انشا در مورد علم بهتر است یا ثروت ششم

يكي از مهمترين و بزرگترين سوالاتي كه بشر از عصر حجر تا به امروز با آن روبروست اينست كه آيا علم بهتر است يا ثروت؟ وحل آن به اندازه فهميدن نظريه نسبيت خاص انيشتين (كه فكر مي كنم فقط 12 نفر از آن آگاهند)دشوار به نظر مي آيد، وآنقدر حل آن پيچيده است كه اساسا هر كس با سليقه و فرمولهاي خاص خود به جواب آن مي رسد.

ولي هرچه هست هنوز  جواب به طور مطلق مشخص نشده،و همين موضوع باعث شده كه حتي  مسئولين برگزاركننده ي كنكور به اين فكر بيافتند كه به جاي اينكه دويست و اندي(دويست و خورده اي،توضيح مترجم) سوال تستي در كنكور طرح شود و به جاي حذف كنكور(كه كاري است بس دشوارتر از فهميدن نظريه ي نسبيت خاص) يك سوال تشريحي با عنوان علم بهتر است يا ثروت طرح شود و كساني كه بهترين و معقولانه ترين  روش را براي حل آن  استفاده كنند و به جواب منطقي تري برسند در دانشگاه ها پذيرفته شوند.

كه اين خود نشان از اهميت اين سوال دارد چون به قولي زندگي وسرنوشت ما  به جواب اين سوال بستگي دارد!

حال كه فهميديم چهقدر اين سوال مهم است به حل آن مي پردازيم البته با روشهاي مختلف  كه جواب هاي مختلفي نيز بدست مي آيد.كه ما ازاين جواب ها برآيند مي گيريم(خود دهخدا هم معني برآيند رو نمي دونه پس ازمن هم نپرسيد)و به يك جواب مطلق مي رسيم.(البته اين روش ،سليقه ي منه كه ممكنه اعتراضاتي هم به اون وارد بشه ).

-خب از خود كلمه ي علم و ثروت شروع مي كنيم:

روش اول: چون كلمه ي علم  سه حرف  و كلمه ي ثروت پنج حرف است و پنج از سه بزرگتر(دراينجا به معني بهتر )است پس نتيجه مي گيريم كه ثروت بهتر از علم است.(1-0 به نفع ثروت، هووو  شيره!)

روش دوم:چون ثروت پنج نقطه دارد ولي علم نقطه ندارد(بي نقطه است) باز ثروت بهتر از علم است (دو گل داريم دوستش داريم منتظر سوميشيم،طرفداران ثروت)

روش سوم:چون ثروت از دو بخش (ثر-وت)تشكيل شده ولي علم تنها يك بخش است پس باز هم ثروت بهتر از علم است.(به نظر مياد باد بر خلاف جهت زمين علم مي وزه!)

اما طرفداران علم نگران نباشيد مثل اينكه باد خوابيد.

روش چهارم:اگر حروف ثروت   كه به ترتيب:(ث:پنجمين)،(ر: دوازدهمين)،(و: سي امين)،(ت: چهارمين) حرف الفبا هستند  را با هم جمع كنيم 51 مي شود  و چون جمع حروف علم (ع: بيست و يكمين-ل:بيست و هفتمين-م:بيست و هشتمين) 76 مي شود و بزرگتر از 51  است  نتيجه مي گيريم علم بهتر از ثروت است.(3-1 ، يكي از گلها جبران شد).(البته چشام درومد تا ترتيب حروف رو از صفحه كليد موبايل بشمارم).

