هم خانواده کلمه حاضر نوشته شده توسط admin 1372 · در۱۸ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۵۳. هم خانواده کلمه حاضر : حضور-محضر-حضار معني حاضر: فراهم -آماده - پیدا - باشنده - اکنون - حی - مستعد -شاهد - مهیا - موجود- فراهم حاضر در لغت نامه دهخدا: شاهد حاضر در فرهنگ فارسي: مهیا حاضر در فرهنگ معين: مستعد حاضر در فرهنگ عميد: موجود