معنی ضرب المثل سحر خیز باش تا کامروا باشی
مفهوم، معانی و برداشت از ضرب المثل سحر خیز باش تا کامروا باشی
۱- یعنی؛ دعوت کردن و تشویق به سحرخیزی اشاره به این دارد که سحرخیزان در کارهایشان موفق میشوند.
۲- برداشت این حکایت اشاره به این دارد؛ صبح زود از خواب بیدار شدن هم باعث سرحالیست و هم می توان سریع تر به تمام کارهای روزانه رسیدگی کرد .
۳- از بُعد دیگر: سحرخیزی میتواند فواید چشمگیری برای رژیم غذایی، ظاهر و حتی شغل شما داشته باشد.
۴- واقعیت این است که سحر خیزی طراوت و سرحالی به دنبال دارد هم امر سبب می شود تا در فعالیت های روزانه خود موفق و کامروا باشیم.
۵- سحرخیزی و صبح زود در پی کار رفتن از آداب نیکی است که در پیشرفت کارها و انجام به موقع آن بسیار مؤثر است.
داستان ضرب المثل سحر خیز باش تا کامروا باشی
حکایتی از گذشته٬ بزرگمهر٬ هر روز صبح زود خدمت انوشیروان می رفت٬ پس از ادای احترام٬رو در روی انوشیروان می گفت:
سحر خیز باش تا کامروا شوی
شبی٬ انوشیروان به سرداران نظامی اش٬ دستور داد تا نیمه شب بیدار شوندو سر راه بزرگمهر٬ منتظر بمانند.چون پیش از صبح خواست به درگاه پادشاه بیاید٬ لباس هایش از تنش در بیاورندو از هر طرف به او حمله کنندتاراه فراری برای او باقی نماند.
بزرگمهر راه فراری پیدا نکرد. برهنه به درگاه انوشیروان امد٬پادشاه خندید و گفت:
مگر هر روز نمی گفتی٬سحر خیز باش تا کامروا باشی؟
بزرگمهر گفت:دزدان امشب ٬کامروا شدند٬زیرا انها زودتر ازمن٬ بیدار شده بودند.اگر من زودتر از انها بیدار می شدم و به درگاه پادشاه می امدم من کامرواتر بودم.
داستان دوم برای این ضرب المثل
در مرزبان نامه چنین آمده: بوذرجُمهر هر بامداد به خدمت خسرو شتافتی و او را بگفتی:
شبخیز باش تا کامروا باشی
خسرو به حکم آنکه به معاشرت و معاقرت در سماع اغانی و اجتماع غوانی شب گذشته بودی و با ماهپیکران تا مطلع آفتاب بر ناز بالش تنعّم سر نهاده از بوذرجمهر به سبب این کلمه متأثر و متغیر گشتی و این معنی را همچون سرزنش دانستی، یک روز خسرو چاکران را بفرمود:
تا به وقت صبحی که دیده جهان از سیاهی ظلالت و سپیده نور نیمگشوده باشد و بوذرجمهر روی به خدمت نهد بر وی زنند و بیآسیبی که رساننده جامه او بستانند.
چاکران به حکم فرمان رفتند و آن بازی در پرده تاریکی با بوذرجمهور نمودند.
او بازگشت و جامه دیگر بپوشید چون به حضرت آمد، خسرو پرسید موجب دیر آمدن چیست؟ گفت:
میآمدم دزدان بر من افتادند و جامه من ببردند من به ترتیب جامه دیگر مشغول شدم. خسرو گفت:
نه هر روز نصیحت تو این بود که: شب خیز باش تا کامروا باشی، پس این آفت هم به تو از شبخیزی رسید.
بوذرجمهور بلافاصله جواب داد:
شبخیز دزدان بودند که پیش از من برخواستند تا کام ایشان روا باشد، خسرو از بداهت گفتار به صواب و حضور جواب او خجل گشت.
داستان سوم برای سحر خیزی و کامروا بودن [۱]
برای سحرخیزی فواید زیادی از نظر دینی و علم پزشکی و طبابت بیان شده است که یکی از مهمترین آنها طولانی شدن عمر انسان است. همچنین سحرخیزی موجب ازدیاد طراوت روحی، جسمی و فکری انسان میشود.
سحرخیزی عامل آرامش اعصاب انسان و مانع افسردگی و بی حوصلگی و باعث افزونی روزیهای مادی و معنوی است.
پیامبراکرم (ص) میفرمایند: زمین از سه چیز به سوی خدا ناله و فریاد میکند که یکی از آنها، خوابیدن پیش از طلوع آفتاب است.
همچنین ایشان در حدیثی دیگر میفرمایند: هر که از طلوع صبح تا طلوع آفتاب در جای نماز خود بنشیند خدا او را از آتش جهنم مستور گرداند و گناهانش آمرزیده شود.
حضرت علی (ع) فرمودند: خوابیدن قبل از طلوع آفتاب و قبل از نماز خفتن پریشانی و فقر میآورد.
امام حسین (ع) به ابی حمزۀ ثمالی فرمود: پیش از طلوع آفتاب خواب مکن که من از برای تو دوست نمیدارم، زیرا که حق تعالی روزی بندگان را در این وقت قسمت مینماید و هر که در این وقت در خواب است از روزی محروم میشود.
امیرمومنان (ع) میفرمایند: صبح زود در پی روزی رفتن، روزی را افزون میکند؛ همچنین میفرمایند: کسی که خواستار جاودانگی است باید سحرخیز باشد.