-اما حال ببينيم از لحاظ مفهوم كدام بهتر است،

روش پنجم: ثروت به معناي دارايي و داشتن پول و مال ومنال است و علم به معناي دانش و  آگاهي است و از آنجاييكه من از دانش و آگاهي سر در نمي آورم و پول برايم آشناتر است پس نتيجه ميگيريم ثروت بهتر از علم است.(4-1 به نفع ثروت، توپ تانك فش فشه  داور ما طي كشه،طرفداران علم)

-از لحاظ دستيابي سريع:

روش ششم: اگر ما به چيزي زودتر برسيم و دست پيدا كنيم براي ما بهتر است پس ببينم به كداميك از علم و ثروت زودتر مي توان رسيد، از آنجاييكه براي رسيدن به علم سالها بايد مطالعه و تحصيل و تحقيق و تفحص و تفكر و پژوهش و كاوش و(واي كلمه كم آوردم يكي بدادم برسه!) انجام داد، ولي براي رسيدن به ثروت نيازي به اين زحمات نيست و به راحتي با دزدي (البته از ديوار بالارفتن يه كم سخته!)،زورگيري،قاچاق فروشي،ربا خوري،رشوه گيري و از همه مهمتر شغل شريف گدايي  مي توان به آن دست يافت.كه اين نشان دهنده ي برتري ثروت نسبت به علم است.(سوت سوت، نيمه اول با نتيجه 5-1 به نفع ثروت تموم شد، بعد از 15 دقيقه استراحت به خدمت مي رسيم.)

بعد از 15 دقيقه استراحت: (براي اينكه حق مطلب را ادا كرده باشم راستي راستي 15 دقيقه استراحت كردم و بعد بقيه ي انشا رو نوشتم، پس شما هم بعد از 15 دقيقه انشا رو بخونيد.)

 به طرفداران علم دلداري مي دم چون نيمه دوم نيمه ي مربيان است و بس.

-از لحاظ برخورد جامعه با اين دو:

روش هفتم: مستحضر هستيم  كه مردم اصلا وابدا و عمرا  براي  پول ارزشي قائل نيستند و اصلا مال دنيا براي آنها اهميتي ندارد وصبح تا شب به دنبال علم و آگاهي هستند و هميشه ثروت را فداي علم  و دانش مي كنند ، مثلا براي اينكه بفهمند سيگار چه اثري دارد و چه رازي است در پس برگهاي اين سيگار، تومن ها تومن خرج خريد آن مي كنند و در واقع پول را فداي دانش سيگار مي كنند.

ويا مثلا پسرها و دخترهايشان را براي كسب علم وآگاهي به دانشگاه مي فرستند  وبا خرج و شهريه ي زيادي كه برايشان مي پردازند باز ثروت را فداي علم مي كنند تا فرزندانشان به قله هاي رفيع حقيقت (همون هيماليا) برسند .(و البته و صد البته پسرها و دخترها هم الحق والانصاف در دانشگاه فقط به تحصيل علم مي پردازند و به كار ديگه اي مشغول نيستند!).

ويا براي اينكه بدانند  دور كره زمين چند متر است ميلياردها ميليارد پولي كه به هيچ عنوان ارزشي ندارد را هزينه مي كنند  تا ماهواره به فضا بفرستند.

و همه ي اين ها نشان دهنده ي اين است كه جامعه توجه ويژه اي نسبت به علم دارد و اساسا ثروت ارزشي ندارد كه ما هم از اين برخورد جامعه نتيجه مي گيريم كه علم بهتر از ثروت است.(5-2 به نفع ثروت)

روش هشتم: حال كه برخورد جامعه با خود علم و ثروت را ديديم اكنون مي خواهيم ببينيم كه برخورد جامعه با دارندگان  علم يا ثروت چگونه است.و ازاين طريق برتري يكي را مشخص كنيم.

ازآنجاييكه در جامعه به كسي كه عالم است خيلي خيلي  خيلي(ديگه كش نمياد) احترام گذاشته مي شود و به اصطلاح اورا حلوا حلوا مي كنند(البته با حلوا حلوا كردن دهن شيرين نميشه،پارازيت) وكسي كه داراي مال و منال است هيچگونه ارزشي ندارد(وفقط جهت اطلاع رساني است!) و اصلااورا جزو آدميزادحساب نمي كنند  وهمه به دنبال برقراري رابطه با اهل علم هستند و دوست شدن با ثروتمندان را خنده دار ميدانند،پس ما هم نتيجه ميگيريم كه علم بهتر از ثروت است.(نتيجه5-3 به نفع ثروت،اصغر يه كم تخمه بيار تخمه هام تموم شد!) (البته در  روش  هفتم و هشتم آرايه ي خالي بندي به كار رفته!)

