پیچید
صفت : قشنگ – خندان
11 -گزینه الف
12 -گزینه ج
13 -گزینه ج
14 -گزینه ج
1 -معنی کلمات زیر را بنویسید.
خشنود : حرفه : لبریز :
اعتقاد : سقا : سطر :
2 -در هر ردیف دور کلمهای که با بقیه فرق دارد، خط بکشید.
3 -با کلمات در هم ریخته جمله بسازید .
پیش – مهم – عملیات – رو – خیلی – بود – حساس – و
به – می رفتند – خستگی ناپذیر – نیروها – شجاعت – و – یا – جلو
4 -در متن زیر، دور کلماتی که جملهها را به هم ربط می دهند ، خط بکشید.
میگویند من فردا به زمین میروم؛ اما من به این کوچکی چگونه میتوانم برای زندگی به آنجا بروم.
حیاط مدرسه لبریز از مردمی بود که به تماشای آنان آمده بودند؛ زیرا برای مردم باور نکردنی بود که کودکان کم شنوا بتوانند بنویسند
و بخوانند.
در جملهی دوم جمله ی مفهوم و جملهی دلیل را بنویسید.
5 -کلمات مترادف را در یک دسته قرار دهید.
اختراع، باور، مطمئن، ایمان، قریحه، ذوق، آسوده خاطر، ابداع، استعداد، نوآوری، اعتقاد
6 -در متن زیر کلمات نادرست را پیدا کنید و درست آنها را بنویسید.
دشمن برای نیروهایش دژی تصخیرناپذیر ساخته بود که عراقیها آن را نفوذ ناپزیر میدانستند؛ اما با رشادتهای وسف ناپذیر
حسین و همرزمانش دژ دشمن شکسته شد. بالگردهای دشمن در تالش بودند. فرماندهان نضامی را از محلکه نجاب بدهند؛ اما با
هدف قرار گرفتن و سقوط یکی از آنها، بقیه فرار را بر غرار ترجیه دادند.
نام و نام خانوادگی : آزمون فصل 5
قدر – قادر – قدرت – قیام شوق – اشتیاق – تشویق - مشق معتدل – اعتدال – عدالت - اعتنا
جملهی مفهوم: .................................................................
جملهی دلیل: ....................................................................
7 -جمله های زیر را به ترتیب رویدادها شماره گذاری کنید .
- حضرت عیسی فرمود : چه دندان های سفید و برنده ای دارد .
- حضرت عیسی فرمود : فقط زشتی ها را نبینید
- یکی از یاران گفت : چقدر زشت است !
- حضرت عیسی و همراهانش در راه الشه سگی را دیدند.
8 -در شعر یک قطره از دل من بر روی دفتر افتاد منظور از قطره چیست ؟
9 -شعر یک اتفاق ساده از کیست ؟
10 -در هر جمله واژه ای که درباره اسم قبل از خودش توضیح می دهد را پیدا کنید .
- دانش آموزان زرنگ وارد حیاط شدند .
- بردار خوب من آمد.
- دوست باهوش من به مدرسه رفت .
1 -خشنود :راضی حرفه : شغل
لبریز : پر سقا : کسی که به تشنگان آب می دهد
اعتقاد : عقیده – ایمان سطر : خط
2 -قیام – مشق – اعتنا
3 -عملیات خیلی حساس و مهم پیش رو بود .
نیروها با شجاعت و خستگی ناپذیر به جلو می رفتند.
4 -اما – زیرا
مفهوم : حیاط مدرسه لبریز از مردمی بود که به تماشا آمده
بودند .
دلیل : زیرا برای مردم باور نکردنی بود که کودکان کم شنوا
بتوانند بخوانند و بنویسند.
5 -اختراع : ابداع – نوآوری باور :ایمان – اعتقاد
مطمئن : آسوده خاطر قریحه : ذوق – استعداد
6 -تسخیر ناپذیر – نفوذ ناپذیر – وصف ناپذیر – نظامی –
مهلکه – قرار – ترجیح
1 – 2 – 4 – 3 ترتیب به- 7
8 -قطره اشک
9 -قیصر امین پور
10 -زرنگ – خوب – باهوش
درس سیزدهم – لطف حق
پروین اعتصامی شاعر ایرانی معاصر است . از او به عنوان مشهوترین شاعر زن ایرانی یاد می کنند . شعرهای او در دیوان اشعارش به چاپ
رسیده است . او در تبریز به دنیا آمد و در 35 سالگی در تهران وفات یافت و در شهر قم به خاک سپرده شد .
واژگان
در فکند : انداخت – رها کرد
رب جلیل : خدای بلند مرتبه و بزرگ
خرد : کم سن و سال – کودک
حسرت : اندوه – افسوس
کاین : که این
اینک : اکنون – حاال
اندر : در
عدل : انصاف – عدالت – رعایت برابری
بنده پروری : لطف و مهربانی کردن
دایه : پروش دهنده – پرستار کودک
شیوه : راه – روش
طغیان : باال آمدن آب دریا – سرکشی و نافرمانی
لطف ک محبت و مهربانی
به که : بهتر است که
گاهواره اش : گهواره ی او
خوش تر : خوب تر – راحت تر
وحی : پیامی که از طرف خداوند نازل می شود
شنیدسم : شنیده ام
صالح : شایسته – مصلحت
شهباز : نوعی پرنده شکاری سفید رنگ
کهنسال : پیر – سالخورده
تاخت : حمله کرد – هجوم آورد
تازان : با سرعت – شتاب
زه : چله کمان
بگسست : پاره شد
حی داور : پروردگار
از پی اش : به دنبال آن
پران : در حال پریدن – در حال پرواز
اجل : پایان زندگی – زمان مرگ
نگون اقبال : بدبخت
کمان : ابزار تیر اندازی
برکف : در دست
قضا : سرنوشت
صیاد : شکارچی
هم خانواده :
عشق : عاشق – معشوق
جلیل : جالل
عدل : عدالت – عادل
صیاد : صید
صالح : مصلحت – صلح
لطف : لطیف – الطاف
باطل : ابطال
کهن : کهنه
مخالف
بی گناه : گناه کار
کهنسال : جوان
خندان : گریان
باطل : صحیح – درست
نگون اقبال : خوش بخت
عدل : ظلم
مرگ : زندگی
شاد : ناراحت
کلمات امالیی
در فکند – رب جلیل – وحی – باطل – بنده پروری – دایه اش – سیالب – طغیان – بسپاری – حسرت – خرد – توفان – حی داور –
شست پا – اجل – کهنسال – باطل – اندوه – عدل
لطف حق
مادر موسی چون موسی را به نیل در فکند از گفته ی رب جلیل
وقتی که مادر حضرت موسی به فرمان پروردگار حضرت موسی را به رود نیل انداخت
خود ز ساحل کرد با حسرت نگاه گفت کی فرزند خرد بی گناه
در ساحل رود نیل ایستاد و با افسوس نگاه کرد و گفت ای فرزند موچک و بی گناه من
گر فراموشت کند لطف خدای چون رهی زین کشتی بی ناخدای ؟
اگر خداوند تو را فراموش کند چگونه از این کشتی بی ناخدا ) گهواره ( رهایی پیدا خواهی کرد
وحی آمد کاین چه فکر باطل است ؟ رهرو ما اینک اندر منزل است
از جانب خدا وحی آمد که این چه فکر باطلی است که می کنی ؟ کسی که به دستور ما و در راه ما فرستاده بودی االن به مقصد
رسیده است و جایش امن است
ما گرفتیم آنچه را انداختی دست حق را دیدی و نشناختی ؟
آن کسی را که به آب انداختی ما مواظبت می کنیم . آیا دست مهربانی خدا را دیدی و نشناختی ؟
در تو تنها عشق و مهر مادری است شیوه ی ما عدل و بنده پروری است
در تو فقط عشق و مهر مادر به فرزند وجود دارد در حالی که روش ما عدالت و مهربانی به بندگان است
سطح آب از گاهوارش خوش تر است دایه اش سیالب و موجش مادر است
حرکت بر روی آب از حرکت در گهواره االن برای او خوشایند تر است . سیل دریا مانند دایه مراقب او و موج را هم مانند مادر برایش
قرار دادیم
رودها از خود طغیان می کنند آنچه می گوییم ما آن می کنند
رودها به دلخواه خودشان طغیان و نافرمانی نمی کنند . هر چه ما دستور بدهیم آن را انجام می دهند
ما به دریا حکم توفان می دهیم ما به سیل و موج فرمان می دهیم
این ما هستیم که به دریا دستور می دهیم توفانی شود . این ما هستیم که به سیل و موج فرمان حرکت یا توقف می دهیم
به که برگردی به ما بسپاری اش کی تو از دوست تر می داری ش
بهتر است که بازگردی و او را به ما بسپاری . تو هرگز نمی توانی او را بیشتر از ما دوست بداری
امید
شنیدستم که شهبازی کهنسال کبوتر بچه ای را کرد دنبال
شنیده ام که باز سالخورده ای کبوتر کوچکی را دنبال کرد
ز بیم جان کبوتر کرد پرواز به هر سو تاخت تازان از پی اش باز
کبوتر از ترس جانش شروع به پرواز کرد اما به هر طرف که پرواز می کرد باز شکاری به دنبالش بود
به دشت و کوه و صحرا بود پران ز چنگ باز شاید در برد جان
در دشت و کوه و صحرا پرواز کرد تا شاید از چنگال باز جانش را نجات دهد و زنده بماند
اجل را دید و شست از زندگی دست درختی در نظر بگرفت و بنشست
مرگ را پیش چشمان خودش دید و نا امید شد . درختی را در نظر گرفت و نشست
نظر کرد آن نگون اقبال بر زیر که صیادی کمان بر کف به زه تیر
آن کبوتر بدبخت وقتی زیر پای خود را نگاه کرد دید که شکارچی کمان در دست دارد و تیری را آماده پرتاب به سوی او کرده است
به زیر پای صیاد و به سر باز نه بنشستن صالح است و نه پرواز
زیر پایش شکارچی و باالی سرش باز شکاری نه می توانست آن جا بنشیند و نه پرواز کند
به کلی رشته ی امید بگسست در آن دم دل به امید خدا بست
کبوتر کامال نا امید شده بود و در آن لحظه به خداوند امید وار شد
چو امیدش به حق بود آن کبوتر نجات از مرگ دادش حی داور
چون که کبوتر امیدش به خداوند بود خداوند او را از مرگ نجات داد
بزد ماری به شست پای صیاد قضا بر باز خورد آن تیر و افتاد
ماری شست پای صیاد را نیش زد و تیر رها شد و به بازی شکاری خورد و افتاد
به خاک افتاد هم صیاد هم باز کبوتر شاد و خندان کرد پرواز
هم شکارچی و هم باز به زمین افتادند و کبوتر با خوشحالی پرواز کرد
دانش زبانی :
گرداگرد یعنی دور تا دور لبالب یعنی پر پیاپی : پشت سر هم
سراسر یعنی همه جا دمادم یعنی هر لحظه
شکل و ساخت این کلمه ها را دقت کنید . اسم + ا + اسم
این کلمات توضیح بیشتری درباره ی مفهوم جمله می دهند و معنای جمله را کامل تر می کنند.
نکته :
کلماتی مانند سپس و بعد نیز در دو جمله را به هم پیوند می دهد و به نوعی ترتیب زمانی اتفاقات را نشان می دهد . در واقع جمله
دوم در ادامه جمله اول می باشد .
معلم کتاب را بست ، سپس شروع به قدم زدن کرد . قدم زدن به ترتیب بعد از بستن کتاب صورت گرفته است .
