کنایه های درس هفت خان رستم ششم دبستان

عنوان SEO: هفت خان رستم، داستانی از پهلوانی و رشادت

مقدمه:

هفت خان رستم، یکی از داستان‌های حماسی و پرطرفدار شاهنامه است که در آن، رستم، پهلوان بزرگ ایرانی، برای نجات کیکاووس، پادشاه ایران، به مازندران می‌رود و با دیوها می‌جنگد. این داستان، داستانی از پهلوانی و رشادت است و در آن، رستم با شجاعت و قدرت خود، دیوها را شکست می‌دهد و کیکاووس را نجات می‌دهد.

معنی کلمات و بیت‌های درس هفت خان رستم

در ادامه، معنی کلمات و بیت‌های درس هفت خان رستم را بررسی می‌کنیم.

  • هفت خان: هفت مرحله‌ی سخت و دشوار که رستم برای نجات کیکاووس طی می‌کند.
  • رخش: اسب رستم.
  • مرحله: فاصله‌ی بین دو منزل که مسافر طی می‌کند.
  • زابلستان: شهری در استان سیستان و بلوچستان.
  • اهریمن: شیطان و ابلیس.
  • قوی پنجه: زورمند، توانا.
  • کیکاووس: پادشاه نادان و بیارادهی ایرانی.
  • سخت: پُر از رنج و زحمت.
  • دیوان: جمع دیو، موجودات خیالی و ترسناک.
  • تدبیر کردن: چاره اندیشی کردن.
  • رهایی: آزادی.
  • نخجیر: شکار، حیوانی را که شکار کنند.

بیت ۱:

خروشید و جوشید و برکَند خاک زسُمّش زمین شد همه، چاک چاک

معنی:

رخش، شیهه کشید و جَست و خیزکُنان، از شدّت خشم با ضربه‌های سُمّش، زمین را پاره پاره کرد.

نکته‌ی آرایه‌ای:

در این بیت مبالغه به کار رفته است: در خشم رخش، اغراق شده است.

بیت ۲:

بزد تیغ و بنداخت از بَر، سرش فرو ریخت چون رود، خون از بَرش

معنی:

رستم با شمشیر، سرش را از تن جدا کرد و خونِ فراوانی از تن اژدها جاری شد.

نکته‌های آرایه‌ای:

  • تشبیه: خون: مشبّه و رود: مشبّهٌبه / در ریخته شدن خون، مبالغه شده است.
  • اضافه‌ی تشبیهی: چون رود

بیت ۳:

بینداخت چون باد، خَمّ کمند سر جادو آورد ناگه به بند

معنی:

رستم با سرعت بسیار، طناب را به طرف جادوگر پرتاب کرد و سرش را با ریسمان بست و او را اسیر کرد.

نکته‌ی آرایه‌ای:

  • تشخیص: خَمّ کمند: موجودی زنده که مانند باد پرتاب می‌شود.

بیت ۴:

میانش به خنجر به دو نیم کرد دل جادوان زو پُر از بیم کرد

معنی:

با خنجر، جادوگر را از کمر، نصف کرد و تمام جادوگران از این اتّفاق ترسیدند.

بیت ۵:

چو رستم بدیدش برانگیخت اسب بدو تاخت مانند آذرگشسب

معنی:

وقتی رستم او را دید، اسبش را به حرکت درآورد و مانند آتش تندی، به سرعت روانه شد.

نکته‌ی آرایه‌ای:

  • تشخیص: اسب: موجودی زنده که مانند انسان، برانگیخته می‌شود.

بیت ۶:

سر و گوش بگرفت و یالش دلیر سر از تن بکندش به کردار شیر

معنی:

رستم سر و گردن ارژنگ دیو را گرفت و مانند شیر شجاع و قوی سرش را از تن جدا کرد.

بیت ۷:

ز بهرِ نیایش، سر و تن بشُست یکی پاک جای پرستش بجُست

معنی:

رستم برای راز و نیاز با خداوند، خودش را شُست و جای پاکی را برای عبادت کردن پیدا کرد.

نکته‌ی دستوری:

  • نیایش: متمّم است و سر و تن، مفعول میباشد.
  • پاک جای، ترکیب وصفی مقلوب است: جای پاک
  • یکی پاک جای پرستش، گروه مفعولی است.

بیت ۸:

از آن پس نهاد از برِ خاک، سر چنین گفت: کای داورِ دادگر!

معنی:

بعد از این مشغول عبادت و راز و نیاز با خداوند شد و گفت: ای خداوند بزرگ و عادل!

نکته‌ی دستوری:

  • داور دادگر، ترکیب وصفی است و نقش منادا دارد.
  • سر بر خاک نهاد: کنایه از فروتنی و فرمانبُرداری کردن.

بیت ۹:

ز هَر بد، تویی بندگان را پناه

تو دادی مرا، گُردی و دستگاه

معنی:

پروردگارا! در برابر تمام بدیها، پناهگاه بندگانت هستی و تو به من پهلوانی، قدرت و عظمت دادهای.

نکته‌ی دستوری:

  • به من: متمّم است.
  • گُردی و دستگاه: ترکیب وصفی است.

پیام درس هفت خان رستم

این درس، پیام‌های ارزشمندی در خود دارد، از جمله:

  • اهمیت پهلوانی و رشادت: رستم، قهرمان این داستان، نماد پهلوانی و رشادت است. او با شجاعت و قدرت خود، دیوها را شکست می‌دهد و کیکاووس را نجات می‌دهد.
  • اهمیت ایمان و توکل به خدا: رستم، پیش از هر کار، به نیایش و عبادت خدا می‌پردازد و از او کمک می‌خواهد. این نشان می‌دهد که ایمان و توکل به خدا، در موفقیت انسان نقش مهمی دارد.
  • اهمیت فداکاری: رستم، برای نجات کیکاووس، از جان خود مایه می‌گذارد و هفت خان سخت و دشوار را پشت سر می‌گذارد. این نشان می‌دهد که فداکاری برای دیگران، یک ارزش والا است.

این درس، می‌تواند برای دانش‌آموزان، الگویی برای زندگی باشد و آنها را به صفاتی مانند پهلوانی، ایمان، توکل و فداکاری تشویق کند.


مطالب مرتبط...

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...