-از لحاظ امنيت و نگهداري:

روش نهم: اگر نگهداري چيزي براي ما آسان باشد و داراي امنيت بيشتري باشد براي ما بهتر است،پس ببينيم نگهداري علم راحت تر است يا ثروت.

براي نگهداري علم نيازي به سيم خاردار وگاو صندوق  و گوسفند صندوق  و... نيست و فقط يك مغز خالي مي خواهد(كه من آن را دارم)تا علم را داخل آن بريزي و همين كافي است  وبه هيچ وقت نمي خواهد كه جلوي مغز سگ ببنديم تا مثلا دزد علم مارا نبرد و به هيچ آنتي ويروسي هم نيازي نيست چون مغز ويروسي نمي شود(و اين از ويندوزهاي قدرتمند شركت god softاست!) وخلاصه علم  ما از بين نمي رودمگر در مواردي كه بر اثر تصادف و...دچار فراموشي شويم،كه جزء استثنا هستند و مي توان از آن چشم پوشي كرد.

اما در مورد ثروت،حفظ  ثروت  خيلي سخت است،از طرفي براي حفاظت  پول نه تنها به گاوصندوق بلكه به گودزيلاصندوق احتياج است  حتي در بانكها هم به دو ربين مداربسته و سرباز مسلح و...نياز داريم. از طرفي ديگر خرج نكردن پول است همانطور كه ماكسيم گوركي مي گويد:نگهداري ثروت به مراتب دشوارتر از به دست آوردن آن است.(به جان خودم ماكسيم گوركي رو خوب اومدم). مثلا صرف كردن پول براي خريد كالاهاي بي خودي مثل دستگاه افزايش قد(2متر در يك روز!)،كاهش وزن(دويست كيلو در يك ثانيه)و...كه نشان از ناپايداري ثروت دارد وباز  برتري علم نسبت به آن را مشخص مي كند.(نتيجه5-4، اختلاف به كمترين حد خود رسيده،تماشاگران نيم خيز شدند!).

-از لحاظ آينده داربودن:

روش دهم:مي خواهيم  ببينيم نتيجه اي كه علم مي دهد با نتيجه اي كه ثروت مي دهد سبب برتري كدام است.

 ثروت به خودي خود نمي تواند علم ايجاد كند وبه قولي تك بعدي است،ولي علم به راحتي ثروت زا هم هست مخصوصا در كشور ماكه هيچ ليسانسه اي بيكار نيست و همه از طريق علم كسب  درآمد هم مي كنند وحتي آنهايي  كه به دور از مدركيسم(همون مدرك گرايي،مكتبه جديديه)  ورفتن به دانشگاه دنبال علم رفته اند و در شاخه اي تخصص دارند  هم هر ماه حقوق مي گيرند و امرار معاش ميكنند مثل بسياري از نويسندگان و منجمان و...

كه اين نشان دهنده دو بعدي بودن علم است(البته سه بعدي اش هم اومده كه با عينك هاش يه مقدار گرون در مياد)و برتري علم نسبت به ثروت را اثبات ميكند.(نتيجه5-5 مساوي شد و در همين لحظه داور سوت پايان بازي رو به صدا درآورد)

باتموم شدن وقت بازي معلوم شد كه علم و ثروت هر دوبرابرند واصلا ما  بيخود چندين هزار سال دنبال جواب اين سوال بوديم، واصلا من هم بيخود اين انشاء را نوشتم،بابا چيكار دارين كدوم بهتره ،بچسبين به كار و زندگيتون.حال وحوصله دارين با اين موضوعات انشا...

kelknakalak.blogfa.com

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...