نکات نگارشی :
توجه داشته باشید هنگامی که داستان یک شعر را به صورت متن می نویسید :
- داستان شروع مناسبی داشته باشد
- پیام یا محتوای شعر حفظ شود
- نشانه های نگارشی در جای مناسب استفاده شود
- داستان با جمع بندی مناسبی پایان یابد
- نوشته ی خود را پاک نویس کنید .
********************************************
پرسش های متن درس
1 -معنی هر کلمه را مقابل آن بنویسید .
بگسست : تاخت : قضا : شنیدستم :
درفکند : طغیان : حی داور : پران :
2 -کلمات صحیح را انتخاب کنید و در جای خالی قرار دهید .
) لبالب – سراسر – دمادم – گرداکرد (
- وقتی هواپیمای اما بر دل عاشق مردم فرود آمد مرد ............. او حلقه زدند .
- صدای تکبیر ............. از هر سو شنیده می شد .
- هنگام ورود امام خیابان های مسیر استقبال .......... از جمعیت بود .
3 -مخالف هر واژه را بنویسید .
بی گناه : کهنسال : نگون اقبال : خندان :
باطل : مرگ : شاد: عالِم:
4 -با استفاده از حروف داده شده، در جای خالی واژهی مناسب قرار دهید.
الف( مادر موسی ..................................................... )و ه ا گ ا ه ر( را به رود نیل سپرد.
ب( شیوهی خداوند عدل و ............................................ )ه ن پ د ب و ر ی ر( است.
5 -هم خانواده هر واژه را بنویسید .
عشق : حکم : صالح : لطف :
صیاد: عدل : باطل : جلیل :
6 -جملههای درست و نادرست را مشخّص کنید.
- مادر موسی، فرزندش را به فرمان خداوند در رود نیل انداخت.
- در آفرینش زمین، همه چیز در اختیار و فرمان خداوند است.
- مادر موسی، او را بیشتر از همه دوست میداشت.
7 -مفهوم این بیت چیست .
رودها از خود نه طغیان می کنند آن چه می گوییم ما آن می کنند
سطح آب از گاهوارش خوش تر است دایه اش سیالب و موجش مادر است
8 -در متن زیر غلط های امالیی را پیدا کنید و درست آن را بنویسید.
ما به دریا هکم توفان می دهیم . غذا بر باز خورد آن تیر و افتاد . بزد ماری به شست پای سیاد . نه بنشستن سالح است و نه
پرواز .
9 -معنی واژههای زیر را نوشته و با آن جمله بسازید.
الف( دمادم = ........................... ..............................................................................................................................................
ب( پیاپی = ........................... .................................................................................................................................................
10 -شعر را کامل کنید .
..................... افتاد هم ................... وهم باز کبوتر ................ و ............... کرد پرواز
چو امیدش به .................. بود آن ................... ................ از مرگ دادش ...............
11 -در جمله دایه اش سیالب و موجش مادر است . شباهت مادر با موج چیست .
12 -رویدادهای زیر را مرتب کنید .
- که ناگهان آسمان گرفت .
- با شروع باران مدتی زیر درخت ایستاد تا باران بند آمد
- او با دیدن در بسته دلش گرفت .
- علی پول را از مادرش گرفت .
- او با سرعت به طرف کتاب فروشی رفت .
- کتاب فروشی بسته بود .
13 -منظور از حی داور چیست
الف ( فریاد داور ب( داور خوب ج( پرودگار د( داور بزرگ
14 -کلمه بعد بین دو جمله چه کاری انجام می دهد .
الف ( جمله ها را ربط می دهد ب( ترتیب زمانی را نشان می دهد
ج( مفهوم جمالت را به هم ربط می دهد د( مورد ب و ج
15 -کدام گزینه جمع نیست
الف ( بازوان ب( پران ج(امواج د( درختان
16 -کدام کلمه از نظر امالیی غلط است .
الف ( اجل : پایان زندگی ب( غذا : تقدیر
ج(تاخت : هجوم آورد د( زه : چله ی کمان
17 -کدام گزینه همیشه قسمت اصلی جمله است .
الف ( مادر ب( پرید ج( موج د( لطف
1 -بگسست : پاره شد تاخت : حمله کرد
قضا : سرنوشت شنیدستم : شنیده ام
درفکند : انداخت طغیان : باال آمدن آب
حی داور : خداوند پران : در حال پرواز
2 -گرداگرد – دمادم – سراسر بی گناه : گناه کار
کهنسال : جوان نگون اقبال : خوش اقبال
خندان : گریان باطل : صحیح
مرگ : زندگی شاد : غمگین
عالِم: نادان
3 -گهواره – بنده پروری
4 -عشق : عاشق حکم : حاکم
صالح :مصلحت لطف : لطیف – الطاف
صیاد : صید عدل : معتدل – عدالت
باطل : ابطال جلیل : جالل
5 -درست – درست – نادرست
6 -باال آمدن رودها به خواست و اراده خودشان نیست
آنها کاری که ما فرمان می دهیم انجام می دهند
حرکت روی آب از گهواره برایش خوشایند تر است
سیل مانند دایه مراقب اوست و موج مانند مادر مواظب
اوست
7 -حکم – قضا – صیاد – صالح
8 -هر لحظه – پشت سر هم
جمله سازی به عهده ی دانش آموز
9 -به خاک افتاد هم صیاد هم باز
کبوتر شاد و خندان کرد پرواز
چو امیدش به حق بود آن کبوتر
نجات از مرگ دادش حی داور
10 -موج مانند مادر که فرزند را در آغوش می گیرد و تکان
می دهد ، گهواره را در میان گرفته و تکان می داد.
4 – 2 – 1 – 5 – 3 ترتیب به- 11
12 -گزینه ج
13 -گزینه د
14 -گزینه ب
15 -گزینه ب
16 -گزینه ب
درس چهاردهم – ادب از که آموختی ؟
واژگان
مشک : ماده روغنی بسیار معطر و خوش بو
اندوخت : جمع کرد – گرد آوری کرد
چندان : هر مقدار – هر اندازه
طبله : صندوقچه
غازی : جنگجو
طبق غازی : طبلی که پیشاپیش لشکر به صدا در می آمد – طبل
جنگی
پرهیزکردن :دوری کرد – خودداری
آموخت : یاد گرفت – یاد داد
عطار : عطر فروش
ناپسند : بد نامناسب
هم خانواده
رنج : رنجیده – رنجور
طالب : طالب – مطلوب
عمل : عملیات
عطار : معطر – عطر فروش
حق : حقایق – حقیقت
طلب : طالب – مطلوب
عالم : علم – معلوم – علوم
ادب : ادیب – آداب
قادر : قدیر – قدرت
تفکر : فکر – متفکر – افکار
مخالف
نادان : دانا
رنج : راحتی – آسایش
ناپسند : خوب و پسندیده
بی ادب : با ادب
سودمند : بی فایده
دانا : نادان
عالم : جاهل – نادان
تهی : پر
واژه های امالیی
عسل – پرهیز – عطار – طبله – هنر نمای – طبل غازی – بلند آواز – میان تهی – بیهوده – سعی – عالم بی عمل – لقمان – نظر –
ناپسند –
سعدی شاعر قرن هفتم هجری قمری است . در شیراز به دنیا آمد و در همان جا درگذشت و به خاک سپرده شد . کتاب های گلستان
و بوستان از جمله آثار او هستند .
گلستان به نظم و نثر و بوستان به نظم نوشته شده است
استاد سخن و شیخ اجل از لقب های اوست
ادب از که آموختی
دو کس رنج بیهوده بردند و سعی بی فایده کردند . یکی آن که اندوخت و نخورد و دیگر آن که آموخت و نکرد .
علم چندان که بیشتر خوانی چون عمل در تو نیست نادانی
دو نفر هستند که همیشه بیهوده رنج می برند و تالش بی فایده دارند . یکی آن کسی که مال خود را جمع کرد و استفاده نکرد و دومی آن کس
که چیزی را یاد گرفت ولی به آن عمل نکرد .
هر چقدر علم و دانش بیاموزی ولی وقتی به آن عمل نکنی مانند فرد نادان هستی
یکی را گفتند عالم بی عمل به چه ماند ؟ گفت به زنبور بی عسل .
از شخصی پرسیدند دانشمندی که به علم و دانش خود عمل نمی کند مانند چیست ؟ گفت مثل زنبوری است که عسل ندارد یعنی تالشش فایده
ای ندارد .
لقمان را گفتند : ادب از که آموختی ؟ گفت از بی ادبان . هر چه از ایشان در نظرم ناپسند آمد از آن پرهیز کردم .
به لقمان گفتند ادب چه کسی یاد گرفتی ؟ گفت از بی ادبان ، هرکاری که از افراد بی ادب به نظرم بد و نامناسب می آمد آن را انجام نمی دادم .
مشک آن است که خود ببوید ، نه آن که عطار بگوید . دانا چون طبله عطار است خاموش و هنرنمای و نادان چون طبل غازی بلند آواز و میان
تهی .
مشک خوب مشکی است که خودش بوی خوب داشته باشد نه این که عطر فروش از بوی خوب آن تعریف کند .
انسان دانا مانند صندوقچه ی عطر فروش است بدون سر و صدا مثل صندوقچه که صدایی ندارد اما عطرش در همه جا پراکنده می شود و
انسان نادان مانند طبل جنگ پر سر و صدا و تو خالی .
نکات دستوری :
به فعل های زیر دقت کنید .
مریم خورد . در این جمله می توانید از فعل بپرسید مریم چه چیزی را خورد ؟ برای این که پیام جمله کامل شود به کلمه یا کلمات دیگری نیاز
داریم که جوابی برای این سوال است . مریم سیب را خورد
مادر گلدان را آورد . چه چیزی را آورد ؟ گلدان را
) گلدان که جواب این پرسش انجام شده است نقش مفعول دارد و را نیز نشانه مفعول است (
مفهوم همه فعل های استفاده شده در جمله نیازی به کامل شدن با مفعول ندارند .
هوا سرد شد . در این جا نمی توان از فعل پرسید چه چیزی را / چه کسی را
علی دفتر را برداشت .
این جمله از سه قسمت تشکیل شده است . یک قسمت اصلی که می دانیم فعل جمله است یعنی کاری که انجام شده است.
یک قسمت دیگر انجام دهنده کار است که به آن فاعل می گویند.
و قسمت سوم کلمه یا کلماتی هستند که مفهوم فعل را کامل می کنند . کلماتی که کار بر روی آن ها انجام می شود و به آن مفعول می گویند.
لیال دوستش را دید .
فاعل مفعول فعل
نکته :
اول بهار زیبا و دل انگیز قلم به دست گرفت .
دومین نقاش تابستان گرم دست به کار شد .
کلمه هایی مانند اول ، دومین ، سوم ، نخست ، آخر ، ابتدا باعث می شود که مطالب کل متن به هم مرتبط شوند و ترتیب زمانی را
نشان می دهد .
********************************************
پرسش های متن درس
1 -کلمه های در هم ریخته را مرتب کنید و جمله بنویسید .
ببوید – مشک – عطار – آن که – خود – آن – نه – است – که – بگوید
2 -نمودار جمله های زیر را رسم کنید . زهرا کتاب را آورد . مادر وسایل را جمع کرد .
3 -معنی هر واژه را جلوی آن بنویسید .
عطار : طبله : غازی : پرهیز کردن : چندان : ناپسند:
4 -مفهوم جمله زیر را بنویسید .
دو کس رنج بیهوه بردند و سعی بی فایده کردند یکی آن که اندوخت و نخورد و دیگر آن که آموخت و نکرد .
5 -مخالف کلمه های زیر را بنویسید .
