انشا از زبان طبیعت و حیوانات جنگل در آتش سوزی
انشا دانش آموزی از زبان طبیعت و حیوانات جنگل در آتش سوزی
صدای باد
باد در جنگل میوزید و صدایی گوشنواز ایجاد میکرد. درختان با عظمت و غرور ایستاده بودند و از باد استقبال میکردند. پرندگان در بالای درختان آواز میخواندند و حیوانات در میان شاخ و برگها مشغول زندگی بودند.
صدای آتش
ناگهان، صدایی مهیب جنگل را پر کرد. آتشسوزی در نزدیکی جنگل شروع شده بود و به سرعت به سمت آن پیش میرفت. درختان شروع به سوختن کردند و شعلههای آتش به آسمان زبانه کشیدند.
صدای حیوانات
حیوانات از آتش وحشتزده شده بودند و شروع به فرار کردند. خرگوشها با سرعت میدویدند، پرندگان به آسمان میپریدند و فیلها با عجله راه میرفتند.
صدای طبیعت
طبیعت نیز از آتش سوزی ناراحت بود. درختان بیجان بر روی زمین افتاده بودند و پرندگان آواز خود را قطع کرده بودند. حیوانات نیز از خانههای خود بیخانمان شده بودند.
صدای انسانها
انسانها با دیدن آتشسوزی به کمک حیوانات شتافتند. آنها با آب و خاک سعی میکردند آتش را خاموش کنند.
صدای نجات
در نهایت، پس از چند ساعت تلاش، آتشسوزی خاموش شد. حیوانات از این که زنده مانده بودند خوشحال بودند. آنها به خانههای خود بازگشتند و زندگی خود را از سر گرفتند.
صدای طبیعت
طبیعت نیز از نجات حیوانات خوشحال بود. درختان دوباره جوانه زدند و پرندگان دوباره آواز خود را سر دادند.
صدای انسانها
انسانها نیز از نجات حیوانات خوشحال بودند. آنها یاد گرفتند که باید از طبیعت محافظت کنند تا از چنین حوادثی جلوگیری شود.
پایان