ضرب المثل هیچ ارزانی بی علت نیست و هیچ گرانی بی حکمت معنی
ضرب المثل «هیچ ارزانی بی علت نیست و هیچ گرانی بی حکمت»
این ضرب المثل به این معناست که هیچ کالایی بدون دلیل گران یا ارزان نیست. به عبارت دیگر، هر کالایی با توجه به ارزش آن قیمت گذاری می شود.
در این ضرب المثل بر این نکته تأکید شده است که در هر خرید یا فروشی، باید به ارزش واقعی کالا توجه کرد. صرفاً گران بودن یک کالا نشان دهنده ارزش بالای آن نیست و ارزان بودن یک کالا نیز لزوماً به معنای بی ارزش بودن آن نیست.
در داستان این ضرب المثل، خواجه دو خدمتکار دارد که هر دوی آنها پنج سال است که برای او کار می کنند. حقوق یکی از خدمتکاران ماهی پنجاه تومان است و حقوق دیگری ماهی صد تومان. خدمتکاری که حقوق کمتری می گیرد، از خواجه می پرسد که چرا حقوق او کمتر است. خواجه به او می گوید که باید اول برود و ببیند صدایی که می آید چیست. وقتی خدمتکار برمی گردد، می گوید که صدای زنگ شترهای یک کاروان است. خواجه می گوید که این جواب خدمتکار اول است. سپس همکار خدمتکار را می فرستد تا ببیند چه جوابی می دهد. وقتی همکار خدمتکار برمی گردد، می گوید که صد شتر و سی و پنج قاطر از اینجا عبور می کردند. بارشان پارچه بود و از اصفهان به شیراز می رفتند. خواجه به خدمتکار اول می گوید که می بیند جواب او چقدر با جواب همکارش فرق می کند. به همین دلیل حقوقش فرق می کند. خواجه به او می گوید که مگر نشنیده ای که می گویند: «هیچ ارزانی بی علت نیست و هیچ گرانی بی حکمت.»
این ضرب المثل دو پیام مهم دارد:
- قبل از هر خرید یا فروشی، باید به ارزش واقعی کالا توجه کنیم.
- در هر تصمیم گیری باید همه جوانب را در نظر بگیریم و دچار قضاوت عجولانه نشویم.