بی فایده : ناپسند : بیش تر : عالِم :
6 -جدول را کامل کنید
رنج – بی فایده – ادب – آموخت – هنر نما – تسخیر ناپذیر – بنده پروری – طبل –
کلمات ساده : کلمات مرکب :
7 -درستی یا نادرستی عبارتند های زیر را مشخص کنید .
- دانا مانند طبل غازی و نادان مانند طبله عطار است .
- آموخت و نکرد یعنی یاد گرفت ولی به آن عمل نکرد
8 -عبارت زیر با کدام ضربالمثل، تناسب معنایی بیشتری دارد؟
مشک آن است که خود ببوید ، نه آن که عطار بگوید .
الف( هر که بامش بیش برفش بیشتر
ب( مرغ همسایه غاز است
ج( ماست فروش نمیگوید ماست من ترش است
9 -لقمان از چه کسانی ادب آموخت؟ چگونه؟
10 -هم خانواده کلمات زیر را بنویسید .
عمل : علم : ادب : عطار : قار : قصد
11 -جمالت زیر را در جدول قرار داده و جدول را کامل کنید .
محسن خرید . ناهید دید . مادر شست .
جمله سوال ) چه چیزی را / چه کسی را ( پاسخ ) مفعول (
علی گرفت . علی چه چیزی را گرفت ؟ علی کتاب را گرفت .
محسن نان را خرید .
ناهید دوستش را دید .
مادر میوه ها را شست .
12 -کلمات زیر را کامل کنید .
بیهوده زنبور عسل طبله عطار
13 -در هر گروه از کلمه ها یک کلمه با بقیه ناهماهنگ است آن را مشخص کنید .
- تازه – اندیشید – نو – جدید - ادب – عالِم – آداب – مودب -تیر – نیزه – کمان – تیرانداز
14 -کدام گزینه با بقیه فرق دارد .
الف ( کتاب مریم ب( درخت بلند ج( دریای وسیع د( مادر مهربان
15 -کتاب گلستان اثر کیست .
الف ( حافظ ب( سعدی ج( ایرج میرزا د( پروین اعتصامی
16 -در جمله زیر مفعول کدام گزینه است . من بنایی را از پدرم یاد گرفتم
الف ( من ب( پدرم ج( بنایی د( یاد
17 -در کدام گزینه تمام واژه ها هم خانواده هستند .
الف ( ادب – آداب – مودب ب( عطر – عطار – مشک
ج( نظم – منظم – ناظر د( عالم – معلوم – عمل
18 -کدام یک از واژه های زیر برای ترتیب زمانی استفاده نمی شود .
الف ( اول ب( ولی ج( ابتدا د( نخست
1 -مشک آن است که خود ببوید ، نه آن که عطار بگوید .
2 -آورد جمع کرد
زهرا کتاب را مادر وسایل را
3 -عطار : عطر فروش طبله : صندوقچه
غازی : جنگجو پرهیز کردن : دوری کردن
چندان :هر مقدار ناپسند : نامناسب
4 -دو نفر بیهوده رنج می برند و تالش می کنند . یکی آن
کسی که مال جمع می کند ولی استفاده نمی کند و
دیگری آن کس که علم می آموزد ولی به آن عمل نمی
کند
5 -بی فایده : مفید ناپسند : پسندیده
بیش تر : کمتر عالِم : نادان
6 -کلمات ساده : رنج – ادب – آموخت – طبل
کلمات مرکب : بی فایده – هنر نما – تسخیر ناپذیر –
بنده پروری
7 -نادرست – نادرست
8 -ماست فروش نمی گوید ماست من ترش است
9 -از بی ادبان – هر عملی که آنان انجام دادند و به نظر
ناپسند بود از آن پرهیز می کرد
10 -عمل : اعمال علم :معلم
ادب : ادیب عطار : عطر
قادر : قدرت قصد : مقصود
11 -محسن خرید – محسن چه چیزی را خرید
ناهید دید – ناهید چه کسی را دید
مادر شست – مادر چه چیزی را شست
12 -بیهوده – زنبور عسل – عالم – تیرانداز
13 -اندیشید – عالم – تیر انداز
14 -گزینه الف
15 -گزینه ب
16 -گزینه ج
17 -گزینه الف
18 -گزینه ب
درس پانزدهم – شیر و موش
واژگان
بیشه : جنگل – جنگل کوچک
موشک : موش کوچک
خفته : خوابیده – به خواب رفته
متغیر : خشمگین – عصبانی
البه : التماس
حول و حوش : اطراف – دور و بر
خالص : رهایی
صید : شکار
وحوش : جانوران وحشی – جانوران اهلی نشده
خطا کار : گناهکار – کسی که کار نادرستی انجام داده است
مغفرت : بخشش گناهان – آمرزش
بازیگوش : کسی که بیشتر به فکر بازی و تفریح است
حاصل کرد : به دست آورد
یک غازی : بی ارزش – ناچیز
بشتافت : شتابان رفت – تند تند رفت
هراس : ترس – احساس نگرانی
ناهماهنگی : بی نظمی
متفکرانه : در حال تفکر – اندیشمندانه
مرور : مطالعه مطلبی به صورت سریع – تندخوانی
تعلق داشتن : وابستگی داشتن – مال کسی بودن
تحمل : صبر – شکیبایی
حدس زدم : گمان کردم – فکر کردم
فاش : آشکار – ظاهر
قطعات : قطعه ها – تکه ها
وادار کردن : مجبور کردن
سابق : گذشته – قبل
هم خانواده
متغیر : تغییر
وحوش : وحشی
مغفرت : استغفار
رحم : رحمان – رحیم
صید : صیاد
عوض : تعویض
حاصل : محصول
تکلیف : مکلف
تعلق : متعلق
مربوط : ربط – رابط
موفقیت : توفیق – موفق
راضی: رضا – رضایت
میل : مایل – امیال
وضع : اوضاع – وضعیت
مخالف :
سخت : آسان
خفته : بیدار
بهترین : بدترین
خواب : بیدار
حقیقت : دروغ
موفقیت : شکست
درست : غلط
گریه : خنده
تشویق : تنبیه
رهایی : اسارت
آخرین : اولین
جدی : شوخی
واژگان امالیی
آشفته – متغیر – بازیگوش – یک غازی – هراس – وحوش – خطاکار – مغفرت – البه – صید – حول و حوش – خالص – جدیت –
موضوع – جست و خیز – به شدت – آغوش – واقعاً – تعلق – داوطلب – می غلتید
شیر و موش
بود شیری به بیشه ای ، خفته موشکی کرد ، خوابش آشفته
آن قدر گوش شیر ، گاز گرفت گه رها کرد و گاه باز گرفت
شیری در بیشه ای خوابیده بود . موش کوچکی خواب او را بر هم زد . گوش شیر را خیلی گاز می گرفت . گاهی گوش او را رها می کرد و دوباره
آن را گاز می گرفت
تا که از خواب ، شیر شد بیدار متحیر ز موش بد رفتار
دست برد و گرفت کله ی موش شد گرفتار ، موش بازی گوش
تا این که شیر از خواب بیدار شد ،حال شیر به خاطر بدرفتاری موش تغییر کرد و تعجب کرد . شیر دستش را برد و سر موش را گرفت و موش
بازیگوش گرفتار شد
خواست در زیر پنجه له کندش به هوا برده ، بر زمین زندش
گفت : ای موش لوس یک غازی با دم شیر می کنی بازی
شیر تصمیم گرفت موش را از زیر پنجه اش له کند یا او را بلند کرده و به زمین بکوبد .
گفت ای موش لوس بی ارزش با دم شیر بازی می کنی ؟
موش بیچاره در هراس افتاد گریه کرد و به التماس افتاد
که تو شاه وحوشی و من موش موش هیچ است پیش شاه وحوش
موش بیچاره ترسید و شروع کرد به گریه و التماس کردن
که ای شیر تو شاه حیوانات جنگل هستی و من یک موش هستم . موش در مقابل پادشاه حیوانات هیچ است
تو بزرگی و من خطا کارم از تو امید مغفرت دارم
شیر از این البه رحم حاصل کرد پنجه وا کرد و موش را ول کرد
تو بزرگی و من گناه کارم . امیدوارم از جانب تو بخشیده شوم . شیر به خاطر این التماس ها دلش به رحم آمد . پنجه اش را باز کرد و موش را
رها کرد .
اتفاقا سه چار روز دگر شیر را آمد این بال بر سر
از پی صید گرگ ، یک صیاد در همان حول و حوش دام نهاد
اتفاقا سه چهار روز دیگر همین بال بر سر شیر آمد .
یک صیادی که به دنبال شکار گرگ بود در همان حوالی دامی گذاشت .
دام صیاد گیر شیر افتاد عوض گرگ ، شیر گیر افتاد
موش چون حال شیر را دریافت از برای خالص او بشتافت
دامی که صیاد گذاشته بود نصیب شیر شد و به جای گرگ ، شیر در آن گرفتار شد.
موش وقتی از وضعیت شیر باخبر شد برای نجات دادن او با سرعت رفت
بندها را جوید با دندان تا که در برد شیر از آن جا جان
شیر چون موشی را رهایی داد خود رها شد ز پنجه ی صیاد
موش با دندان های خود بندهای دام را جوید تا شیر از آن دام جان سالم بدرد برد و رها شد .
شیر به خاطر این که موش را رها کرد ، خودش نیز از دست صیاد رهایی یافت .
دانش زبانی
از ترکیب اسم با ) زار( ، واژه هایی با معنی جدید ساخته می شود .
سبزه زار : جایی که پر از سبزه است .
نمک زار : جایی که در آن زمین نمک وجود دارد .
گندم زار : جایی که در آن گندم می روید .
چمن زار : جایی که آن چمن فراوان روییده است .
نی زار : جایی که نی فراوان روییده است .
گل زار : جایی که در آن گل فراوان روییده است .
هرگاه زار به انتهای کلمه ای اضافه شود ، کلمه ای جدید ساخته می شود و از مفهوم آن ) جایی که چیزی به طور فراوان در آن وجود دارد (
درک می شود
نکته :
در ترکیب کلماتی که آخر آن ) به ( صدای ----ِ دارد اتصال با ی صورت می گیرد .
مانند: پنجه ی صیاد -–کله ی موش – بیشه ی خفته – خانه ی ما
در کلماتی که صدای آخر آن ها )آ( است نیز هنگام ترکیب به ی نیاز داریم .
ترس ها = ترس های نادرست
در کلماتی که آخر آن صدای ه شنیده می شود و سایر کلمات اتصال با کسره صورت می گیرد .
مانند : شاهِ وحوش – روزِ دگر – مردمِ ایران – سردارِ لشکر – ماهِ تابان
نکات نگارشی :
هنگام ادامه دادن یک نوشته و کامل کردن آن :
- سعی کنید ارتباط بندهای نوشته با بخش آغاز آن حفظ شود
- نشانه های نگارشی را به جا و مناسب استفاده کنید
- با جمله ها و عبارت های مناسب نوشته را به پایان ببرید
ایرج میرزا : شاعر معروف ایرانی است . شعرهای او ساده و روان است . او در تبریز به دنیا آمد و در تهران وفات یافت .
******************************************
پرسش های متن درس
1 -معنی هر واژه را بنویسید .
وحوش : حول و حوش : هراس : فاش :
مغفرت : خالص : البه : سابق :
2 -ترکیب های زیر را بسازید و معنی کنید .
گل + زار : ................. : ........................................................................................................
نی + زار : .................. : .......................................................................................................
....... + ........ : ....................... : جایی زمین آن نمک زیادی دارد .
3 -مخالف کلمه های زیر را بنویسید .
