اما تامپسون بازیگر نقش دایه مکفی
اما تامپسون بازیگر، کمدین و فیلمنامه نویس انگلیسی است. او تاکنون جوایز زیادی دریافت کرده است. از جمله این جوایز، او برای بازی در فیلم Female Howards End (1992) برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر زن شد و نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر زن و نقش مکمل زن شد. Survive the Day 1993)، گفت که نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر زن برای بازی عقل و احساس (1995) شده است. او همچنین می تواند برای نوشتن فیلمنامه عقل و احساس (1995) برنده جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی شود.
بیوگرافی اما تامپسون
فعالیت هنری
تامپسون در 15 آوریل 1959 در لندن به دنیا آمد. پدرش انگلیسی و مادرش اسکاتلندی بود. پدر و مادرش بازیگر بودند. در مدرسه دانش آموز موفقی بود و پس از دبیرستان برای تحصیل در رشته ادبیات وارد دانشگاه کمبریج شد. در آنجا با علاقه ای که به تئاتر داشت به گروه تئاتر فوت لایتز پیوست. او فعالیت خلاقانه خود را با استندآپ کمدی آغاز کرد و به تدریج وارد دنیای تئاتر، سینما و تلویزیون شد. از جمله آثار تئاتری که او در آن بازی کرد، نمایش «من و دخترم» را برجسته می کنیم که با نقدهای مثبتی روبرو شد و برای نمایش «داستان های جنگ» جایزه آکادمی فیلم و تلویزیون بریتانیا را از آن خود کرد.
تامپسون در سال 1980 با رادیو بی بی سی شروع به کار کرد و دو سال بعد به تلویزیون رفت و در چندین سریال تلویزیونی از جمله The Place to Be ظاهر شد. او سپس با کنت برانا بازیگر و کارگردان آشنا شد و پس از بازی در نمایش هایی مانند شاه لیر، رویای هندوانه و تلخی به عقب نگاه کرد، در 30 سالگی با او ازدواج کرد.
هاینریش وی
تامپسون اولین فیلم خود را در فیلم هنری پنجم (1989) به کارگردانی و بازی همسرش کنت برانا انجام داد. او در این فیلم نقش ملکه کاترین را بازی کرد و عملکرد خوبی داشت. این فیلم با استقبال خوب منتقدان بین المللی مواجه شد. او سپس در کمدی رمانتیک مرد قدبلند (1990) با جف گلدبام و روآن اتکینسون بازی کرد که دارای حس طنز بود. یک سال بعد، او در فیلم Dead Again (1991) به کارگردانی کنت برانا در کنار اندی گارسیا و رابین ویلیامز بازی کرد، اما موفقیت تامپسون با پایان هاوارد (1992) رقم خورد.
این فیلم به کارگردانی جیمز اوری و بازی آنتونی هاپکینز بر اساس کتاب Howards End اثر ادوارد مورگان فورستر می تواند برنده جایزه اسکار، گلدن گلوب و بفتا برای بهترین بازیگر زن شود. پذیرش این جایزه توسط تامپسون دری موقت به روی او باز کرد و شهرت زیادی به دست آورد که مسیر بازیگری او را تغییر داد.
پس از بازی در فیلم دوستان پیتر (1992) به کارگردانی کنت برانا، در سال 1993 در فیلم زنده ماندن از روز (1993) با آنتونی هاپکینز، اقتباسی از رمان ژاپنی موفق کازوئو ایشی گورو، بازی کرد. او برای بازی در این فیلم برنده جایزه اسکار شد. نامزد جایزه گلدن گلوب و جایزه بفتا شد.
به نام پدر
در همان سال در فیلم پدر (1993) به کارگردانی جیم شریدان ایرلندی بازی کرد. این فیلم بر اساس زندگینامه گری کوندولن ایرلندی، منتقد استعمار بریتانیا و سرکوب این کشور در ایرلند ساخته شده است. تامپسون بار دیگر نامزد جایزه اسکار و گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد، اما به دلیل ناباوری اش که برخلاف سیاست اسکار بود، جایزه ای دریافت نکرد. فیلم های دیگر او هیاهوی زیادی درباره هیچ (1993) و جونیور (1994) هستند.
