معنی کلمات درس چهارم فارسی هفتم
دوره: زمان و روزگار شوق:اشتیاق و میل و رغبت فراوان به چیزی
شکوفایی:شکفته شدن/رونق
معمولا: به صورت رایج
حسرت:افسوس/دریغ/ناراحتی واندوه زیاد
انتقال:جابه جاکردن
پر فراز و فرود:پراز خوشی وناخوشی
فراز:بالا فرود:پایین
وابستگی:به کسی نیازمند بودن
استقلال:مستقل بودن /تابع دستور کسی نبودن
شبیه :مانند
دل خوری :ناراحت شدن
لذت:حالت خوشی که به انسان دست میدهد
زلال:صاف و گورا
کیمیا:هر چیز کمیاب و دست نیافتنی
گوناگون : مختلف
سرشار :پر /انباشته
علایق :دلبستگی هاجمع علاقه
اندرز : پندو نصیحت
چالاکی:تند بودن
مهارت :استادی /توانایی انجام دادن کاری به نحو شایسته
تصاویر:جمع تصویر/ شکلها