خفته : گریه : خواب : رهایی :
تشویق : بیشترین : آخرین : حقیقیت :
4 -با حروف به هم ریخته کلمه بسازید .
ح – ش – و – و ت – غ – ی – م – ر س – ا – ر – ه ش –ب – ا- ت – ف –ت
5 -مفهوم بیت های زیر را بنویسید .
گفت : ای موش لوس یک غازی با دم شیر می کنی بازی
6 -هم خانواده کلمات زیر را بنویسید .
وحوش : رحم : صید : مغفرت :
حاصل : مربوط : عوض : خالص :
7 -کلمه گرفت در هر جمله به چه معنا است .
علی توپ را گرفت . خورشید گرفت .
8 -شکل اصلی و کوتاه نشده کلمات زیر را بنویسید .
گه : گر : کای : زین :
9 -با توجّه به مفهوم هر کلمه، هر دو واژه را طوری کنار هم قرار دهید که ترکیبی معنادار ساخته شود. )به عالمت ـِ یا یِ میان دو واژه
دقّت کنید.(
مزرعه + گندم : پیاله + عسل : مهمان + ما: صدا +آب شاه + وحوش
10 -باتوجه به نقش دستوری کلمات جمله بسازید .
11 -جاهای خالی شعر زیر را کامل کنید.
تو بزرگی و من ........................................................ از تو امیّد .......................................... دارم
بندها را ................................................................... .........................................................................
12 -جمله زیر را بخوانید و در یک بند ادامه دهید .
من به عنوان یک دانش آموز ایرانی تمام تالش خود را ..............................
13 -برای هر کلمه دو صفت بنویسید .
داستان : ...................... .......................... شیر: .................... ............................
14 -در کدام گزینه واژه ها هم خانواده نیستند .
الف ( وحوش – وحشی ب( رحم – حرمت ج( خالص – خالص د( عوض – تعویض
15 -در کدام گزینه متضاد وجود دارد .
الف ( خفته ، خواب ب ( عظمت ، بزرگی ج( هراس ، ترس د( رها ، گرفتار
16 -شعر شیر و موش از کیست .
الف ( سعدی ب( پروین اعتصامی ج( فردوسی د( ایرج میرزا
17 -کدام مورد جمع نیست .
الف ( جوانان ب( افکار ج( مدارس د( احسان
18 -در مصراع زیر مفعول کدام است . شیر چون موش را رهایی دارد .
الف ( شیر ب( موش ج( رهایی د( چون
فاعل: مینا مفعول: میوهها
................................................................................................................................................................
1 -وحوش : جانوران اهلی نشده حول و حوش : اطراف
هراس : ترس فاش : آشکار
مغفرت : بخشش خالص : رهایی
البه : التماس سابقه : گذشته
2 -گل زار : جایی که گل فراوان در آن روییده است
نی زار : جایی که نی فراوان درآن روییده است
نمک زار : جایی که نمک زیادی در آن قرار دارد
3 -خغته : بیدار گریه : خنده
خواب : بیدار رهایی : اسارت
تشویق : تنبیه بیشترین : کمترین
آخرین : اولین حقیقت : دروغ
4 -وحوش – متغیر – هراس – بشتافت
5 -شیر گفت : ای موش لوس بی ارزش . با دم شیر بازی می کنی ؟
)یعنی کار خیلی خطرناکی می کنی (
6 -وحوش : وحشی رحم: ترحم
صیاد : صید مغفرت : غفران
حاصل : محصول مربوط : ربط
عوض : تعویض خالص : خالص
7 -علی توپ را گرفت : در دست گرفتن
خورشید گرفت : پوشیده شدن
8 -گاه – اگر – که ای – از این
9 -مزرعه ی گندم – پیاله ی عسل – مهمانِ ما – صدای آب
– شاه ِ وحوش
10 -مینا میوه ها را شست .
11 -تو بزرگی و من خطا کارم
از تو امید مغفرت دارم
بندها را جوید با دندان
تا که در برد شیر از آن جا جان
12 -به عهده ی دانش آموز
13 -داستان خوب – داستان طوالنی
شیر بزرگ – شیر پیر
14 -گزینه ب
15 -گزینه د
16 -گزینه د
17 -گزینه د
18 -گزینه ب
نام و نام خانوادگی : آزمون فصل ششم
1 -کلمات هم معنی را پیدا کنید و هر دو کلمهی هم معنی را زیر هم بنویسید.
شانس – حکم – باطل – قضا – اجل – مرگ – اشتباه – فرمان – صندوقچه– سرنوشت - وحوش – طبله –
حیوانات – آمرزش – خالص – مغفرت – نجات – خالی - اقبال– تهی – دستور
2 -جاهای خالی را با واژههای دلخواه و مناسب پر کنید.
الف( علی ................... را به دوستش داد. ب( ...................... خانهاش را فروخت. ج( مهرداد دندانش را .............................. .
3 -در جاهای خالی کلمهی مناسب را انتخاب کنید.
دانشآموزان همگی ....................... )لبالب –گرداگرد( مسجد روی زمین نشسته بودند.
وسط دریاچه جزیرهای بود که در آن ...................... )نی زار – نمک زار( زیبایی به چشم میخورد.
4 -مصراع بعدی هر یک از مصراعهای زیر را بنویسید.
نظر کرد آن نگون اقبال بر زیر .................................................................................................................
به کلّی رشتهی امّید بگسست ..................................................................................................................
به خاک افتاد هم صیّاد و هم باز .................................................................................................................
5 -در بیت زیر منظور از کشتی بی ناخدای چیست ؟ گر فراموشت کند لطف خدای چون رهی، زین کشتی بی ناخدای؟
6 -با توجه به بیت زیر چرا نشستن و پرواز کردن کبوتر شایسته نبود؟ به زیر پای صیاد و به سرباز نه بنشستن صالح است و نه پرواز
7 -مترادف و هم خانوادهی کلمات زیر را در جدول بنویس.
واژه صالح عطّار منزل
مترادف
هم خانواده
8 -معنی عبارات زیر را بنویسید.
- آموخت و نکرد - خاموش هنر نمای -فرزند خرد -نظر کرد -یک غازی
9 -جدول زیر را کامل کنید. ) باور – نمک – نفوذ (
واژه + واژهی جدید معنی
............................... + زار .......................................... ....................................................................................
............................... + ناپذیر ........................................... .......................................................................................
خود + ............. .......................................... ......................................................................................
1 -اقبال : شانس قضا : سرنوشت
آمرزش : مغفرت وحوش : حیوانات
اجل : مرگ خالص : نجات
خالی : تهی طبله : صندوقچه
اشتباه : باطل فرمان : دستور
2 -علی کتاب را به دوستش داد.
لیال خانه اش را فروخت .
مهرداد دندانش را مسواک زد .
3 -گرداگرد – نی زار
4 -که صیادی کمان بر کف به زه تیر
در آن دم دل به امید خدا بست
کبوتر شاد و خندان کرد پرواز
5 -گهواره ای که روی آب رها بود
6 -چون صیاد در پایین و باز در باالی سر او بودند . چه می
نشست و چه پرواز می کرد در هر صورت شکار می شد
7 -صالح : درست هم خانواده : مصلحت
عطار : عطر فروش هم خانواده : عطر
باطل : اشتباه هم خانواده : ابطال
8 -علم را فرا گرفت ولی به آن عمل نکرد
بدون سر و صدا هنرش را نشان می دهد
بچه ی کوچک
بی ارزش و ناچیز
9 -نمک زار : جایی که زمین آن نمک زیادی دارد
نفوذ ناپذیر : جایی که به آسانی نمی توان در آن وارد شد
خود باور : کسی که به توانایی های خودش ایمان دارد و
باور دارد
درس شانزدهم – پرسشگری
واژگان
معلق : آویزان
واپسین : آخرین – پایانی
فالن : اشاره به شخص نامعلوم
دانش اندوزی : علم آموزی – فراگیری دانش
فالن : اشاره به شخص نامعلوم
فیلسوفان : جمع فیلسوف – دانشمندان
در گذرم : بمیرم – از دنیا بروم
فزای : بیفزای – اضافه کن
رامش : آرامش – آسودگی
میاسای : دست از تالش برندار
بهره رساندن : فایده داشتن – مفید بودن
برنا : جوان
هم خانواده :
شبیه : شباهت – تشبیه منتظر : انتظار کشف : کاشف جهل : جاهل – مجهول
مخالف :
بیماری : سالمتی دانا : نادان برنا : پیر جاهل : دانا – عاقل توانا: ناتوان پیر : جوان
کلمات امالیی
عالمت سؤال – عجیب و غریب – معلق – پژوهشگران – مسائل گوناگون – احوال پرسی – درگذرم
خرد و دانش
توانا بود هر که دانا بود ز دانش دل پیر برنا بود
هر کس که دانا باشد ، توانا است . دل افراد پیر به خاطر دانش ، مانند جوانان است
به دانش فزای و به یزدان گرای که او باد ، جان تو را رهنمای
به علم و دانش خود اضافه کن و به سوی خدا حرکت کن . چون خداوند است که روح و جان تو را هدایت می کند
بیاموز و بشنو ز هر دانشی بیابی ز هر دانشی رامشی
درباره تمام علم و دانش ها بیاموز و بشنو . چون انسان از هر علم و دانشی آرامشی به دست می آورد
میاسای از آموختن یک زمان ز دانش میفکن ، دل اندر گمان
حتی لحظه ای هم از آموختن دست برندار ، هرگز در راه آموختن دانش در دل خود شک راه نده .
چه ناخوش بود ، دوستی با کسی که بهره ندارد ز دانش ، بسی
دوستی کردن با انسانی که از دانش بی بهره است بسیار ناخوشایند است
که بیکاری او ز بی دانشی است به بی دانشان بر ، بباید گریست
چون به خاطر بی دانش بودن او کار مفیدی انجام نمی دهد . باید به حال و وضعیت افراد بی بهره از علم و دانش گریه کرد
تن مرده ، چون مرد بی دانش است که نادان به هرجای ، بی رامش است
تن انسان مرده مانند انسان بی علم و بی سواد است . انسان نادان هیچ جا آرامش ندارد
دانش زبانی :
اصلی ترین بخش جمله فعل است . یک جمله گاهی از دو قسمت ساخته می شود . لیال رفت .
فاعل : یعنی کسی که کاری را انجام می دهد . لیال
فعل : اصلی ترین بخش جمله و کاری است که انجام می شود . رفت
در بعضی جمله ها برای کامل کردن مفهوم جمله به کلمات دیگری نیاز داریم .
علی برداشت . در این جمله سوال می شود علی چه چیزی را برداشت پس می گوییم علی سیب را برداشت . جوابی که به این پرسش داده شد
یعنی سیب مفعول این جمله است .
به جمله زیر دقت کنید :
علی کتاب را گذاشت . باز هم مفهوم این جمله نیاز به کلمه یا کلماتی برای کامل شدن دارد . علی کتاب را کجا گذاشت ؟
علی کتاب را روی میز گذاشت .
نکته :
گاهی در واژگان اضافه کردن ) بی ( معنای آن را متضاد می کند . کار : بی کار هنر : بی هنر
نکته نگارشی :
هنگامی که بخواهیم درباره یک موضوع با روش پرسشگری مطلبی بنویسیم :
- موضوع را دوست دارید ، انتخاب کنید .
- چند پرسش درباره موضوع بنویسید .
- پاسخ های نوشته شده را به ترتیب شماره گذاری کنید
- نوشته را بازنگری و پاک نویس کنید .
************************************************
پرسش های متن درس :
1 -کلمه صحیح داخل کمانک را انتخاب و در جای خالی قرار دهید .
