انشا در مورد پاییز زهرا و ریحانه

زهرا و ریحانه دو دوست بودند که در فصل پاییز عاشق بازی کردن در خیابان‌های پر از برگ بودند. هر روز پس از مدرسه، به خیابان‌ها می‌رفتند تا زیر باران خنک پاییزی با برگ‌های خش‌خش زیر پاها بازی کنند.

یک روز پاییزی، زهرا و ریحانه به کنار درختان پاییزی در خیابان‌ها رفتند. آنجا برگ‌های زیبا به انواع رنگ‌ها زرد و نارنجی بودند. زهرا برگ‌ها را جمع‌آوری و کوهی از برگ درست کرده بود. ریحانه برگ‌ها 

پاییزی را در حالی باران نم نم میبارید جمع می کرد.زمانی که زهرا و ریحانه به خانه برگشتند، لباس‌های آن‌ها در زیر باران خیس شده بود، اما از موضوع خوشحال بودند.آن روز، زهرا و ریحانه دلشان پر از 

زیبایی پاییز و برگ‌های زرد و نارنجی بود.

مطالب مرتبط...

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...