انشا در مورد شاهنامه آخرش خوش است
انشا در مورد شاهنامه آخرش خوش است:
شاهنامه آخرش خوش است
شاهنامه، اثر جاودان حکیم ابوالقاسم فردوسی، حماسه ملی ایران است که داستان های بسیاری از قهرمانان و شاهان ایران باستان را روایت می کند. این کتاب، علاوه بر ارزش ادبی و تاریخی، از نظر مضامین اخلاقی و اجتماعی نیز بسیار غنی است. یکی از مضامین مهمی که در شاهنامه به آن پرداخته شده است، امید و انگیزه است.
در شاهنامه، قهرمانان همیشه در برابر مشکلات و سختی ها ایستادگی می کنند و در نهایت، پیروز می شوند. این پیروزی ها، نشان دهنده این حقیقت است که اگر امید داشته باشیم و از تلاش دست نکشیم، می توانیم بر هر مشکلی غلبه کنیم.
ضرب المثل «شاهنامه آخرش خوش است» نیز بر همین مضمون تأکید دارد. این ضرب المثل، به ما یادآوری می کند که حتی اگر در حال حاضر در شرایط سختی قرار داشته باشیم، نباید ناامید شویم. زیرا در نهایت، پیروزی از آن کسانی است که امید و انگیزه خود را حفظ می کنند.
نمونه هایی از امید و انگیزه در شاهنامه:
در شاهنامه، نمونه های بسیاری از امید و انگیزه وجود دارد. یکی از بارزترین نمونه ها، داستان رستم و سهراب است. رستم، برای انتقام از مرگ سهراب، به جنگ افراسیاب می رود. در این جنگ، رستم متوجه می شود که سهراب، فرزند اوست. اما او به دلیل حفظ شرف و ناموس، مجبور می شود سهراب را از پای درآورد.
رستم، پس از کشتن سهراب، بسیار اندوهگین می شود. اما او با یادآوری اینکه این کار را برای حفظ شرف و ناموس خود انجام داده است، امید خود را حفظ می کند.
نمونه دیگر، داستان بیژن و منیژه است. بیژن، برای به دست آوردن دل منیژه، به سفری طولانی می رود. در این سفر، او گرفتار رستم می شود و به زندان می افتد. اما بیژن با امید به بازگشت به ایران و رسیدن به منیژه، در زندان مقاومت می کند.
در نهایت، بیژن با کمک رستم از زندان می گریزد و به ایران بازمی گردد. او با منیژه ازدواج می کند و زندگی خوشی را آغاز می کند.
نتیجه:
ضرب المثل «شاهنامه آخرش خوش است»، پیام امید و انگیزه را به ما می دهد. این ضرب المثل، به ما یادآوری می کند که اگر امید داشته باشیم و از تلاش دست نکشیم، می توانیم بر هر مشکلی غلبه کنیم.