- ابوریحان واپسین لحظات زندگی خود را ...................... ) می گذرانید – می گزرانید (
- از او خواهش کرد که پاسخ یکی از مسائل علمی را .................. دهد ) توزیح – توضیح (
- بعضی ها به دنبال موجودات عجیب و ..................... فضایی هستند ) قریب – غریب (
2 -معنی هر واژه را بنویسید
واپسین : برنا : رامش : معلق :
گریزان : فیلسوف: فزای : بهره رساندن :
3 -درستی یا نادرستی عبارت های زیر را مشخص کنید .
- همه زندگی ابوریحان در راه گسترش و رشد علم و دانش سپری شد .
- مغز آدم ها شبیه عالمت سؤال است
4 -جاهای خالی را با کلمه های ربط ) سپس – و – بعد – اولین ( کامل کنید .
مهتاب ................ روزی بود که به مدرسه ی جدید می رفت . بچه ها دستشان را روی صفحه ی رنگی قرار می دادند و ..............
وارد کالس شدند . مهتاب نشانی پایگاه رایانه ای را به مادر و پدرش داد ............... کنار پدرش نشست ........... با هم سری به پایگاه
مدرسه زدند.
5 -هم خانواده کلمات زیر را بنویسید .
منتظر : جاهل : کشف : شبیه : غریب:
6 -با کلمات زیر ترکیب های صحیح بسازید .
قهوه – اجاره – خود – خانه – رأی – ناپذیر – وصف – نامه
7 -در متن زیر امالی چند واژه نادرست است؟ شکل درست آن را بنویسید.
ابوریحان با همان حالت بیماری با کلمههایی بریده و کوتاه از او خاهش کرد که پاصخ یکی از مساعل را توضیه دهد.
امالی درست واژهها: ......................................................................................................................................................................
8 -کلمات در هم ریخته را مرتب کنید و جمله را بنویسید .
بزرگترین – ایرانی – فیلسوفان – یکی از – ریاضیدانان – ابوریحان - است
9 -استفاده از واژههای داده شده، جاهای خالی را پر کنید. سپس نقش دستوری آن واژه را بگویید.
نقش دستوری
الف( همواره ............................ در پی اندوختن دانش هستند. ................................................
ب( بهتر است ........................... را بدانم و بمیرم. ....................................................
ج( او در بستر بیماری آخرین لحظههای زندگی را .............................. . ........................................................
10 -مخالف واژه های زیر را بنویسید .
باال : قوی : ناراحتی : توانا: جهل :
11 -مفهوم بیت زیر را به صورت ساده بنویسید.
به دانش فزای و به یزدان گرای که او باد جان تو را رهنمای
12 -هر واژه را در جمله ای به کار ببرید .
جاهل :
گریزان :
13 -در هر ردیف، واژهی ناهماهنگ را مشخّص کنید.
- اعتدال – معتدل – التماس – عدل
- پاییز – خرداد – بهار – زمستان
- خوردم – خندید – نمی شنوم – دفترم
این مسئله – دانشمندان – میگذراند
14 -جاهای خالی را کامل کنید .
............................... از آموختن یک زمان ز دانش ....................... دل اندر گمان
چه ناخوش بود ....................................... که .................. ندارد ز دانش ...........
15 -با حروف در هم ریخته واژه ی صحیح بسازید .
ی – س – ف – ل – ف – و ا – ل – ه – ص – خ ی – ر- پ – ش – گ – س – ر
16 -کدام کلمه با کلمه های دیگر فرق دارد .
الف ( خوب ب( دانش ج( سرد د( زیبا
17 -کدام گزینه مفعول دارد .
الف ( من دوست قدیمی تو هستم ب( امروز در کالس درس را توضیح دادم
ج( بردار کوچکت آمد د( مادر خیلی خسته شد .
18 -کدام جمله برای کامل شدن پیام به بخش دیگری نیاز دارد .
الف ( احمد با برادرش بازی کرد ب( زهرا درس می خواند
ج( سینا کیف را گذاشت د( مریم و زهرا می خندند
1 -می گذرانید – تضیح – غریب
2 -واپسین : آخرین برنا : جوان
رامش : آرامش معلق : آویزان
گریزان : شتابان فزای : اضافه کن
فیلسوف : دانشمند بهره رساندن : فایده داشتن
3 -درست – نادرست
4-اولین – بعد – سپس – و
5 -منتظر : انتظار جاهل : جهل
کشف : کاشف شبیه : شباهت
غریب : غربت
6 -قهوه خانه – اجاره نامه – خود رای – وصف ناپذیر
7 -خواهش – پاسخ – مسائل – توضیح
8 -ابوریحان یکی از بزرگترین فیلسوفان و ریاضی
دانان ایرانی است
9 -دانشمندان – فاعل
این مسئله – مفعول
می گذراند – فعل
10 -باال : پایین قوی : ضعیف
ناراحتی : خوشحالی توانا: ناتوان
جهل : علم و آگاهی
11 -به علم و دانش خود اضافه کن و به سوی خدا
حرکت کن ، زیرا خداوند جان و روح تو را هدایت
می کند
12 -به عهده ی دانش آموز
13 -التماس – خرداد – دفترم
14 -میاسای ز آموختن یک زمان
ز دانش میفکن دل اندر گمان
چه ناخوش بود دوستی با کسی
که بهره ندارد ز دانش بسی
15 -فیلسوف – خالصه – پرسشگری
16 -گزینه ب
17 -گزینه ج
درس هفدهم – مدرسه ی هوشمند
واژگان
لمسی : قابل لمس
دلنشین :جذاب – قشنگ
نمایان : آشکار
مجازی : غیر واقعی
معرفت :شناخت
فناوری : استفاده از علم در کارهای مختلف مانند پزشکی و ...
باز آی : برگرد
طعم : مزه
کامران : پیروز – موفق
بی ثمر : بی فایده
کژ : کج
تلف کردن : نابود کردن – تباه کردن
کج گفتن : سخن نادرست گفتن
حامی : نگهبان
ثنا : ستایش – ستودن
ذات : وجود – هستی
ناظر : بینا
فضل : بخشش
احسنت : آفرین
صواب : درست – راست
عالف : بیکار
مستجاب : پذیرفته شده – برآورده شده
هاج و واج : شگفت زده – گیج
توفیق : موفقیت – کامیابی
لفظ : زبان
الها : خدایا
رحمت : مهربانی – بخشایش
طفل : کودک
رسول اهلل : پیامبر خدا
رطب :خرما
منع کردن : مانع شدن – باز داشتن
هم خانواده :
لذت : لذیذ
نفس :تنفس
حاضر : حضور – محضر
معرفت : تعریف – عرف – عرفان
عمیق : عمق
قسمت : تقسیم
معذور :عذر – معذرت
انصاف : منصف
توفیق : موفقیت
ناظر : نظر – منظور
حامی : حمایت
فضل : فاضل
واقعی : واقعیت – واقعا
منتقل :انتقال
اعتبار: معتبر
عظمت : عظیم – اعظم
اثر : تاثیر – موثر
مستجاب : اجابت
مخالف
وارد : خارج
مجازی :واقعی
آغاز : پایان
دوستان : دشمنان
شاد : غمگین – ناراحت
شلوغ : خلوت
پر : خالی
حاضر : غایب
آسان : سخت
جدید : قدیم
زیبا : زشت
اولین : آخرین
براق : کدر
تند تند : آرام آرام
کلمات امالیی
منتقل – فاصله – معرفت – معرفی – صفحه ای – حاضر – رایانه – احتیاج – نقاله – واقعی – فناوری – پیشرفت – شگفت زده – غر
بزند – تلف کنی – اشکال – عالف – براق – هاج و واج – عظمت – معذوریم – تعمیر – بی ثمر – فضل – رحمت – صواب – مستجاب
– حضرت – ذات – لفظ – ثنا – می سرایم
نیایش :
الهی ، فضل خود را یار ما کن ز رحمت ، یک نظر در کار ما کن
خدایا بخشش خود را یار ما کن و کمی از رحمت و مهربانی خودت را شامل حال ما کن
خدایا در زبان من ، صواب آر دعای بنده ی خود ، مستجاب آر
خدایا ! سخن درست در زبان من جای کن و دعای این بنده ی خود را برآورده کن .
مرا در حضرت خود ، کامران دار ز کژ گفتن ، زبانم در امان دار
مرا در نزد خودت پیروز و موفق کن و زبانم را از سخن نادرست و بیهوده نگه دار
مرا توفیق ده تا حمد خوانم صفات ذات تو بر لفظ رانم
به من توفیق بده تا بتوانم نماز و قرآن بخوانم و صفات نیک تو را بر زبانک جاری کنم
خداوندا، تویی حامی و حاضر به حال بندگان خویش ناظر
خدایا تو پشتیبان من هستی و همه جا حضور داری به حال بندگانت نظارت می کنی
ثنای ذات پاکت می سرایم زبان در شرح ذکرت می گشایم
ذات پاک تو را ستایش می کنم و در توصیف یاد تو سخن می گویم
الها ، جز تو ما کس را نخواهیم از آن رو در پناهت می پناهیم
خدایا کسی را جز تو نمی خواهیم و به خاطر همین به تو پناه می آوریم .
عطار نیشابوری شاعر قرن 6 و 7 هجری قمری می باشد . یکی از کتاب های او الهی نامه ات . این کتاب شامل داستان های کوتاه و
بلند زیبایی می باشد .
دانش زبانی :
بیننده : شخصی که چیزی را می بیند گوینده : شخصی که چیزی را می گوید
شنونده : شخصی که چیزی را می شنود نویسنده – خواننده – راننده
این چنین کلماتی با ترکیب نده ساخته می شوند به معنی شخصی هستند که در حال انجام کاری می باشد .
**********************************************
پرسش های متن درس :
1 -معنی واژه های زیر را بنویسید .
توفیق : ثنا : حامی : کامران :
فضل : مستجاب : لفظ : صواب :
2 -جاهای خالی را با کلمات مناسب کامل کنید .
- دانش آموزان برای نوشتن روی تخته هوشمند به گچ ............... داشتند ) اهتیاج – احتیاج(
- از پیچ کوچه دوم ..................... ) گذشت - گزشت (
- مدرسه ی جدید دو کوچه با خانه ی آن ها ................ داشت ) فاسله – فاصله (
- خدایا در زبان من ........................ آر ) صواب – ثواب (
3 -هم خانواده واژه های زیر را بنویسید.
لذت : حاضر : معرفت : عمیق :
ناظر : نفس : واقعی : منتقل :
4 -درستی یا نادرستی جمله های زیر را مشخص کنید .
- بچه ها به کمک نرم افزار آموزشی تمرین های درس را انجام دادند.
- بنفشه نشانی پایاگاه رایانه ای مدرسه را به مهتاب داد
- پیامبر در روز اوّل، طفل را از خرما خوردن بازداشت
5 -مخالف واژه های زیر را بنویسید.
وارد : دوستان : جدید : حاضر:
آسان : شاد: زیبا : آغاز :
6 -با استفاده از واژههای داده شده، جملههای معنادار بسازید.
الف( هوشمند، خنده: ....................................................................................................................................................................
ب( اعتبار، شاعر: .............................................................................................................................................................................
7 -بیت های زیر را کامل کنید
مرا توفیق ده تا .................................. .......... ذات تو بر .......................
خداوندا تویی ................................... .............................. خویش ناظر
8 -با ترکیب واژه های زیر با نده کلمه جدید ساخته و با آن جمله بسازید .
یاب + نده : ...................... : .........................................................................
شنو + نده : ...................... : .........................................................................
جوی + نده :..................... : .........................................................................
دو + نده : ........................ : ........................................................................
9 -کلمه های به هم ریخته را مرتب کنید و یک جمله بسازید .
