انشا در مورد سفر به شمال با مقدمه و نتیجه

انشا سفرنامه شمال یازدهم

سال‌ها بود که آرزو داشتم به شمال ایران سفر کنم. از آنجایی که به زیبایی‌های طبیعی علاقه زیادی داشتم، همیشه تصور می‌کردم که شمال کشور، جایی است که رویاهای من در آن به حقیقت می‌پیوندد.

بالاخره، در تابستان امسال، فرصتی دست داد تا به شمال سفر کنم. با خانواده‌ام به یکی از شهرهای شمالی رفتیم و چند روزی را در آنجا سپری کردیم.

از همان لحظه‌ای که وارد شمال شدیم، مجذوب زیبایی‌های آن شدم. آسمان آبی و ابرهای سفید، جنگل‌های سرسبز، دریاچه‌های آرام و کوه‌های بلند، همه و همه مناظری بی‌نظیر و خیره‌کننده را به وجود آورده بودند.

یکی از خاطرات خوشی که از سفرم به شمال دارم، مربوط به بازدید از جنگل‌های سرسبز آن است. ما در یکی از جنگل‌های شمال پیاده‌روی کردیم و از هوای پاک و تازه آن لذت بردیم. صدای پرندگان در حال آواز خواندن، صدای آبشارهای جاری و صدای باد در میان درختان، من را به وجد آورد.

در سفرم به شمال، از دریاچه‌های زیبای آن نیز دیدن کردیم. یکی از این دریاچه‌ها، دریاچه‌ای بود که در میان کوه‌ها قرار داشت. آب این دریاچه بسیار زلال و شفاف بود و می‌توانستیم ماهی‌های کوچکی را در آن ببینیم.

یکی دیگر از جاذبه‌های گردشگری شمال، سواحل آن است. ما در یکی از سواحل شمال به استراحت و شنا پرداختیم. آب دریا بسیار گرم و دلنشین بود و از آفتاب گرفتن در کنار ساحل لذت بردیم.

در مجموع، سفرم به شمال، سفری فراموش‌نشدنی بود. من در این سفر، زیبایی‌های طبیعی بی‌نظیری را دیدم و لحظات خوشی را با خانواده‌ام سپری کردم.

انشا درباره سفر به شمال

سفر به شمال همواره یکی از بهترین تجربه‌های زندگی است. این سفرها، علاوه بر آرامشی که در انتظار ما در این سفرهاست، تجربه‌های بی‌نظیر و خاطره‌ای فراوان هم به همراه دارند. در اینجا قصه‌ای از سفری به شمال دارم که هرچقدر که بگویم، همچنان لحظات خوشایند و دلنشین آن در قلبم زنده است.

سفرمان به شمال با یک صبح آفتابی و نسیمی خنک و خوشایند آغاز شد. با همراهی دوستانی عزیز، در اتومبیلی راحت قدم به سفر انداختیم. هدف اصلی ما از این سفر، آرامش و فرصتی برای فرار از دغدغه‌های روزمره بود. بدون هیچ هدف مشخص، صرفاً برای لذت بردن و خلوتی با خودمان در آغوش طبیعت به شمال رفتیم.

همانطور که به سمت شمال حرکت می‌کردیم، طبیعت تغییری جذاب و شگفت‌انگیز به خود گرفت. درختان سرسبز و ارتفاعاتی بلند و زیبا ما را به خودش جذب کرد. زمین‌های پوشیده از گل‌های وحشی و رودخانه‌های پرآب، چشمانمان را شگفت‌زده کرد. همچنین، هوایی پر از خنکی و تازگی در همه جا حس می‌شد که جانمان را شاداب و پرانرژی می‌کرد.

با ورود به شهرهای شمالی، تجربه‌های هیجان‌انگیز دیگری در انتظارمان بود. بازدید از بازارچه‌های محلی، که در آنجا محصولات تازه و معتدل طعم‌های منحصر به فرد شمال را تجربه کردیم. همچنین، تفریح در کنار سواحل زیبا و پرآرامش شمال، جایی که همواره آرزویمان بوده بود، به خاطر ما ماندگار و لذت‌بخش بود.

اما یکی از خاطراتی که تمام تجربه‌های شمال را برایمان به یاد می‌آورد، سفر به کوهستان بود. با صعود به قله‌های بلند و تماشای منظره‌های باورنکردنی از بالا، حسی از آزادی و تجدیدنظر در زندگی به دست آمد. تنها صدای باد و طبیعت زیبای اطراف ما بود که در این لحظات، روح و جسممان را صاف و خوشحال کرد.

