مثل نویسی باز فیلش یاد هندوستان کرد نگارش دوازدهم

 مثل نویسی باز فیلش یاد هندوستان کرد نگارش دوازدهم

مقدمه

ضرب المثل «باز فیلش یاد هندوستان کرد» از جمله ضرب المثل‌های معروف فارسی است که به معنای یادآوری خاطرات گذشته و دلتنگی برای آن‌ها است. این ضرب المثل در موقعیت‌های مختلفی کاربرد دارد، اما به طور کلی به زمانی اشاره دارد که فرد پس از مدتی دوری از چیزی یا جایی، آن را به یاد می‌آورد و احساس دلتنگی و اشتیاق می‌کند.

در این مقاله قصد داریم با استفاده از این ضرب المثل، یک داستان کوتاه بنویسیم که در آن شخصیت اصلی داستان پس از مدتی دوری از خانه و خانواده، خاطرات گذشته و عزیزان خود را به یاد می‌آورد و احساس دلتنگی و اشتیاق می‌کند.

بدنه

محمدرضا یک مهندس جوان بود که برای کار به خارج از کشور رفته بود. او چند سالی بود که در خارج از کشور زندگی می‌کرد و از خانواده و دوستان خود دور بود. هر چند که او در خارج از کشور موفق بود و شرایط خوبی داشت، اما همیشه دلتنگ خانه و خانواده خود بود.

یک روز، محمدرضا در حال قدم زدن در خیابان بود که ناگهان بوی غذای ایرانی به مشامش خورد. این بو او را به یاد غذاهای مادرش انداخت و خاطرات دوران کودکی‌اش در ذهنش زنده شد. او یاد روزهایی افتاد که با خانواده خود دور هم جمع می‌شدند و از غذاهای خوشمزه مادرش لذت می‌بردند.

محمدرضا با یادآوری این خاطرات، احساس دلتنگی و اشتیاق شدیدی کرد. او دلش برای خانه و خانواده‌اش تنگ شده بود و آرزو می‌کرد که زودتر به ایران برگردد و آن‌ها را ببیند.

محمدرضا به خانه رفت و شروع به نوشتن یک نامه برای خانواده خود کرد. او در نامه از دلتنگی خود برای آن‌ها گفت و از آن‌ها خواست که برایش دعا کنند.

محمدرضا نامه را فرستاد و منتظر جواب خانواده خود ماند. چند روز بعد، نامه خانواده محمدرضا رسید. در نامه، خانواده او از او دلجویی کردند و به او گفتند که برایش دعا می‌کنند.

خواندن نامه خانواده محمدرضا، حال محمدرضا را بهتر کرد. او از این که خانواده‌اش به او فکر می‌کنند و دلشان برایش تنگ شده است، خوشحال شد. او تصمیم گرفت که هر چه زودتر به ایران برگردد و خانواده‌اش را ببیند.

چند ماه بعد، محمدرضا بالاخره به ایران برگشت. او با دیدن خانواده‌اش، بسیار خوشحال شد. او تمام این مدت را در انتظار این دیدار بود.

محمدرضا چند ماهی در ایران ماند و با خانواده و دوستان خود وقت گذراند. او از بودن در کنار آن‌ها بسیار لذت برد.

وقتی که زمان بازگشت محمدرضا به خارج از کشور فرا رسید، او بسیار ناراحت شد. او دلش برای خانواده و دوستان خود تنگ شده بود و می‌خواست که هر چه زودتر دوباره آن‌ها را ببیند.

محمدرضا به خارج از کشور بازگشت، اما خاطرات خوشی که در ایران با خانواده و دوستان خود داشت، همیشه در ذهن او باقی ماند. او همیشه به یاد آن روزها بود و آرزو می‌کرد که دوباره آن‌ها را تجربه کند.

نتیجه

ضرب المثل «باز فیلش یاد هندوستان کرد» به خوبی نشان می‌دهد که انسان‌ها همیشه به گذشته و خاطرات آن دلبسته هستند. حتی اگر شرایط زندگی فرد در حال حاضر خوب باشد، باز هم خاطرات گذشته می‌توانند برای او دلتنگی و اشتیاق ایجاد کنند.

این ضرب المثل همچنین به ما یادآوری می‌کند که باید قدر لحظات خوش زندگی را بدانیم و از آن‌ها لذت ببریم. زیرا ممکن است که در آینده، فرصتی برای تجربه دوباره آن‌ها نداشته باشیم.


مطالب مرتبط...

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...