در او – خودم – خرما – حرفم – تأثیر – بودم – خورده – دیروز – نداشت – و
10 -در متن زیر غلط های امالیی را پیدا کنید و درست آن ها را بنویسید .
مهتاب وارد حیات مدرسه شد . سفای ذات پاکت می سرایم . دعای بنده ی خود مصتجاب آر .
تفلی بسیار خرما میخورد. مادرش او را نذد پیامبر برد و از او کمک خاست. حظرت در روز دوم با مهربانی به کودک گفت: »خرما نخور.«
11 -مفهوم بیت زیر را بنویسید . مرا در حضرت خود کامران دار زکژ گفتن زبانم را نگه دار
12 -با حروف در هم ریخته کلمه بسازید .
ب – ج – ا – س – م – ت ش – و – م – ه – د – ن ن- ا – ر – ا – ی – ه
13 -در متن زیر عالئم نگارشی را کامل کنید .
یکی را گفتند ....... .......... عالم بی عمل ....... به چه ماند ....... گفت .. ........ به زنبور بی عسل .. ........
14 -از بین کلمات زیر کلماتی را که می توان با نده ترکیب کرد جدا کرده و کلمه جدید را بنویسید.
خوان – قوی – گوی – جوی – راه – رشد – ران – لغز
15 -با متضاد واژههای زیر، جمله بسازید.
الف( استقبال =/ ........................ : ..................................................................................................................................................
ب( کژ =/ .................................... : ..................................................................................................................................................
1 -توفیق :موفقیت ثنا :ستایش
حامی : نگهبان کامران : پیروز
فضل : بخشش مستجاب : پذیرفته شده
لفظ : زبان صواب : درست
2 -احتیاج – گذشت – فاصله – صواب
3 -لذت : لذیذ معرفت : عارف
ناظر : نظارت واقعی : واقعیت
حاضر : حضور عمیق : عمق
نفس : تنفس منتقل : انتقال
4 -درست – نادرست – نادرست
5 -وارد : خارج دوستان : دشمنان
جدید : قدیم غایب : حاضر
آسان : سخت شاد : غمگین
زیبا : زشت آغاز :پایان
6 -به عهده ی دانش آموز
7 – مرا توفیق ده تا حمد خوانم
صفات ذات تو بر لفظ رانم
خداوندا توی حامی و حاضر
به حال بندگان خویش ناظر
8-یابنده : کسی که چیزی را پیدا می کند
شنونده : کسی که صدایی را می شنود
9-دیروز خودم خرما خورده بودم و حرفم در او تاثیر نداشت
10 -حیاط – صفای – مستجاب – طفلی – نزد – خواست –
حضرت
11 -مرا در نزد خودت پیروز و موفق بدار و زبانم را از سخن
نادرست و بیهود دور نگه دار
12 -مستجاب – هوشمند – رایانه
13 -دو نقطه – گیومه باز – ویرگول – عالمت سوال –
گیومه بسته – دو نقطه – گیومه باز – گیومه بسته –
نقطه
14 -خواننده – گوینده – جوینده – راننده – لغزنده
15 -بدرقه – درست
جمله سازی به عهده ی دانش آموز
آزمون فصل هفتم نام و نام خانوادگی :
1 -کلمات هم معنی را رنگ بزنید .
2 -جاهای خالی را با واژه های مناسب پر کنید.
الف( به کسی که اتومبیل را براند ................................ میگویند.
ب( به کسی که پیروز شود ................................... میگویند.
ج ( به کسی که مطلب را بنویسد ................................... میگویند.
3 -با اضافه کردن »َ نده یا زار« به هر کلمه، کلمات جدیدی بسازید و معنی آن را بنویسید.
4 -برای کلمه های زیر هم خانواده بنویسید.
مشغول : واقعی : نظم : سکوت :
5 -متضاد کلمه های زیر را بنویسید.
ریز : دلگرم : قبل : خالصه :
6 -با کلمه های زیر جمله بسازید
الف( رایانه : ...............................................................................................
ب( تخته ی هوشمند : ...................................................................................
7 -شعر زیر را کامل کنید
الهی فضل خود را یار ما کن ز رحمت ، ...............................
خداوندا .............................. .............................. خویش ناظر
یکنواخت کامیابی نمایان نیاز آشکار
احتیاج ثنا توفیق ستایش یکسان
جوی ..................
خوان ......................
شالی ...........................
8 -مثل زیر چه مفهومی دارد . رطب خورده ، کی منع رطب کند
9 -با استفاده از کلمههای داده شده، جملهها را کامل کنید.
زندگی ابوریحان در راه ...................... علم و دانش سپری شد.
ابوریحان به .................. چیزهای ناشناخته عالقهی بسیار داشت.
بعضی سوالها همیشه در گوش افراد .................. میماند.
کودکان حق دارند با ................ کشورهای دیگر آشنا شوند.
بیرونی همواره در جستو جوی .............. اتفافاتی بود که در اطرافش روی میدهد.
10 -با حروف به هم ریخته ، واژه های معنی دار بسازید.
الف( م- ز - ی - ج - ا : ب( م - پ - ا - ی - ک :
ج ( ک - ج - ن - ا - و - ک : د( ی - ا - ن - ر - ا - ه :
11 -در متن زیر، غلطهای امالیی را پیدا کنید و صحیح آن را بنویسید.
هنگامی که سالهای عمر او به هفتاد و هشت رسید در بستر بیماری، واپسین لحضات زندگی را میگزرانید. دوستی دانشمند برای اهوال پرسی
بر بالین وی آمد. ابوریحان با همان هالت بیماری از او خاهش کرد که یکی از مسائل علمی را بازگو کند.
1 -یکنواخت : یکسان
کامیابی : توفیق
نمایان : آشکار
نیاز : احتیاج
ثنا : ستایش
2 -راننده – برنده – نویسنده
3 -جوینده : کسی که جست و جو می کند
خواننده : کسی که مطلبی را می خواند
شالی زار : جایی که در آن برنج می کارند
4 -مشغول : شغل
واقعی : واقعیت
نظم :ناظم
سکوت : ساکت
5 -ریز : درشت
قبل : بعد
دلگرم : دلسرد
خالصه : مفصل – کامل
6 -به عهده ی دانش آموز
7 -الهی فضل خود را یار ما کن
ز رحمت یک نظر در حال ما کن
خداوندا تویی حامی و حاضر
به حال بندگان خویش ناظر
8 -ک سی که خودش کاری را انجام می دهد چگونه می تواند
دیگران را از انجام آن کار منع کند
9 -گسترش – کشف – آویزان – فرهنگ – علت
10 -جامیز – پیامک – کنجکاو – رایانه
11 -لحظات – می گذرانید – احوال پرسی – حالت – خواهش
نام: ........................ آزمون کالس: .........................
نام خانوادگی: ........................ نوبت اوّل تاریخ: ......./ ......../ ......
1 -معنی لغات زیر را بنویسید.
چیره دست : جامه : حیلت ساز : ارمغان : خاور:
2-برای هر یک از واژههای زیر، دو همخانواده بنویسید.
=
=
3 -کلمات زیر را دسته بندی کنید و برای هر دسته یک عنوان مناسب انتخاب کنید.
کره زمین – کاغذ – دفتر – نقشه – کیف – مداد - عکس هوایی - فیلم
4-با استفاده از واژههای زیر، واژههای معنادار بسازید.
5-با توجه به معنی جمله ها کامل کنید .
- هنگام چیدن گل ..................... به دستش رفت .) خوار – خار (
- پایه و ................. همه ی گفت و گوها ، توانایی علمی دانش آموزان است .) اثاث – اساس (
6 -جاهای خالی اشعار زیر را تکمیل کنید.
جنگل از باد گریزان / ......................... / ............................................ / پهن می شگتند هرجا
............................. / تا که آوازش آشکار کند / ...................................... / .....................................
7-مفهوم بیتهای زیر را بنویسید.
هر غالمی را بیاورد ارمغان هر کنیزک را ببخشید او نشان
منظور ................
.
................
....
................
.....
خالق
................
.
................
...
مشاعره
................
......
مقصد ................
....
................
....
خود – سر – نماز – باور – آموز – گذشت – خانه - دانش
............................. ............................ ............................ ..........................
خدا در رنگ و بوی گل نهان است بهار و باغ و گل از او نشان است
8 -کلمات زیر را تعریف کنید.
کارنامه: ......................................................................................................................................................................
کتابنامه: ......................................................................................................................................................................
روزنامه: ......................................................................................................................................................................
9-در جاهای خالی نشانههای نگارشی مناسب قرار دهید.
وقتی زمستان ...... قلم به دست گرفت ........... با خود گفت ... ......... تا وقتی که کارم را تمام نکرده ام ...... خورشید نباید نقاشی من
را ببیند .... ......
10 -برای کلمات زیر جمع یا مفرد بنویسید.
اشعار کتاب
مدارس دفتر
جمالت معلم
11 -غلط های امالیی را در متن زیر پیدا کنید و صحیح آن ها را در سطر زیر بنویسید.
سپاه توران ، به فرماندهی افراصیاب از رود جیهون گذشته بود . ایرانیان از پیروزی نا امید و از شکست اندوحگین شده بودند . آرش
کمانگیز تیر انداز ماحر ایرانی ، با قامتی رشید و اصتوار پای کوه ایستاده بود .
12 -با حروف در هم ریخته ی زیر دو کلمه بنویسید که ارزش امالیی داشته باشد .
ط – ر – ق- ه ع – ز – ر – م – ا
1 -چیره دست : ماهر – استاد حیلت ساز : حیله گر
جامه : لباس ارمغان :سوغاتی
خاور : مشرق
2 -منظور : نظر – ناظر مشاعره : شعر – شاعر
مقصد : قاصد – مقصود خالق : مخلوق – خلقت
3 -لوازم التحریر : کاغذ – دفتر کیف – مداد
وسایل جغرافیا:کره زمین – نقشه – عکس هوایی – فیلم
4 -خود باور – سر گذشت – نماز خانه – دانش آموز
5 -خار – اساس
6 -جنگل از باد گریزان چرخ ها می زد چو دریا
دانه های گرد باران پهن می گشتند هر جا
زاغ می خواست غار غار کند تا که آوازش آشکار کند
طعمه افتاد تا دهان بگشود
روبهک جست و طعمه را بربود
7 -به هر نوکری یک سوغاتی داد
به هر خدمتکاری هدیه ای بخشید
خدا در آفریده ها و رنگ و بوی گل پنهان است و با دقت
به این آفریده ها باید به یاد خدا باشی
که این آفریده هاو باغ و بهار و گل همه نشانه های وجود
خداست
8 -کارنامه : ورقه ای که در آن نتیجه کارهای هر فرد نوشته
می شود
کتابنامه : نوشته ای که در آن اطالعات کتاب نوشته می
شود
روزنامه : نوشته ای که اخبار و وقایع روز در آن نوشته می
شود
9 -ویرگول – ویرگول – دو نقطه – گیومه باز – ویرگول –
گیومه بسته – نقطه
10 -شعر – کتاب – مدرسه – دفاتر یا دفترها – جمله –
معلمان یا معلم ها
11 -افراسیاب – جیهون – اندوهگین – ماهر – استوار
12 -قطره – مزارع
نام: ........................ آزمون کالس: .........................
نام خانوادگی: ........................ نوبت دوم تاریخ: ......./ ......../ ......
1 -کلمات هم معنی دسته اول و دوم را به یکدیگر وصل کنید.
2 -مفهوم هر عبارت را به صورت ساده و روان بنویسید:
الف( آن یــکی طـوطی، ز دردت بـــوی بُرد زَهـــرهاش بِــدرید و لرزید و بــمُـرد
ب( سطح آب از گاهـــوارش خـوشتر است دایــهاش سیالب و موجش مادر است.
