حکایت شو ، خطر کن ادبیات پایه نهم
متن : امیر خراسان را .... دو بیت بود .
معنی روان متن : از امیر خراسان پرسیدند که تو شخصی تهیدست بودی و کار بی ارزشی داشتی چگونه به امیری خراسان سیدی ؟
گفت : یک روز دیوان اشعار حنظله باد غیسی را می خواندم به این دو بیت رسیدم :
اگر بزرگی و سروی در دهان شیر باشد برو و اقدام به کار خطرناک کن و آن را از دهان شیر بگیر .
یا باید بزرگی و ارجمندی و ثروت و مقام بیابی یا این که مثل مردان بزرگ با مرگ روبه رو شوی .
انگیزه ای در دلم پیدا شد که اصلا نتوانستم به وضعیتی که داشتم راضی باشم تمام ثروتم را فروختم و اسبی خریدم و از سرزمین خود سفرکردم . به حکومت صفاریان پیوستم هر روز عظمت و مقام و لشکر من بیش تر می شد و کم کم در کارهایم پیشرفت و ترقی کردم تا همه خراسان را تحت فرمان خود در آوردم علت این کار تاثیر این دو بیت در من بود .
دانش ادبی : کام شیر ( تکرار ) / کام شیر بجوی ( کنایه از کاری خطرناک و دشوار انجام بده )
دانش زبانی : جمله اول چهار جزئی با مفعول و متمم ( امیر : متمم / جمله بعد مفعول برای پرسیدن / شغلی پست : ترکیب وصفی و مفعول) / شغل ( موصوف ) / پست ( صفت بیانی پسین) / چون ( قید پرسشی ) / روزی ( قید زمان ) / همی خواندم ( ماضی استمراری ) / مهتری ( مشتق ) / کام در مصرع اول ( متمم ) با دو حرف اضافه ( در ، بر ) که مربوط به سبک قدیم است / شو ( فعل امر ) / خطر کن و بجوی ( فعل امر ) / بزرگی ( مشتق ) / رویاروی ( مشتق مرکب )