معنی درس دوم فارسی هشتم خوب جهان را ببین
اگر ( حرف شرط ) اندیشه ات ( فکر ) /به کار گیری ( به کار بگیر )
راز آفرینش ( ترکیب اضافی ) هم خانواده : آفریده ، آفریدگار ، آفریننده / ببری ( مضارع التزامی ) دلایل ( جمع دلیل) / خواهند گفت ( مستقبل) / آفریننده ( مشتق و صفت فاعلی )
مورچه کوچک( ترکیب وصفی ) / همان آفریدگار درخت بزرگ خرما ( گروه اسمی : هسته ( آفریدگار ) همراه با وابسته پیشین و وابسته پسین ) / درخت بزرگ ( ترکیب وصفی ) بزرگ خرما ( ترکیب اضافی ) است ( فعل اسنادی ) خرما ( مسند )
شگفتی ها ( گروه اسمی ، هسته شگفتی و ها وابسته پسین علامت جمع ) خالق بی همتا ( ترکیب وصفی ) اسرار پیچیده ( ترکیب وصفی ) پیچیده ( صفت مفعولی ) آفریدن ( مصدر ) می گشاید ( باز می کند )فرو می برد ( فعال پیشوندی )
سیاهی ( تاریکی ) سیاهی دیده ها ( مردمک چشم ) می اندازد ( می بندد )
آرایه تشبیه : شب ( مشبه ) چراغی ( مشبه به ) چونان ( ادات تشبیه ) تا در پرتو تاریکی آن ( وجه شبه ) جست و جو ( جستن ، بجوی ، جوی )
این بال ها ( گروه اسمی ، بال هسته با وابسته پیشین و وابسته پسین )
آرایه تشبیه : مشبه ( بال ) ادات تشبیه ( همانند ) مشبه به ( لاله های گوش ) وجه شبه ( بی پر و بدون رگ های اصلی ) ها در کلمات بالا علامت جمع می باشد .
می بینی ( مضارع اخباری ) نازک و محکم ( تضاد ) سنگینی ( صفت نسبی ) چسبیده اند ( ماضی نقلی ، سوم شخص جمع ) اندامشان ( هیکل ، جثه ) بدانند ( مضارع التزامی ) بگو ( فعل امر )
دو چشم سرخ و دو حدقه ( گروه اسمی : جشم ( هسته ) دو (صفت شمارشی وابتسته پیشین ) سرخ ( صفت بیانی وابسته پسین ) حدقه ( هسته دوم ) با وابسته پیشین ( دو )
ارایه تشبیه : دو چشم سرخ ( مشبه ) ماه ( مشبه به ) تابان ( وجه شبه ) چونان ( ادات تشبیه )
متناسب ( مناسب ) حواسی ( حس ) پیشین ( جلویی ) دفع ( از بین بردن ) متحد ( هماهنگ ، هم خانواده : اتحاد ، وحدت ) نیرومندانه ( صفت نسبی ) کشتزار ( مشتق ) میل دارند ( تمایل دارند ) اندامشان ( بدن و هیکل و جثه )
بنگر ( نگاه کن ) عظمت ( بزرگی ، هم خانواده : عظما ، عظیم ) خلقت ( آفرینش ) چشم ، اندیشه انسان ( مراعات النظیر) روزی ( آذوقه و غذا ) جایگاه ( مشتق ) می کوشد ( تلاش می کند ) اگر ( حرف شرط ) اندیشه ( فکر کنی ) خواهی شد ( فعل مستقبل ) شگفت ا نگیزترین ( صفت عالی )
شگفت انگیز ترین پرندگان ( گروه اسمی ، هسته پرنده و شگفت انگیز ترین وابسته پیشین و ان وابسته پسین علامت جمع ) استوارترین ( صفت عالی )
استوارترین شکل ( گروه اسمی : استوارترین وابسته پیشین ، شکل هسته ) بیافرید ( مضارع التزامی ) انباشته شد ( جمع شده )
آرایه تشبیه : دم ( مشبه ) چتری ( مشبه به ) گشوده ( وجه شبه ) چونان ( ادات تشبیه )
سایبان ( مشتق )
آرایه تشبیه : دم ( مشبه ) بادبان کشتی ( مشبه به ) بر افراشته ( وجه شبه ) گویی ( ادات تشبیه)
آرایه تشبیه : رنگ های پر های طاووس ( مشبه ) روییدنی های زمین( مشبه به ) رنگارنگ گل های بهاری ( وجه شبه ) روییدنی ها ( چیزهایی که از زمین می روید ، صفت لیاقت )
آرایه تشبیه : پرهای طاووس ( مشبه ) دسته گل ( مشبه به ) برگ خزان ( مشبه به ) چونان ( ادات تشبیه ) می ریزد و دوباره می روید ( وجه شبه ) پوشیدنی ( صفت لیاقت ) دیده ( صفت مفعولی )
دیگر بار ( بار دیگر ) ترکیب اضافی مغلوب / باز یابد ( فعل پیشوندی )
ارایه تشبیه : پرهای تشبیه ( مشبه ) سرخی گل ( مشبه به ) سبزی و زردی زرناب ( وجه شبه )
جلوه می کند ( نشان می دهد )
سبزی و زردی( صفت نسبی )
فراز ( بالا ) یال ( موی گردن اسب )
آرایه تشبیه : گردن طاووس ( مشبه ) چادری ( مشبه به ) گویا ( ادات تشبیه ) سیاه رنگ ( وجه شبه )
پنداری ( گمان ) جلوه خاص ( نمایش خاص ) کمتر ( صفت تفضیلی )
تاریخ ا دبیات : نهج البلاغه مجموعه ی نامه ها و خطبه ها و جملات قصار حضرت علی (ع) که سید رضی از علما شیعه آن را گرد آوری کرده است .
کلمه نهج البلاغه ترکیب شده از : نهج به معنی شیوه و راه و روش / بلاغه به معنی روان سخن گفتن است .
توجه کنید :
هر گاه ( چو ) و ( چون ) به معنی مثل در جمله است ادات تشبیه می باشد ولی گاهی به معنی ( وقتی که ) ( زمانی که ) است که دیگر ادات تشبیه نیست.
اسم +ین = صفت نسبی مانند : سنگینی ، خوبی