هرچند که سفر به شمال یک تجربه جالب و شگفت‌انگیز است، اما مهمترین نکته آن، این است که در طول سفر با دوستانی عزیز همراه بودم. لحظاتی که با هم به اشتراک گذاشتیم، خاطراتی است که همیشه در قلبمان خواهد ماند. بودن در کنار دوستان، حسی از امنیت و عشق را در بینمان ایجاد کرد.

با یادآوری این سفر به شمال، همیشه به یاد خاطرات دلنشین و لحظاتی شاد و آرام در کنار طبیعت زیبای شمال خواهم بود. تجربه این سفر، به من نشان داد که بهترین انشا در مورد سفر به شمال، نیازی به کلمات زیاد و توصیفات پیچیده ندارد. زیبایی‌ها و خاطراتی که در این سفر به دست آوردم، تنها کافی است تا این انشا را به یادمان بیاوریم.


انشای دوم در مورد شمال 

شمال ایران به دلیل نزدیکی به دریای خزر دارای آب و هوای معتدل و مرطوب بوده و هر سال تعداد زیادی از مسافران از سراسر کشور

من همیشه عاشق سفر و کاوش بوده‌ام. هر سال، زمانی که تعطیلات تابستانی شروع می‌شد، دلم می‌خواست به مکانی جدید و دیدنی بروم. اما تا به حال هیچ‌گاه فرصتی برای سفر به شمال ایران نداشته‌ام. این سال، تصمیم گرفتم که هدفم را تغییر دهم و به شمال سفر کنم.

نزدیکی شمال ایران به دریای خزر به آن دسته از شهرها و روستاها که دارای آب و هوای معتدل و مرطوب هستند فرصتی عالی برای تجربه ی آب و هوایی متفاوت ارائه می‌دهد. من همیشه تمایل داشتم که آب و هوای مرطوب و خنک را تجربه کنم. بنابراین، سفرم به شمال ایران قطعاً چیزی بسیار جذاب خواهد بود.

روزی که به شمال رسیدم، زمینی پر از سبزه و آب و هوایی خنک مرا پذیرا کرد. اولین مقصدم شهرستان رشت بود. رشت، با باغات تالش و برکه‌های زیبای اطراف، مکانی شگفت انگیز برای دیدن بود. من از فرصت استفاده کردم و از طبیعت بکر و دلنواز این منطقه لذت بردم. در باغات تالش قدم زدم و از بوی آب های جاری و بوته های گلفروشی‌هایی که در طول راه پراکنده بودند، لذت بردم. آب و هوای خنک و مرطوب بر روی صورتم آرامش و شادابی را به ارمغان آورد.

بعد از رشت، به سمت بندرانزلی حرکت کردم. بندرانزلی یکی از مهم‌ترین بنادر دریای خزر است. من به آنجا رفتم تا تجربه‌ای دیگر از آب و هوای معتدل و دریایی داشته باشم. دریای خزر با آبی که لطیف و آبیاری کردنی است، من را وادار به رفتن به ساحل کرد. من به دریا زدم و در آغوش خزر غرق شدم. آب و هوای خنک دریا و صدای موج های لطیف بر روی ساحل، تجربه‌ای فوق العاده بود.

بعد از گذراندن چند روز در بندرانزلی، به شهر رامسر رفتم. رامسر با کوهستان ها و جنگل ها و آبشار های زیبای اطراف، طبیعتی همچنین دلنشین را به من نشان داد. من از یک پیاده‌روی در کوهستان‌های رامسر لذت بردم و دسته های گلفروشی هایی که از طریق جاده تا بالاترین قمه ها پراکنده بودند، زیبایی طبیعت را به من نشان داد.

سفر به شمال ایران و تجربه آب و هوای معتدل و مرطوب آن، به من یک روحیه جدید داد. آب و هوای خنک و صحرای سبز و زیبای شمال ایران من را به خود جذب کرد. من به خاطر زیبایی طبیعت و آب و هوای دلنواز شمال ایران، هر سال به این منطقه سفر خواهم کرد و تجربه های جدیدی را خواهم داشت.

در انتهای سفرم به شمال ایران، حس خشنودی به من دست داد. من به دلیل نزدیکی به دریای خزر، تجربه ی آب و هوای معتدل و مرطوب را به خوبی داشتم و لذت بردم. این سفر به من امکان داد تا با طبیعت بکر و دلنشین این منطقه آشنا شوم و لحظات بی‌نظیری را تجربه کنم. اما البته همیشه توصیه می‌کنم قبل از سفر به هر منطقه ای، با تحقیقات و آماده شدن مناسب به سفر بروید تا تجربه ی خوبی داشته باشید.

مطالب مرتبط...

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...