3 -کلمه ی زیر را با حروف مناسب کامل کنید:
الف( احـ.....ـیاج ب( بیـ.....ـه ج( واقـ.....ـی
د( اعـ.....ـراض هـ( الـ....ـماس و( حول و ....ـوش
4 -از بین کلمههای زیر دو دسته هم خانواده و دو دسته که شبکه معنایی دارند پیدا کنید.
علوم – شاکر – علم – شکر – زنبور – مشک – سنجاقک –
عطار – شکور – خوش بو – پروانه – معلم
هم خانواده شبکه معنایی
5 -متن زیر را بخوانید و جاهای خالی را با یکی از کلمههای )سپس- زیرا- را- که- ابتدا( پر کنید.
مرغ خیاط، پرندهی کوچکی است .............. برگها ............ به هم میدوزد و کیسه درست میکند. این کیسه، النهی او میشود. او
برای دوختن برگها از منقارش استفاده میکند، ........ منقارش مثل سوزن تیز است. او ......... علفهای نازک را ......... مثل نخ هستند
انتخاب میکند، ......... برگها ........... به فاصلهی مساوی سوراخ میکند و علفها ........... از سوراخ میگذراند و گره میزند.
6 -با اضافه کردن اجزای )زار، نده( به کلمهی مناسب، کلمههای جدید بسازید.
7 -دور کلمه ناهماهنگ در هر جمله خط بکشید.
8-المپ های مخالف را در کنار هم بنویسید .
باختر آرامش برنا سرمشق عالف تهی اشکال
پوچ بیکار الگو آسودگی عیب جوان مغرب
گل جوي
ياب دو
تازه - انديشيد- نو- جديد ادب - عالم-آداب - مؤدب تير- نيزه -كمان- تيرانداز
9-جمله های زیر صفت را مشخص کنید. ثیر ت بی ان ناد م علو نام م ثر جوان معین عاقل توت فر
الف( مادر او دیروز یک بارانی بلند برایش خرید.
ب( عمو احمد در باغ انگور را با یک زنجیر و قفل بزرگ بست.
10-یک ضرب المثل بنویسید که در آن کلمهی »شیر« به کار رفته باشد.
11-رویدادهای زیر را به ترتیب رویداد شماره گذاری کنید.
این پرندگان پس از سپری شدن زمان دراز و پیمودن راههای طوالنی، بدون اشتباه به النهی پیشین خود باز میگردند.
پرستوها ناچار میشوند به جاهای معتدل تری کوچ کنند.
حشرات کمیاب میشوند و هوا کم کم سرد میشود.
پرندگان شکاری ناگهان خود را به جمع پرستوهای در حال پرواز میرسانند.
پرستوها بهار و تابستان را به آسودگی به سر میبرند.
12 -یک متن بنویسید و سه تا از کلمههای زیر را در آن به کار ببرید. خود خواه، خودبین، خود جوش، خود پسند، خودکار
1 -باختر : مغرب آرامش : آسودگی
برنا: جوان سرمشق : الگو
عالف : بیکار تهی : پوچ
اشکال : عیب
2 -یکی از طوطی ها که از درد اسیری تو در قفس خبردار شد ،
زهره اش ترکید و لرزید و مرد .
اکنون که موسی در رود نیل قرار دارد ، سطح آب از
گهواره اش راحت تر و دل چسب تر است .
سیالب مانند دایه او را پرستاری می کند و موج مانند
مادری مهربان از او مواظبت می کند
3 -احتیاج – بیشه – واقعی – اعتراض – التماس – حول و حوش
4 -هم خانواده : علوم – علم – معلم
شاکر – شکر – شکور
ارتباط معنایی :
زنبور – پروانه – سنجاقک
مشک – عطار – خوش بو
5 -که – را – زیرا – ابتدا – که – سپس – را – را
6 -گلزار – جوینده – یابنده – دونده
7 -اندیشید – عالم – نیزه
8 -فرتوت : جوان
عاقل : نادان
معین : نامعلوم
موثر : بی تاثیر
9 -بلند – بزرگ
10 -به عهده ی دانش آموز
1 – 4 – 2 – 3 – 5 ترتیب به- 11
12 -به عهده ی دانش آموز
معنی کلمات، هم خانواده کلمات، متضاد کلمات درس 1 تا 11 پایه چهارم
مدرس:نورالدین
تدریس ادبیات: درس اول
معنی واژه ها به ترتیب بیت ها:ستایش
آخر:پایان،انجام
دمی:لحظه ای،هنگامی
هرگز:هیچ وقت
صبحگاه:بامداد،هنگام صبح
اهسته:کند،آرام
یک چند :لحظه ای ،مدت کمی
نهان:پنهان،مخفی
نشان:عالمت ،نشانه
نیکی:خوبی
معنی واژه ها ی درس:آفریدگار زیبایی
تصمیم:اراده،قصد
جهان افروز:روشن کننده ی جهان
داوری:قضاوت کردن
دل انگیز:دل فریب،مطلوب
نخست؛اول،ابتدا
نیلی:به رنگ نیل،کبود رنگ
پراکند:پخش کرد
گوناگون:مختلف
غوک:قورباغه
برکه:آبگیر تاالب
بگذار:اجازه بده
منظره:چشم انداز
انبوه:بسیار زیاد
زینت:زیور
گلگون:سرخ رنگ
تاب نیاورد:تحمل نکرد.طاقت نیاورد
سراغ:پی چیزی رفتن
ارغوانی:به رنگ ارغوان،بنفش
جال:درخشندگی و شفافیت
مهاجر:کوچ کننده،مهاجرت کننده
سطح:قسمت هموار و خارجی اجسام
قشر:پوست
براق:درخشان،درخشنده
خود نمایی:خود را جلو دیگران خوب نشان دادن
چیره دست:ماهر،زبر دست
لذت:خوشی
شگفت انگیز:تعجب آور،حیرت اور
هم خانواده:درس اول
انتخاب:منتخب
سطح:سطوح
مهاجر:هجرت
مزارع:مزرعه
تصویر:تصاویر،مصور
منظره:مناظر،منظر
کلمات متضاد:درس اول
شروع#پایان
تیره#روشن
زیبا#زشت
دشوار#آسان
گرم#سرد
ضخیم#نازک
قبل#بعد
مدرس:نورالدین
درس دوم:کوچ پرستوها
معنی واژه ها به ترتیب سطرها:درس ۲
اوایل:جمع اول،آغاز
لطیف:نرم و نازک
دل نشین:خوشایند
دور و دراز:زمانی بسیار طوالنی از گذشته
نخستین:اولین
از نو:دوباره
به سر برده اند:گذرانده اند،به جا آورده اند.
راه و رسم:روش،شیوه
آسودگی:آرام و راحت بودن
کمیاب:نایاب،نادر
به ناچار:از روی اجبار
معتدل تر:جایی که آب و هوای نه سرد و نه گرم دارد.
جنب و جوش:فعالیت بسیار ،هیجان
معلوم:مشخص،آشکار
تغییرات:دگرگونی ها
قرقی:نوعی پرنده شکاری از دسته ی بازها
کوچ:مهاجرت،از جایی به جایی رفتن
ناگهان:دور از انتظار و بی خبر
می ربایند:دزدیدن،جذب کردن
پی در پی:پیاپی و پشت سرهم
شگفتی:تعجب،حیرت
سپری شدن:به پایان رسیدن،به اتمام رسیدن،کامل شدن
پیمودن:طی کردن راه
پیشین :گذشته،قبلی،جمع پیشینیان
راه یابی:راه یافتن
نهاده است:قرار داده است
هم خانواده:درس ۲
اوایل:اول
معتدل:اعتدال
مسافر:سفر
مشغول:شغل،اشتغال
غذا:تغذیه
لطیف:مالطفت،لطافت
متضاد:درس ۲
اوایل#اواخر
طوالنی#کوتاه
دور#نزدیک
نو#کهنه
کمیاب#فراوان
دانایی#نادانی
مدرس:نورالدین
درس سوم:راز نشانه ها:
معنی واژه ها به ترتیب سطرها:درس۳
آسیاب:دستگاهی برای خرد کردن گندم،جو و دانه های دیگر
قهوه خانه:جایی که قهوه و چای دم کنند و بنوشند
می لنگید:لنگان لنگان راه می رفت
بار گندم:کیسه های گندم که بر پشت االغ بود.
نشانی:عالمت
خشمگین:عصبانی
حاکم:والی،داور،قاضی)در این درس همان قاضی است(
کمی اندیشیدم:کمی فکر کردم
رد پا:اثر پا
گود:عمیق،ژرف
حدس زدم:گمان کردم،پنداشتم،فکرکردم
کور:نابینا
معذرت خواست:عذر خواست،پوزش طلبید
هم خانواده:درس۳
عذر:معذرت،عذر خواهی
طرف:اطراف
فهم:فهمیده
حاکم:حکیم،حکم،محکوم
محل:محله
گود:گودی،گودال
متضاد:درس۳
خوشحال#ناراحت
راست#چپ
بیرون#داخل
نخورد#خورد
کمی#زیادی
معنی واژه ها به ترتیب بیت ها:درس ۳ بخوان و حفظ کن
زاغک:زاغ کوچک)کالغ سیاه(
قالب:واحدی برای قطعات بریده ی معین
پرفریب:سخت مکار،سخت حیله گر
حیلت ساز:حیله باز،مکار،فریبنده
آواز:صدا،بانگ،آهنگ،نغمه
به به:کلمه ای برای تحسین و تمجید
خوش آواز:خوش صدا،خوش نغمه
خوش خوان:خوش آواز
قار قار:صدای کالغ به هنگام آواز خواندن
طعمه:خوراک،خوردنی
روبهک:بچه روباه،روباه کوچک
جست:جهش،عمل جهیدن از ارتفاع و بلندی چیزی مانند دیوار
مدرس:نورالدین
درس چهارم:ارزش علم
معنی واژه ها به ترتیب سطرها:درس ۴
حکیمی:دانشمندی
قصد:اراده کردن،تصمیم
برافراشته:افراشته شده،باال برده
ناخدا:کشتیبان،کسی که کشتی را می راند
هرچه کرد:هرچه سعی و تالش کرد
پاسخ:جواب
آماده:فراهم
سرگرم:مشغول
شهرت:معروفیت،ناموری
نیک نامی:خوش نامی
دانا:عالم،آگاه،با معرفت
هم خانواده:درس ۴
قصد:قاصد،مقصود
تعجب:عجیب،عجایب
حاضر:حضرت،حضور،احضار
مشهور:شهرت
قدیم:قدمت
فکر:افکار،تفکر،متفکر
حال:احوال،حالت
حرکت:متحرک،تحرک
نجات:منجی،ناجی
متضاد:درس ۴
پیش#پس
رفت#آمد
خیلی#کم
زود#دیر
شادمان#غمگین،ناراحت
باز کرد#بست
زنده#مرده
جوان#پیر
دانا#نادان
خواب#بیدار
مدرس:نورالدین
درس پنجم:رهایی از قفس
معنی واژه ها به ترتیب سطرها:درس۵
ثروتمند:دارا،توانگر
شیرین زبان:شیرین گفتار،شیرین بیان،شیرین سخن
غالم:بنده،نوکر
سوغاتی:ره آورد،ارمغان،هدیه
گران بها:نفیس،باارزش،قیمتی
ارمغان:هدیه
خطه:پاره ای از زمین،شهر بزرگ،ناحیه،کشور
مشتاق:آرزومند،مایل،راغب
قضا:تقدیر،سرنوشت
حبس:زندانی کردن،بازداشتن،زندان
هم زبان:هم صحبت،کسانی که با یک زبان حرف می زنند
دلتنگ:پریشان،غمگین
قول داد:وعده داد،مقرر گردید
پیغام:خبر،پیام،مژده
بازگو کند:بیان کند
صحنه:منظره ای واقعی یا خیالی که رویدادی را نشان می دهد.