تامپسون سپس فیلمنامه عقل و حس (1995) را بر اساس رمان جین آستن نوشت و با اصرار کارگردان آنگ لی و ناشر، نقش النور را بر عهده گرفت.
این فیلم نامزد هفت جایزه اسکار شد، تامپسون نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر زن شد، اما در کمال تعجب برنده جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی شد. او همچنین برنده جایزه گلدن گلوب برای بهترین فیلمنامه، جایزه بافتا برای بهترین بازیگر نقش اول زن، دومین جایزه انجمن بازیگران سینما و نامزد جایزه بفتا برای بهترین بازیگر زن فیلمنامه اقتباسی و جایزه گلدن گلوب شد. جایزه بهترین بازیگر زن در موزیکال یا کمدی. در آن سال او طلاق خود را از همسرش اعلام کرد. پس از طلاق، او با بازیگر گرگ وایز رابطه برقرار کرد.
=
در سال 1997 از سوی مجله امپراتوری بریتانیا به عنوان نود و یکمین بازیکن برتر تاریخ انتخاب شد و در سال 2001 عنوان پنجمین بازیکن برتر را از آن خود کرد.
رنگ های اصلی
سه سال بعد در فیلم جنایی Primary Colors (1998) به کارگردانی مایک نیکولز به عنوان مامور اف بی آی بازی کرد. بیشتر نقش های او کمدی و عاشقانه بود، او نتوانست در این فیلم موفق باشد و فیلم موفقیت خاصی نداشت. او سپس در مینی سریال آمریکایی-کانادایی فرشتگان در آمریکا (2003) در نقش پرستار امیلی/زن بی خانمان/فرشته آمریکا که پربیننده ترین فیلم تلویزیون کابلی در سال 2003 بود بازی کرد و در همان زمان پاسخ مثبت دریافت کرد. دست او برای بازی در نقش کارن در کمدی رمانتیک عشق واقعی (2003) به کارگردانی ریچارد کورتیس نامزد جایزه بفتا برای بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد.
او همچنین برنده جایزه انجمن منتقدان فیلم لندن برای بهترین بازیگر زن سال بریتانیا شد. همچنین در همان سال در فیلم Imagine Argentina (2003) به کارگردانی کریستوفر همپتون بازی کرد که البته با انتقادات تند منتقدان مواجه شد. در پایان سال جاری با گرگ وایز ازدواج کرد و حاصل این ازدواج یک دختر به نام گایا رامیلی است.
سال 2004
در سال 2004، تامپسون برای ایفای نقش غیرمعمول دیگری در فیلم هری پاتر و زندانی آزکابان (2004) به کارگردانی آلفونسو کوارون انتخاب شد. در این فیلم، سیبیل تریلانی یک معلم دگراندیش در هاگوارتز است. او همین نقش را در قسمت های بعدی مجموعه فیلم، هری پاتر و محفل ققنوس (2007) و هری پاتر و یادگاران مرگ - قسمت دوم (2011) بازی کرد. اما دایه مک فی یکی از بهترین و احساسی ترین نقش های این زن در فیلم دایه مک فی (2005) است. در این فیلم تامپسون نقش جادوگری را بازی میکند که قدرت جادویی دارد و به خانهای میپیوندد که در آن بچههای بد هر هفته یک جادوگر را روشن میکنند.
=
داستان فیلمی برای کودکان که در چارچوب جنگ جهانی اول اتفاق میافتد، بهانهای برای نشان دادن شجاعت سربازان انگلیسی در مبارزه با نازیها میشود. تامپون نقش خود را در Nanny McPhee and the Big Bang (2010) تکرار کرد.
تامپسون علاوه بر بازیگری، 12 فیلمنامه نوشته و صداپیشه چندین انیمیشن معروف از جمله Queen Brave در Brave (2012) و Captain Amelia در Treasure Planet (2002) بوده است. آقا را نجات دهید بنکس (۲۰۱۳) یک درام بیوگرافیک به کارگردانی جان لی هنکاک با بازی تامپسون در نقش پی.ال. تراورز نقش نویسنده مری پاپینز را بازی کرد.
او نامزد جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر زن فیلم درام، جایزه بافتا برای بهترین بازیگر زن،
او همچنین برنده جایزه امپایر برای بهترین بازیگر زن شد.
سوخته (2015) به کارگردانی جان ولز و بچه بریجت جونز (2016)