واژه آموزی: هم آوا (متشابه)

با دقت در جمله های پایین ، در مورد رابطه واژه های مشخص شده، فکر کنید:

- اساس (پایه) زندگی ، اثاث (وسایل) زندگی نیست. - او در طول حیات (زندگی) خویش، به زیبایی حیاط (فضا) خانه، توجه فراوان داشت. - زکریای رازی (اهل ری) ، از زندگی و عمر خود، راضی (خشنود) بوده است.

در جمله های بالا، واژه هایی را میبینیم که تلفظ آنها یکسان؛ امام معنی آن ها متفاوت است. به این گونه واژه ها، واژه های هم آوا یا متشابه می گویند. برای املای این گونه کلمات، باید به معنی آن ها توجه کرد.

خوار = کم ارزش و کوچک خار = تيغ گل یا خاشاک خاست = بلند شد خواست = میل ، آرزو ، طلب نصر = پیروزی نسر = کرکس نثر = نوشته ای که شعر نیست

سد = دیواری برای جمع کردن آب صد = عددی در ریاضی

ثواب = پاداش اخروی | صواب = درست

عرض = پهنا عرض = زمین ارز = پول خارجی

خیش = گاو آهن خویش = خود ، فامیل غريب = بیگانه قریب = نزدیک څرد = کوچک که در مقابل بزرگ است خورد= خوراک

راز نشان

هم معنی (مترادف)

آسیاب: دستگاهی برای خرد کردن و آرد کردن گندم، جو و دانه های دیگر می لنگید: لنگان لنگان راه می حاکم: فرمانروا | حدس: گمان رفت نشانی: علامت

اندیشیدم: فکر کردم رد پا: جای پا گود افتاده بود: فرو رفته بود فهمیدم: دانستم

دلیل: علت معذرت: عذرخواهی

کلمات مخالف (متضاد)

کم به زیاد

خوب

بد

چپ راست

کلمات هم خانواده

فهم ، فهمیدن ، فهیم

معذرت، عذر ، معذور

حاکم، حکیم، حکم