شگفت زده:متعجب
دلش برای آن سوخت:کنایه از ناراحت شد
گفت خام: سخن ناپخته.بی تجربه
تجارت:بازرگانی کردن،داد و ستد
شادکام:خوشحال،کامروا،کامران
کنیزک:دخترک یا زنی که برده باشد
نشان:سهم،نصیب
کو:کجاست
خواجه:سرور،بزرگ،پول دار
همتا:نظیر،مانند،معادل،مساوی
زهره:کیسه ی صفرا
زهره اش برید:بسیار ترسید
دلداری دهد:تسلی دهد،غم خواری کند
از دست رفته است:کنایه از مرده است
زاری:گریه ی سوزناک
هم خانواده:درس۵
شگفت زده:شگفت انگیز
موضوع:وضع،اوضاع
مشتاق:اشتیاق،شوق
شرمنده:شرمسار،شرمگین
پیام:پیامبر،پیام رسان،پیامک
شکایت:شاکی
سکوت:ساکت
تجارت:تاجر،تجار
لذت:لذیذ
اسیر:اسارت
حبس:محبوس
متضاد:درس۵
زیبا#زشت
شیرین#تلخ
گران بها#ارزان
اسیر#آزاد
بخواه#نخواه
ساکت#شلوغ
باال#پایین
خام#پخته
کوتاه#بلند
معنی واژه ها:درس۵ بخوان و بیندیش
گنبد کبود:آسمان کبود
کولش:شانه ی او
دنگ:صدایی که از برخورد با میله ها بلند میشود
مامور :مسول انجام کاری
ماجرا:داستان،اتفاق
توی:داخل
معنی واژه ها:درس ۵ مثل
خدمتکار:آن که در خانه ی کسی کار کند
دستمزد:حقوق
علت:دلیل،سبب
قافله:کاروان
نفر:در این درس واحد شمارش شتر است
راس:در این درس واحد شمارش چهارپایان است
قاطر:حیوانی است که از ترکیب اسب و خر به وجود می آید
بی علت:بدون دلیل
بی حکمت:بدون دلیل خردمندانه
مدرس:نورالدین
درس ۶:آرش کمان گیر
معنی واژه ها:درس ۶
نبرد:جنگ
نگرانی:تشویش،دلواپسی
توران:سرزمین تور،نژادی ایرانی در منطقه ی آسیای میانه
افراسیاب:نام یکی از پادشاهان کهن در سرزمین توران که مدت ها با ایران جنگ و دشمنی
داشت.
رود جیحون:نام یکی از رودهای معروف است.
پایداری:ایستادگی،پافشاری
اندوهگین:ناراحت،غمگین
بردباری:صبر،شکیبایی
سرانجام:عاقبت،پایان
تصمیم:اراده،قصد
آشتی:دوستی،صلح
تورانیان:کسانی که در زمین توران زندگی می کنند.
پیشنهاد:نظر،رای،طرح
خاور:مشرق،مقابل باختر)غرب(
تحقیر:خوار شمردن،کوچک شمردن
سامان می دهد:نظم می دهد،رواج می دهد
پوالدین:ساخته شده از پوالد،بسیار محکم،نیرومند
ماهر:استاد و چیره دست در کار
بی تابی:بی قراری،بدون صبر و قرار
قامتی رشید:راست قامت
نقص:کمی،عیب،کاستی،مقابل فضل و کمال
زمزمه:ترنم کردن،نغمه،آوازی که به آهستگی خوانده می شود.
تیز بال:تند پر،تیز پر،تیز پرواز
نیم روز:وسط روز،میان روز
تناورتر:تنومندترین،قوی جثه ترین
هم خانواده:درس۶
ماهر:مهارت
محکم:استحکام،مستحکم
نقص:ناقص،نواقص
تحقیر:حقارت،محقر،حقیر
توانا:توانایی،توان،توانمند
عیب:عیوب،معیوب
خبر:اخبار،مخبر،مخابرات
منتظر:انتظار
رشید:رشادت
مشکل:اشکال
متضاد:درس ۶
آشتی#قهر
ناامید#امیدوار
آخرین#اولین
دوستان#دشمنان
پیروزی#شکست
تنگ#گشاد
کور#بینا
نزدیک#دور
بی جان#جاندار
جوان#پیر
سختی#اسانی
محکم#شل
خاور#باختر
معنی واژه ها به ترتیب بیت ها:درس ۶ شعر باران
ُگهر:مخفف گوهر،مروارید،دانه های جواهر،اما در این درس قطره های به گوهر تشبیه شده
است.
بام:پوشش باالیی ساختمان،پشت بام
دیرین:کهنه،قدیمی
چست:چاالک،چابک،تند و سریع
وزنده:ورزان
نهانی:پنهانی،سری
بران:دارای خاصیت یا توانایی بریدن،تیز
تندر:رعد،آسمان غرش،صدایی که هنگام رعد و برق به گوش می رسد.
غران:در حال غریدن،فریاد کنان،غرش کنان
گریزان:در حال فرار،گریزنده،شتابان
وارونه:برعکس،سرنگون
گوارا:خوب و لذت بخش
بَه:کلمه ای که برای شادی و خوشامد از چیزی استفاده می شود.
گوهر فشانی:گوهر فشاندن
خواه...خواه:بیان دو حالت مساوی،بیان برابری دو یا چند چیز
تیره:تاریک،سیاه
روشن:درخشان،تابان،واضح
درس ۷:مهمان شهر ما
مدرس: نورالدین
معنی واژه ها به ترتیب سطرها:درس ۷
حضور:حاضرشدن،وجود،ظهور
استقبال:به پیشواز کسی رفتن،پیشواز
نشاط:شادمانی،خوشی،شوق
تپش:ضربان،بی قراری
ُرخسار:روی،چهره
هین:آگاه باش،بدان
نگار:در این درس رهبر انقالب،اما در لغت به معنی محبوب،یار
لحظه شماری:انتظار کشیدن ،پیوسته منتظر کسی بودن
بالخره:سرانجام،عاقبت
هیجان زده:دچار حاالت عاطفی شده
انبوه:بسیار،فراوان،زیاد
جنبش:حرکت،تکان،لرزش
خیره:متعجب،شگفت زده،متحیر
غوغا:مردم بسیار و در هم آمیخته،جار و جنجال زیاد
مشتاق:دارای شوق،آرزومند
همهمه:شلوغی و بی نظمی
مرتب:منظم،با ترتیب
مسوالن:جمع مسول،ماموران،افرادی که وظیفه ی انجام کاری را دارند.
محور:خطی مستقیم که جسمی به دور آن می گردد.
هم خانواده:درس ۷
استقبال:مستقبل،اقبال
صبر:صبور،صابر
حس:احساس،محسوس،حواس
منظم:نظم،ناظم،منظوم
طلوع:طالع،مطلع
مدرسه:مدرس،درس
انتظار:منتظر
عزیز:معزز،عزیزه
جمعیت:جماعت،مجموعه،جمع
فعالیت:فعال
متضاد:درس ۷
ورود#خروج
آغاز#پایان
مرتب#نامرتب،شلخته
خوشحال#ناراحت،غمگین
منظم#نامنظم
خاموش#روشن
بزرگی#کوچکی
می گریستند#می خندیدند
پرتوان#کم توان
معنی واژه ها:درس ۷.بخوان و بیندیش
نفوذ کند:راه یابد،چیره شود
مشام:بینی
دلهره:اضطراب،نگرانی
حیف:افسوس،دریغ
مرخصی:اجازه،رهایی،آزادی پس از انجام کار
سردرگم:سرگردان،متحیر
طعنه:سرزنش کردن،بدگویی
آهای:حرف ندا که برای صدا کردن افراد به کار می رود
اعتنا:توجه داشتن
ضخامت:محکم و ستبر
تحسین آمیز:آفرین گفتن،نیک شمردن،تعریف و تمجید
شکفته:باز شده،خندان شده
واقعا:به درستی،در حقیقت
جبهه:خط خارجی که سربازان مشغول جنگ در مقابل دشمن تشکیل دهند.
امان:در پناه بودن،ایمن بودن
دلم می گیرد:من ناراحت و غمگین می شوم
درس دهم:باغچه اطفال
مدرس:نورالدین
●معنی واژه ها به ترتیب سطرها●درس 11
اطفال:جمع طفل،خردساالن،بچه ها،کودکان
کنجکاو:کاوش کننده،جست و جو کننده
فعال:پرکار،کوشا،جمع فعل،کارها،رفتارها
تصویر:شکل،عکس
افکار:جمع فکر،اندیشه ها
منقل:ظرفی که در آن ذغال یا هیزم می ریزند و آتش روشن می کنند.
دایر)دایر شدن(:ایجاد شدن،تشکیل شدن
گرداگرد:اطراف،پیرامون
حرفه:پیشه،کار
طاق مسجد:سقف مسجد
قفقاز:سرزمینی در غرب دریای خزر
اداره می کرد:کارگردانی می کرد،می گرداند
رونق:رواج
طبع:ذات،سرشت
پُر شور:پر حرارت
جویا:جست و جو کننده
راضی:خشنود،قانع
بهره:فایده،کمک
آموزگار:معلم،دبیر
اجتماع:گروه،گردهم امدن،جمعی از دسته های انسانی
فعالیت:کوشش
میهن:وطن،کشور
اقامت گزیدم:در جایی ساکن شدم
ذوق:نشاط،خوشی،عالقه و استعداد برای یادگیری
قریحه:طبع،ذوق
عاجز:ناتوان،ضعیف
اختراع:پدید اوردن،درست کردن،ایجاد کردن
ابداع:نوآوری،ایجاد کردن،چیزی نو پدید آوردن
مقصود:مراد،نیت
اعتماد:اطمینان
پشتکار:همت و جدیت
اراده:خواست،میل،تصمیم
بردباری:صبر و شکیبایی
●هم خانواده●درس 11
کتاب:مکتوب،کاتب،مکتب
راضی:رضایت،مرضیه
مقصود:قصد،قاصد
صبر:صابر،صبور
قبول:قابل،مقبول
فعال:فعالیت
شعر:شاعر،مشاعره
اختراع:مخترع
اقامت:مقیم
اعتماد:معتمد
تصویر:تصور،مصور
استعداد:مستعد
طفل:طفولیت،اطفال
عشق:معشوق
افکار:فکر،تفکر،متفکر
زیستن:زیستگاه،زیست
●متضاد●درس 11
تازه#کهنه
روشن#خاموش
سرد#گرم
سختی#راحتی
با سواد#بی سواد
بیرون#درون
بیدار#خواب
معنی واژه ها به ترتیب بیت ها:بخوان و حفظ کن.همای رحمت
ُهما:پرنده ای که نشانه ی خوشبختی است.
رحمت:مهربانی،بخشایش
آیت:نشانه،عالمت
ما ّسوا:موجودات جهان،به غیر از خدا
مسکین:بینوا،بیچاره
نگین:تکه جواهر زیبایی که در وسط انگشتر قرار می گیرد.
َک :بخشش َرم
قاتل:کسی که دیگری را می ُکشد.
ُمدارا:با مهربانی رفتار کردن
ابوالعجایب:باعث شگفتگی ها،شگفت انگیز
َعلَم کند:معروف کند،مشهور سازد،برپا کند