معنی کلمات فارسی ششم درس چهارم
استوار: برقرار، پایدار، پابرجا، محکم
اعتبار: آبرو، ارزش، قدر
اعضا: عضوها، اندام ها
افتخار: نازیدن، فخر کردن
آوا: آواز، بانگ، صوت
اینک: اکنون، حالا
بی گمان: بدون شک، حتما
پهلوانی: شجاعت، قهرمانی
پیکر: کالبد، بدن، تن، جسم
پیمان: عهد، میثاق، قول و قرار
پیوستگی: یکپارچگی، باهم بودن، اتحاد
پیوسته: همیشه، مدام، متصل
تلفظ: بر زبان آوردن کلمه، سخن گفتن
جاری: روان
دلاوری: دلیری، شجاعت
رویداد: روی داده، ماجرا، پیشامد
سلیقه: ذوق، طبع، سرشت
سند: نوشته، مدرک، آنچه که به آن اعتماد شود.
شکوه: هیبت، عظمت
شوکت: جاه و جلال، بزرگی، شکوه
شیوه: راه و روش
عامل: سبب، باعث
عظمت: بزرگی، شکوه
فراز و فرود: بلندی و پستی
معرفی: شناساندن
مقصود: خواسته، هدف
ملّی: متعلق به مردم، مربوط به ملت
نغمه: آواز، سرود، آهنگ
نگاهبان: نگهبان، مراقب
همواره: همیشه
یکسان: مساوی، برابر، همانند
معنی بخش های سخت و نثرهای درس چهارم داستان من و شما فارسی ششم
هر کلمه یا واژه، پاره ای از پیکر من است
معنی: هر کلمه یا لغت، قسمتی از جسم و جان من است.
بر زبان همه ی آنان جاری بوده ام.
معنی: همیشه، در هر دوره ای رواج داشتم و به کار می رفتم.
پیمان محبّت بسته ایم و به هم پیوسته ایم.
معنی: در بین ما مهر و دوستی برقرار است و با هم متّحد و یکپارچه هستیم.
پیمان محبّت بسته ایم و به هم پیوسته ایم.
معنی: در بین ما مهر و دوستی برقرار است و با هم متّحد و یکپارچه هستیم.
کلمات هم خانواده درس 4 چهارم فارسی ششم ابتدایی
ظاهر: مظهر، ظهور
اتحاد: متحد
مقصود: قاصد، مقصد، قصد
تلفظ: الفاظ، لفظ
تغییرات: تغییر، متغیر
واژه های مخالف و متضاد درس چهارم فارسی کلاس ششم
پیوسته ≠ گسسته
جاری ≠ ساکن
ظاهر ≠ باطن
طولانی ≠ کوتاه
شکست ≠ پیروزی
آغاز ≠ پایان
فراز ≠ فرود