موضوع انشا روستا در زمستان
انشای کوتاه روستا در زمستان
روستا با آمدن فصل زمستان دوباره سرد و بی روح میشود.
و دیگر خبری از شیطنت ها و سروصدای بچه ها نیست،دیگر پسران برای کار به مزرعه نمیروند.
همه به سمت خانه های گرم و کوچکشان هجوم میبرند.این گرما بهانه ای برای استارحت اهالی روستا است.هرچند که کارها در روستا پایانی ندارد اما زمستان باعث کمتر شدن کار ها میشود
بوی دودکش می یاد ... بوی نان تازه...من که گرما و بوی آتش را دوست دارم.
خانه ها با لباس کاه گلی کنار هم و بدون فاصله ایستاده اند،این همدلی و بکدل بودن اهالی روستا را نشان میدهد.همه چیز ساده است و کمی رنگ و نقش و نگار به چشم می یاد.
روستا هرر فصل زندگی جدیدی را رقم میزند.زندگی برای انسان های شهر نشی در روستا کمی سخت است ولی لذت خوبی دارد و انسان با چالش های جدیدی رو به رو می شود.
انشای دوم روستا در زمستان
در حالی که باد سرد گزنده از میان کوچه های باریک می گذرد، و پوششی از برف به زیبایی پشت بام ها را می پوشاند، روستا در زمستان به یک سرزمین عجایب جادویی تبدیل می شود. شلوغی تابستان و پاییز از بین می رود و آرامشی آرام بر دهکده می نشیند. زمانی است که طبیعت درنگ می‌کند و مردم روستا دور شومینه‌های ترقه‌زده جمع می‌شوند، داستان‌ها و خنده‌های گرم را به اشتراک می‌گذارند.
اولین نگاه به روستا در زمستان مانند قدم گذاشتن در یک افسانه است. خانه‌های پوشیده از برف با دود که به آرامی از دودکش‌هایشان بلند میشود، فضایی زیبا ایجاد می‌کند که به نظر می‌رسد مستقیماً از یک کارت پستال بیرون آمده است. خیابان‌های سنگ‌فرش‌شده با ردیف‌هایی از درختان پوشیده از برف به‌خوبی ردیف شده‌اند، شاخه‌های برهنه‌شان با یخ‌های درخشان تزئین شده‌اند. فواره دهکده، قطعه مرکزی میدان شهر، اکنون به صورت جامد یخ زده، شبیه یک قصر کریستالی است و کودکان و بزرگسالان را به طور یکسان دعوت می کند تا اسکیت های یخی خود را بپوشند و روی سطح صاف آن سر بخورند.
هنگامی که روستاییان برای جشن های فصل آماده می شوند، زمزمه های خاموش در سراسر روستا طنین انداز می شود. عطر شیرینی زنجفیلی تازه پخته شده و سیب ادویه دار در فضا می پیچد و هر کسی را که از آنجا عبور می کند و وارد نانوایی ها و کافه های دنج می کند را مجذوب خود می کند. مسافرخانه روستا با چراغ‌های گرم و دل‌انگیزش پذیرای مسافران خسته‌ای است که از سرمای گزنده پناه میبرند. در داخل، آتشی خروشان در اجاق گاز می‌ترکد و درخشش گرمی بر مبلمان عتیقه و پرتره‌های قدیمی که دیوارها را تزیین می‌کنند، می‌افکند و داستان‌هایی از تاریخ غنی روستا را بازگو می‌کند.
روستاییان، با کت و روسری پشمی ضخیم خود، عصرها در میدان روستا جمع می‌شوند و نفس‌هایشان ابرهای کوچکی را در هوای سرد تشکیل میدهد. صحنه مرکزی با رشته‌هایی از چراغ‌های چشمک‌زن تزئین شده است و گروه کر محلی جای آنها را می‌گیرد و صدای آنها هماهنگ با هوای مطبوع زمستانی ترکیب میشود. روستاییان دور هم جمع شده‌اند، کاکائو داغ می‌نوشند و سرودهای محبوب را می‌خوانند و چهره‌هایشان از شادی و شادی می‌درخشد.
در روستا، زمستان فقط یک فصل نیست. این یک روش زندگی است روستاییان با تمام وجود فصل را در آغوش می گیرند و زیبایی را در سادگی زندگی روزمره می یابند. آنها به سنت های قدیمی مانند ماهیگیری روی یخ در دریاچه یخ زده یا ساختن آدم برفی در میدان دهکده مشغول هستند. بچه ها با هیجان در مبارزات با گلوله برفی شرکت می کنند، خنده های آنها در زمین های پوشیده از برف طنین انداز می شود.
روستا در زمستان خالی از چالش نیست. جاده های یخی و مسیرهای خائنانه سفر را کمی دشوارتر می کند. با این حال، روستاییان با هم متحد می شوند و در مواقع ضروری از یکدیگر حمایت می کنند. آنها مسیرها را پاک می کنند، به کسانی که در مضیقه هستند پناه می دهند، و اطمینان می دهند که هیچ کس پشت سر نماند. در این لحظات است که روح واقعی روستا می درخشد، پیوندی ناگسستنی که ساکنان آن را به هم متصل می کند.
با نزدیک شدن به پایان فصل زمستان و ظهور اولین نشانه های بهار، روستا آماده خداحافظی با پتوی برفی می شود که ماه ها آنها را در برگرفته است. ساکنان بی صبرانه منتظر بازگشت گل های رنگارنگ و سبزه های پر جنب و جوش هستند. اما تا آن زمان، آنها هر لحظه از زمستان را گرامی می دارند و از زیبایی، آرامش و حس اجتماعی که روستایشان را پر کرده است، لذت می برند.
بنابراین، اگر زمانی نیاز به استراحت از زندگی شلوغ شهری دارید یا به دنبال آرامش در سادگی شگفتی های طبیعت هستید، در زمستان وارد روستا شوید. شما جهانی را کشف خواهید کرد که در آن زمان کند می شود، جایی که خنده روح را گرم می کند، و هر گوشه آن چشم اندازی نفس گیر را نشان می دهد. دهکده در زمستان گنجینه ای از خاطرات است که در انتظار ساختن هستند، جایی که می توانید آرامش، شادی و جوهر واقعی زندگی را بیابید.
